حجت الاسلام والمسلمین شیخ جعفر شجونی روحانی مبارز و انقلابی، شنبه شب در برنامه دیروز امروز فردا، باز هم مانند همیشه صریح و بی پرده و با شجاعت علیه جریان فتنه سخن گفت و چهره بسیاری از منافقان را رسوا کرد. ایشان که عضو جامعه روحانیت مبارز تهران است در این برنامه از گنجی، مهاجرانی، کدیور،‏سروش و آغاجری به شدت انتقاد کرد. وی سران فتنه عامل بازگشت منافقین مطرود به ایران دانست.

وی همچنین گفت: آیت الله خامنه ای صلاحیت و توانایی رهبری کل جوامع اسلامی را دارد.
لذا به این وسیله مراتب تشکر و قدردانی خویش را از مواضع شفاف و صریح ایشان،‏ به این روحانی فاضل و مبارز و انقلابی می رسانیم. اشخاصی که قصد تقدیر از سخنان ایشان را دارند در قسمت نظرات متن خویش را نوشته تا در جلسه جامعه وعاظ این تشکرات را به محضر ایشان برسانیم.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    دوشنبه شب مورخ 5 بهمن رحیم مشایی در جلسه جامعه وعاظ حاضر شد تا به سوالات و ابهامات بوجود آمده درباره خود و اظهاراتش پاسخ دهد.

     آنچه اجمالا از این جلسه برآمد به نظرم این بود  که در مورد آقای مشایی شاهد نوعی افراط و تفریط هستیم.
    مشایی پیرامون برخی اظهارات خود پیرامون خدا و توحید و نبوت توضیحاتی ارائه کرد که بیانگر این مطلب بود که برخی رسانه ها مواضع و نظرات ایشان راناقص  و یا احیانا منحرف منتشر می کنند. (عکس)

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    مناظره دکتر زاکانی با دکتر اطاعت در برنامه رو به فردا این
    نکته را به خوبی نمایان ساخت که در منطق جریان اشرافیت سیاسی ملت یعنی همین گروه
    سیاسی شکست خورده و در نگاه آنها غیر همفکران آنها ملت تلقی نمی شوند.

    آقای
    اطاعت در این برنامه عنوان کرد که مردم به جریان اصولگرا از قبل از انتخابات اعتراض
    داشتند و اعتراض آنها دخلی به انتخابات نداشت.

    بنا
    بر همین گفته جناب اطاعت مشخص می شود در نگاه ایشان و این طیف فقط تعداد کمی از
    مردم تهران که هم فکر انها هستند ملت نامیده می شوند. چرا که:

    1-
    اگر مردم به سیاستهای دولت معترض بودند چرا 25 میلیون رای به حساب دولت ریخته شده
    است؟

    2-
    اگر مردم اعتراضی به دولت داشتند چرا تنها در تهران و بنا به گفته آقای اطاعت (که
    واقعا محل مناقشه است اما اینجا را چشم پوشی میکنیم.) دو یا سه میلیون معترض به
    خیابانها آمد؟ در حالیکه نزدیک به همین جمعیت هم در ومیدان ولی عصر در حمایت از
    دولت تجمع کرده بودند. این چطور دمکراسی است که به فرموده آقای اطاعت این جمعیت دو
    سه میلیونی ملت عصبانی خطاب می شوند اما خیل دهها میلیونی سراسر کشور که مخالف آنها
    هستند ندید گرفته می شوند؟ آیا همین انتخابات نشان از این ندارد که مردم به دولت
    اصولگرا اعتماد و اطمینان و آن را قبول دارند؟

    ایشان
    در بخشی دیگر از سخنان خود به انتخابات مجلس هفتم و هشتم اشاره کرد که رد صلاحیتها
    باعث شد نمایندگان غیر واقعی مردم به مجلس بروند و این امر را دلیل عصبانیت مردم
    (بخوانید خود آقایان اصلاح طلبان) شد.

    آنهایی که به یاد دارند می دانند روی گردانی مردم از اصلاحات
    مربوط به انتخابات 88 نیست مردم از شورای دوم شهر (که آقای زاکانی به خوبی به آن
    اشاره کرد) اصلاح طلبان و اشرافیت سیاسی را کنار زدند. در انتخابات مجلس هفتم کروبی
    به عنوان نماینده اصلاحات وارد گود انتخابات شد ولی او هم رای نیاورد!! در انتخابات
    شورای شهر سوم اصلاح طلبان با تمام ظرفیت وارد میدان شدند حتی نامزدهای امتخاباتی
    انها با کروبی و خاتمی عکس یادگاری انداختند (عکس) بدین معنا
    که رای به ما (عکس فهرست اصلاح طلبان) یعنی رای به این دونفر!! اما نتیجه این
    انتخابات هم چیزی جز پیروزی اصولگرایان نبود.

    در
    انتخابات مجلس هشتم ماجرا از این هم جالب تر بود این بار تمام سرمایه خود را تمام
    قد به میدان آوردند. حزب اعتماد ملی (که آقای اطاعت عضو آن است) با افراد سرشناسی
    مثل منتجب نیا و همسر کروبی پا به عرصه رقابت گذاشت و از آن سو دیگر اصلاح طلبان با
    لیستی به نام یاران خاتمی!! (که اتقاقا همین آقای اطاعت در این لیست بود). در آن
    دوره آنچه در روزنامه های منتقد دولت و اصلاح طلبان در جامعه پمپاژ می شد گرانی و
    گرانی و گرانی بود. اما با این اوصاف سرشناس ترین اصلاح طلبان هم با رد صلاحیت از سوی مردم مواجه شدند. شاید اگر
    آقای موسوی خود را به اصلاح طلبان و آقای خاتمی متصل نمی کرد وضعش جور دیگر می شد!!

    انتخابات نهم ریاست جمهوری هم که مهر پایانی بر حیات اصلاح
    طلبی سکولار در ایران بود. با این اوصاف آقای اطاعت با چه منطق (بخوانید رو) ـی می
    گوید مردم به فضای سیاسی اصولگرایی اعتراض دارند؟ آقای اطاعت مردم به شما اعتراض
    دارند. همان طور که به موسوی و خاتمی و کروبی اعتراض دارند. به جریان مشتت اصلاحات
    که نمی دانند با چه کسی طرف هستند معرضند؟ جریانی که در آن از آمریکا و صهیونیست
    گرفته تا مطرودین امام و نهضت آزادی و ... ادعای آن را دارند. به عنوان نمونه به
    کلام خود آقای اطاعت استشهاد میکنم. چگونه است دبیر کل یک حزب کاندید ریاست جمهوری
    است اما اعضای آن حزب مانند همین آقای اطاعت با افتخار اعلام می کنند من از آقای
    موسوی حمایت کردم؟ آیا تحزب و اعتقاد به حزب در منطق آقایان یعنی این؟ چرا اگر کسی
    مانند رییس جمهور به درستی از روند تحزب در ایران انتقاد می کنند آقایان به دروغ
    فریاد دفاع از تحزب می زنند در حالی که خودشان به اولیات تحزب پای بندی ندارند. آیا
    می شود کسی علیه حزب خودش تبلیغ کند؟ یا اینکه باید به همان حرف جناب احمدی نژاد در
    مناظره رسید که رقیب دکتر احمدی نژاد سه نفر نبود یک بود! این رفتار دقیقا پیرامون
    دموکراسی مورد نظر آقایان نیز مشاهده می شود. ادعای جمهوریت می کنند اما رای 25
    میلیونی مردم به دولت را بر نمی تابند و با توهین به مردم آن را ثمره سیب زمینی و
    سهام و قطار و ... می دانند!

    آقای
    اطاعت پیشنهاد جالبی مطرح کردند که به نظر بیشتر باید آن را طنازی نامید و الا از
    یک متخصص امور سیاسی این گونه پیشنهادات بعید و بلکه محال است. ایشان بیان میکند در
    یک مناظره با ریییس جمهور منتخب مردم صحبت کرده و آنگاه نتیجه مناظره را به نظر
    سنجی پیامکی واگذار کنند.  باید از آقایان پرسید که کسانی که سیستم عریض و طویل و
    دقیق انتخابات را با ادعای تقلب رد کردند و حتی یک دلیل هم برای ان اقامه نکردند
    چگونه به نظر سنجی پیامکی اعتماد دارند؟ آن هم با این توضیح که آقایان معتقدند
    مخابرات در دست سپاه است و سپاه هم حامی دولت! واقعا یک کودک دبستانی هم میداند
    (مغالطه نمیکنم به معنای حقیقی بیان می شود) که در یک خانه ممکن است چند سیم کارت
    باشد و این پیشنهاد واقعا غیر عملی است چطور یم استاد داشنگاه به قول خودش متخصص
    علم سیاست چنین پیشنهاد سخیفی را مطرح میکند؟ آیا با این نوع نگاه ایشان مدعی
    برنامه ریزی برای مملکت است؟ آیا قرار بود اینها مشاوره رییس جمهوری مانند موسوی را
    به عهده بگیرند؟ در عجبم چگونه به دولت اسلامی که در سی سال انقلاب از نظ سطح علمی
    در کابینه بی نظیر است دولت بی نخبه می گوییند اما خود این چنین نخبگانی را به
    جامعه معرفی میکنند!! خوب است به پیشنهاد آقای کواکبیان که در سخیف بودن کمتر از
    این پیشنهاد نبود هم اشاره شود. همان پیشنهاد لویی جرگه!! البته قبل از آن کروبی در
    اوایل اعتراضات پیشنهاد داده بود طرفداران هر دو طیف در دو خیابان جمع شوند تا
    معلوم شود کدام بیشرند!!

    اما
    در مورد اینکه به معترضین اجازه راهپیمایی داده نشد. سلمنا و به جوانب بحث کار
    نداریم اما آنچه مردم دیدند این بود که با عدم مجوز هم با تحریک سران شکست خورده
    طرفدارانشان هر گاه خاستند به خیابان ریختند. اما همانطور که آقای زاکانی هم اشاره
    داشتند با پاسخگویی نظام و اقناع خیل عظیمی از معترضین، در نماز جمعه هاشمی و نیز
    روز قدس (که نیازی هم به مجوز نداشت) تعداد سبزهای مخملی از میلونها نفر(به گفته
    خود آقایان) به چند ده هزار نفر تقلیل یافت. آیا نظام آنها را از نماز جمعه و روز
    قدس هم منع کرد؟ در مورد راهپیمایی در اعتراض به هتک حرمت عکس امام وقتی همه مردم
    در روز جمعه بعد از ان واقعه اعتراض کردند چرا درخواست مجوز راهپیمایی دیگر؟ آیا
    این آقایان خود را از مردم جدا میدانند؟ چرا در راهپیمایی روز جمعه شرکت نکردند؟ و
    اصلا آن روز کدامین از شما آن هتک حرمت را محکوم کرد؟ همین آقای اطاعت اکنون بیش از
    محکومیت ان واقعه صدا و سیما را به خاطر خبر رسانی محکوم نمود!

    منطق
    جالب دیگر سخنان آقای اطاعت این بود که در انخاباتی که دولت خاتمی برگزار کرد شورای
    نگهبان (به عنوان) طرفدار یک گروه خاص بود که نمی بایست این گونه باشد اما در مورد
    مجری انتخابات که بیشتر در فرایند انتخابات دخیل است این سخن مصداق ندارد!!

    آقای
    اطاعت که معتقد بود باید شعور مردم را ارج نهاد و مردم به خاطر همین شعوری که دارند
    از وضعیت موجود معترضند در اهانتی آشکار به مردم این چنین بیان کرد که گویا مردم به
    خاطر پول و یا قطار و یا به گفته آقای کواکبیان سهام عدالت به شخصی رای داده اند!!
    البته در هیمن حال ایشان مدعی است دولت برای مردم هیچ کاری نکرده است؟ این تناقضات
    آقایان چطور قابل حل است؟ مردم تورم را لمس می کنند اما با یک قطار نیم بند باز به
    هیمن دولت رای میدهند؟ این توهین به مردم نیست؟ البته در نظر آقایان نیست چرا مردم
    در این منطق یعنی یک عده خاص هم فکر با ما!!

    آقای
    اطاعت با اشاره به مناظره آقای شریعتمداری تلویحا آشوبگری ها را نیز به عهده گرفت و
    گفت معلوم است اگر حق ملت نادیده گرفته شود مردم تو گوش شما می زنند!!! وی البته
    گفت آقای موسوی و ما هم آشوبگری را محکوم میکنیم اما نفگت آیا خداجو نامیدن هتاکان
    و محاربان شیوه جدید محکوم کردن است؟

    این
    منطق و سخن آقای اطاعت را باید در سخنان خود ایشان ریشه یابی کرد. .وی که در سعادت
    آباد تهران زندگی میکند با صراحت گفت در 9 دی در هیچ جای ایران در بین مردم نبوده
    است!!

    هنگامی که ایشان هم چون سایر سران اشرافیت سیاسی این گونه از
    مردم فاصله دارند که در تاریخی ترین روز کشور بین مردم نیستند تعجب ندارد این گونه
    موضع گیری کنند. (توجه داشته باشید آقای اطاعت نماینده مردم در مجلس هم بوده است.)
    وی اگر بین مردم بود و یا لااقل مقداری از صدا و سیما آن خیل عظیم را میدید و یا از
    سایتها و روزنامه های خبر های آن را می خواند شاید بعد هفت ماه و قیام نه دی این
    گونه حیثیت خود را لکه دارتر نمیکرد. اگر وی می شنید مردم در سراسر ایران شعار مرگ
    بر موسوی و کروبی و خاتمی سر میدهند این گونه اظهار ارادت به موسوی و خصوصا کروبی
    نمیکرد. آقای اطاعت که در جواب سخنان منطقی و آرام زاکانی ملغمه ای از همه چیز با
    چاشنی مغالطه تحویل مردم میداد نشان داد سران فتنه سبز تا چه میزان دستشان از
    استدلال و منطق خالی است و این حسرت را در دلها بیشتر می کند که ای کاش صدا و سیما
    زود تر این آقایان به میز مناظره می کشاند.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    این نوشتار برای جناب آقای کواکوبیان نوشته شده است که در سخنان خود در برنامه رو به فردا مطالبی را مطرح فرمودند که متاسفانه این سخن آقای شریعتمداری را ثابت میکند که ایشان در روزنامه خویش نیستند و وقت کمی برای مطالعه نظرات دیگران می گذارند و به همین خاطر سخنان خلاف واقع بیان می فرماید.

    1- لینک مقاله حسین شریعتمداری در نقد محسن رضایی که آقای کواکبیان مدعی شد مدیر مسئول کیهان در آن به آقای رضایی اتهام نوشاندن جام زهر به امام خامنه ای زده است. مقاله را بخوانید و قضاوت کنید کجای مقاله کلمه جام زهر آمده است؟ (اینجا)
    2- روزنامه مردمسالاری مصاحبه لغو شده رییس جمهور را نقد نکرده است  شریعتمداری دروغ می گوید.. (اینجا) در میان مطلب و نقدها نوشته شده -هم چون شب گشته- (عکس)
    3-ایرنا ساعت 9 شب 22 خرداد خبر پیروزی دکار احمدی نژاد را اعلام کرد (اینجا) + (عکس)  خبر پیروزی مشاهده می کنید؟





  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    آقای علی
    مطهری در برنامه 5شنبه شب رو به فردا سخنانی بیان کرد که قابل تامل است:

    ترجیع بند
    سخنان ایشان این بود که ماجرا از مناظره دکتر احمدی نژاد آغاز شد و اینکه ایشان از
    برخی افراد خاص نام بردند. وی در بیانی گفت: «یک طرف در مناظره (یعنی دکتر احمدی
    نژاد)از ابزاری استفاده کرد که موجب افزایش آرا شود و طرف مقابل (شاید یعنی هر سه
    کاندیدا)، دیگری را متهم به دروغگویی کرد و هر دو این اقدام را به عنوان یک پروژه
    پیاده می کردند و این طور نبود که در مناظره به طور اتفاقی این مسایل مطرح شد بلکه
    این موارد در ستادها برنامه ریزی شده بود.

    وقتی که یک
    فرد جامعه ما نگاه می کند که دو طرف در حال استفاده از هر وسیله ای برای پیروزی
    هستند، خود به خود بدبین می شود و زمانی که نامزد مورد نظرش پیروز نمی شود، شبهه
    تقلب پررنگ می شود
    .» مبهم گویی و کلی گویی در سخنان جناب مطهری
    بسیار چشمگیر بود چنانچه بیان نفرمودند آقای احمدی نژاد از چه ابزاری برای بیشتر
    شدن رای استفاده کردند؟ چه آنکه اصلا معنای مناظره و تبلیغات افزایش رای است. اما
    صحیحی است که نباید از هر وسیله ای این کار را انجام داد. آقای مطهری آنگاه التزامی
    بین استفاده ابزار نادرست در تبلیغ و ادعای تقلب فرد شکست خورده مطرح میکنند که این
    بدان معناست اگر مثلا احمدی نژاد هم در انتخابات شکست میخورد هوادارن او حق داشتند
    به خیابانها بریزند و اعتراض کنند چون طرف های مقابل او از هر وسیله ای برای پیروزی
    استفاده کرده اند!

    وی در جایی
    دیگر گفت: «آقایان موسوی و کروبی دچار یک لغزش و اشتباه سیاسی شده اند همانطور که
    معتقدم آقای احمدی نژاد هم در آن مناظره ها تحت تاثیر هیجانات قرار گرفت و دچار
    لغزش سیاسی شد»

    البته آقای
    مطهری هیچ گاه به لغزش موسوی و کروبی اشاره نکرد تا مردم بدانند این لغزش دوستان
    آقای مطهری (به گفته خودش) که به طور غیر عمد هم بوده چه بوده است؟ چرا که وی معتقد
    است در مناظرات همه چیز در ستادها برنامه ریزی میشده لذا با تعریفی که ایشان از
    لغزش کردند کروبی و موسوی در مناظرات لغزش نداشتند!! مگر آنکه آشفتگی کلام آقای
    مطهری را بپذیریم!

    وی مجدد بحث
    مناظره را پیش کشید و با اشاره به اینکه حوادث به گونه ای پیش رفت که به عناد و
    لجاج کشیده شد، گفت:«نقطه آغاز آن در مناظره تلویزیونی بود که برخی حرمتها شکسته
    شد، پرده حیا میان مردم و حکومت تا حدودی دریده شد و در ادامه شاهد عکس العمل ها
    بودیم که در نهایت به لج و لجبازی کشیده شد و شاید حتی خیلی جنبه اختلاف بینش و
    تقلب در انتخابات هم نباشد
    .»

    چنانچه آقای
    جلیلی در همان برنامه به درستی اشاره کردند باید فرق خوش بینی و ساده انگاری را
    بدانیم. واقعا جای تاسف و تامل است که چرا برخی آقایان راجع به موسوی و کروبی و ...
    در فضای گل و بلبل می اندیشند و سعی دارند آقایان را که با هفت ماه است به دلایل
    واهی و غیر منطقی مملکت را دچار فتنه کرده اند راضی نگه دارند اما در مورد رییس
    جمهور مردم با شمشیر عریان به میدان می آیند؟

    آقای مطهری به
    یاد ندارند در فضای انتخابات خصوصا و قبل از آن چه میزان به رییس جمهور قانونی کشور
    توهین شد؟

    خود جناب
    مطهری در گفتگویی با شهرود امروز احمدی نژاد را لجوج و یک دنده و ساده لوح و ..
    خطاب کرد! و اصلاح طلبان که در میتینگها و برنامه های خود هر آنچه خواستند به ریاست
    جمهوری کشور نثار کردند!! در همین مناظرات و برنامه های تلویزیونی مورد اشاره آقای
    مطهری سه کاندیدای دیگر به جز فحش و توهین و اهانت و تمسخر ریاست جمهوری چه چیز به
    میان می آمد؟ آیا آن زمان ها نبودند دلسوزانی که که به هتک حرمت حکومت اشک بریزند؟
    آیا برخی افراد در این مملکت رییس ترند؟ اگر به فرزند کسی چپ گفته بشود باید بر او
    تاخت اما اگر کسی با 17 میلیون رای رییس جمهور مردم باشد چون پابرهنگان به او رای
    داده اند حتی شخصیت حقوقی هم ندارد؟ این عدالت مورد ادعای آقای مطهری است؟ چگونه
    است بعد از 7 ماه د بعد از 17 بیانیه تحریک آمیز و آمریکا پسند و سخنان بی پایه و
    اساس باید برای دوستان آقای مطهری خوشبینی پیشه کنیم و از اینکه لطف کردند و بعد از
    هفت ماه اغتشتش  و یاوه گویی رای ملت را پذیرفته اند خوشحال باشیم؟ اما در برابر
    رییس جمهور محبوب و مردمی برخی آقایان می توانند لب به هر گونه سخنی برانند؟ آیا
    این به همان معنایی نیست که دکتر احمدی نژاد در انتخابات 84 می گفت من وارد منطقه
    ممنوعه شده ام؟ در این منطقه ممنوعه فرزندان یک عده خاص که اینک معلوم شده در
    اغتشاشات پای ثابت هستند از رییس جمهور 17 و حتی 24 میلیونی عزیزترند! چرا جناب
    مطهری به تشکیل صیانت از آرا که چندین ماه قبل از انتخابات سخن از تشکیل آن رفت
    حرفی نمی زنند؟ آن زمان که آقایان بر طبل تقلب می کوبیدند چنانچه امام خامنه ای در
    فروردین ماه از پروژه تقلب سازی دشمن پرده داشت مناظره ای انجام شده بود؟ آن زمان
    که وزارت کشور را وزارت تقلب نامیدند با چه کسی لجبازی می کردند؟ چرا با ساده
    انگاری پروژه پیچیده ای که از ماهها قبل برای انتخابات تدوین شده بود نادیده می
    گیریمو جهالت و جاه طلبی برخی را با زبان نرم لغزش تنزل می دهیم؟ آقای مطهری نمی
    دانند از چه زمانی در اردوگاه اصلاحات قرار شد به احمدی نژاد دروغگو بگویند چنانچه
    مشهور شد آنقدر این کلام را تکرار کنید تا اگر او گفت ماست سفید است کسی باور نکن؟
    آیا آقای مطهری تازه به ایران آمده است؟

    آقای مطهری در
    جایی دیگر از سخنان خود گفت: «این لجاجت از سوی طرفین است و یعنی اگر در آن طرف
    لجاجتی وجود دارد، در این سو نیز افرادی هستند که مصر بر حذف طرف مقابل از انقلاب
    می باشند که حرف درستی نیست» اینکه در هر دو اردوگاه افراد افراطی وجود دارد بر کسی
    پوشیده نیست اما کاش آقای مطهری سخنان امام خامنه ای را گوش می داد (و البته قبول
    نمیکرد!!) که ایشان فرمود برخی هستند خودشان اصرار دارند مطرود شوند. آیا کسی
    میخواهد کروبی را از صحنه حذف کند یا اعمال این پیر خرفت خودش زمینه ساز هدف اوست؟
    آیا موسوی و اصرارش بر حرفهای باطل مصداق این حرف آقا نیست؟ مطهری گفت: «من همچنان
    هم معتقدم که نباید این افراد را ایادی آمریکا و اسرائیل خواند، این ها لغزش های
    سیاسی است و صرف لغزش سیاسی دلیلی بر این نیست که فرد از چارچوب نظام خارج شده است»
    کسی معتقد نیست موسوی و کروبی کارمند آمریکا باشند اما سخن اینجاست اکنون دارند در
    میدان دشمن نقش فعالی بازی میکنند و به دشمن خدمت میکنند. چرا این افراد از ابتدا
    حساب خود را با سلطنت طلبان و بهاییان و مطربان و رقاصان فراری و ... جدا نکردند؟
    ایشان می گوید من نماینده این اشخاص نیستم اما با تمام قامت به دفاع از آنها می
    پردازد بدون انکه به این مسائل روشن توجه کند. مسائیلی که در سخنان آقا به خوبی
    مشهود بود.

    ایشان در جایی
    دیگر گفت: «مقوله اعتراض در جامعه ما خیلی شناخته شده و پذیرفته شده نیست و اینکه
    کسی به یک پدیده در جامعه ما اعتراض داشته باشد خیلی سریع به مخالفت با نظام و حتی
    اسلام تعبیر می شود یا مساله اطاعت از ولایت فقیه ممکن است برای برخی از ما درست
    روشن نشده باشد و برداشت درستی از آن نداشته باشیم
    .

    به طور مثال
    در انتخابات ریاست جمهوری ایران افراد و گروه هایی بودند که اعتقاد داشتند رییس
    جمهوری فعلی بهتر است انتخاب نشود، این شعار ممکن است این گونه تعبیر شده باشد که
    این افراد مخالف با نظام هستند و چون علامت هایی هم از سوی رهبری دیده بودند و
    احساس کردند که نظر رهبری هم به آقای احمدی نژاد است بنابراین این طور تلقی شد که
    هر کس که مخالف ایشان است بنابراین مخالف رهبری و نظام به شمار می آید در حالی که
    هیچ گاه مقصود رهبر معظم انقلاب چنین چیزی نبوده است
    .» واقعا آقای
    مطهری با چه استدلالی چنین سخنی را در رسانه ملی مطرح می کنند؟ چرا از کسانی نام
    میبرند که تعداد و هویتشان مشخص نیست؟ چه کسی معتقد بود رای موسوی رای به مخالف
    نظام است؟ آقای احمدی نژاد خودش در میدان ولی عصر اشاره کرد 40 میلیون ایرانی به
    نظام رای داده اند! آیا اگر عده ای قلیل حرفی می زنند حق داریم آن را به یک جریان
    نسبت دهیم؟

    در قسمتی دیگر
    از برنامه چنینی گذشت و مطهری گفت: «در مفهوم لغزش سهوی بودن نهفته است یعنی تعمدی
    در کار نیست و کسانی که ادعای تقلب کردند امری از روی عمد نبوده که بخواهند از آن
    به عنوان ابزاری برای شورش و آشوب استفاده کنند، بلکه فضا برای اینها به این شکل
    بوده اما نحوه برخورد با این موضوع مهم است یعنی اگر من نامزد انتخابات احساس کردم
    واقعا تقلب شده آیا باید مردم را دعوت کنم به خیابان ها بیایند یا اینکه طبق قانون
    باید نظر شورای نگهبان ملاک باشد و سایر مسایل به گونه ای دیگر پیگیری شود تا چنین
    مشکلاتی پیش نیاید
    .

    این نماینده
    مجلس در پاسخ به سووال مجری برنامه مبنی بر اینکه این موضوع تا کجا لغزش محسوب می
    شود و ادامه آن را چه باید نام گذاشت، ممکن است کسی بگوید من ضمن آنکه ولایت فقیه
    را قبول دارم، این نظر خاص مقام معظم رهبری را قبول ندارم و به عقیده من چنین فردی
    هنوز از چارچوب نظام خارج نشده و صرف قبول نداشتن، مادامی که به اقدام عملی منتهی
    نشود به این معنی نمی تواند باشد
    .
    در ابتدای بحث
    هم اشاره کردم که باید برداشت درستی از اطاعت از ولایت فقیه، مساله آزادی بیان و
    مقوله اعتراض داشته باشیم، مردم، افراد متدین و حزب اللهی باید قبول کنند که هر
    حکومتی تعدادی مخالف دارد و ما باید مخالفان نظام را به رسمیت بشناسیم و مادامی که
    دست به اسلحه نبردند محترم هستند و ما باید حرف آنها را بشنویم و این منطق و فرهنگ
    باید در جامعه ما جا بیفتد
    .

    بعد از لغزشی
    که دوستان ما دچار آن شدند، برخورد ها نیز با این حادثه خیلی خوب
    نبود»

    اگر بر فرض
    این سخن آقای مطهری را بپذیریم که قبول نداشتن نظر امام امت خروج از نظام نیست اما
    خود ایشان بیان می کنند مادامی که مخالف دست به اسلحه نبرد محترم است! یعنی اقدام
    عملی نکرده باشد. آقای مطهری گویا به یاد ندارند در نماز جمعه 29 تیر امام خامنه ای
    فرمودند نتیجه انتخابات در صندوق رای است نه در کف خیابانها و از طرفین خواستند
    هواداران خود را به خیابانها نیاورند اما همان شب شاهد بودیم برای روز شنبه مردم به
    خیابانها دعوت میشوند و سازمان مجاهدین (انقلاب) سخنان رهبر در نماز جمعه را مورد
    نقد قرار میدهد و هیچ کس از مردم نمی خواهد شنبه به خیابان نیایند!! آیا این اقدام
    عملی علیه نظام نیست؟ آن هم در حالیکه منافقین و دشمنان در صف ملت رخنه کرده و آشوب
    میکنند؟ و باز هم این تجمعات ادامه داشت. آیا واقعا در نظر آقای مطهری ولایت فقیه
    این گونه است که حرف بزند و هر کس دوست داشت گوش کند و بپذرید یا نپذیرد و آنگاه به
    میل خود عمل کند؟ با این حساب نقش ولایت در نظر ایشان چیست؟ تا وقتی کسی دست به
    سلاح نبرده می تواند شیشه بشکند آتش بزند شعار بدهد تخریب بکند و البته باز هم در
    چارچوب نظام است!! با این حساب رفتار یک بسیجی که برای دفاع از نظام ممکن است در
    آشوبها با یک نفر درگیر شده باشد هم قابل توجیه است چون او حرف ولی فقیه را شنیده
    اما قبول نکرده است و خود تصمیم گرفته است!!

    بعلاوه در این
    دو ماه اخیر کدام اقدام علیه امنیت ملی بود که این آقایان انجام ندادند؟ مگر به
    فرموده امام امت هتک حرمت نظام اسلامی جرم کمی است؟ نظر آقای مطهری در این باره
    چیست؟

    وی در ادامه
    سخنان خود گفت: «نخستین خطا در رابطه با مدیریت بحران این بود که حساب رهبران آشوب
    ها از مردمی که واقعا تصور می کردند که تقلب شده و اعتراض قانونی داشتند، جدا
    نشد
    .

    در اثر
    خطاهایی که از طرف ما صورت گرفت، آنها عکس العمل نشان می دادند و شاهد لغزشهای بعدی
    بودیم تا به چنین روزی رسیدیم که البته در نقطه نسبتا خوبی قرار گرفته ایم و در
    راهپیمایی نهم دی ماه همه اقشار در دفاع از نظام آمدند و در ادامه نیز شاهد انعطاف
    و نرمش از برخی نامزدهای معترض بودیم
    .
    در این بیانیه به قانونی بودن دولت فعلی اعتراف شد که
    نقطه ای مثبت و گامی به جلو به شمار می رود اما اگر پشت سر لغزش های اول شاهد لغزش
    های بعدی بودیم، برخی به نحوه عملکرد ما باز می گشت چرا که ما عادت نکرده ایم که یک
    گروه معترض ببینیم که بیایند حرف خود را بزنند
    .

    آقای مطهری!
    رهبران فتنه خودشان نمی دانستند با چه کسی طرف هستند. در میان حامیان آنها رییس
    جمهور اسراییل بود تا یک مرجع تقلید!! هنگامی که آقایان برای اینکه نشان دهند
    جمعیتشان زیاد است هر اراذلی را مردم می نامند و حاضر نیستند از هیچ کس و ناکسی
    تبری بجویند وظیفه نظام چیست؟ نیروی انتظامی با چه شیوه ای جز علم غیب میتواند سره
    را از نا سره تشخیص دهد؟ در همین قضیه اخیر روز عاشورا باز هم آقایان بیانیه دادند
    و آشوبگران را خداجو و مومن و عزادار نامیدند و فرزندان ملت را قومی وحشی!! آقای
    مطهذی خوش خیالی تا کی؟

    چه خوش در
    همین برنامه گفتید: «نقطه های لغزش یک نخبه همان چیزی است که امیر المومنین(ع)
    فرمودند کسی می تواند مصلح باشد که اهل ملاحظه کاری نباشد، همرنگ جامعه نباشد و
    نقاط ضعف جامعه در خود او وجود نداشته باشد و در نهایت بنده طمع، ثروت، مال و مقام
    نباشد بنابراین نخبگانی می توانند در جامعه موثر باشند که این روحیات را داشته
    باشند و اگر شاهد هستیم نخبگان ما آن تاثیری که باید داشته باشند، ندارند به سبب
    این است که یا گرفتار دنیا شده اند، یا گرفتار شهوت و پست مقام هستند و یا گرفتار
    ملاحظه کاری شده اند
    . »

    شما می
    فرمایید: «وظیفه نخبه این است که در جایی که احساس می کند حقی ضایع شده، به داد
    مظلوم برسد، حرف حق را بیان کند، ملاحظه کسی را نکند و حتی نظر خودش را بگوید نه
    اینکه صرفا بخواهد نظر حکومت را بیان کند
    . » اما دریغا که خودتان با
    ظالم هم نوا می شوید.

    در کل آقای
    مطهری که به راحتی در مجلس رییس جمهور 24 میلیونی را لیبرال خطاب می کند و همراه
    دوست عزیزش آقای باهنر رسما به تمسخر او می پردازند با کمی انصاف باید به جای اینکه
    از رییس جمهور بخواهد عذر خواهی کند جرات داشته باشد و بزرگانی که همسرشان در همان
    روز انتخابات مردم را به شورش دعوت کرد و با نامه سرگشاده آتش فتنه را شعله ور کرد
    بخواهد دست از فتنه گری برداشته و به دامن ملت بازگردند!!




  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی