بهانه مظلوم نمایی اصلاح طلبان در آستانه13 آبان

انقلاب دوم58 ، انقلاب مخملی88

مهدی عامری
13 آبان58  و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط عده ای از دانشجویان پیرو خط امام که توسط حضرت امام  “انقلاب دوم” نام گرفت، بی تردید نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی مردم ایران است، که یکی از شعارهای آن استقلال خواهی و مبارزه با اسکتبار جهانی و رهایی از ظلم و ستم ابرقدرتهای شرق و غرب بوده است.
دانشجویان پیرو خط امام، آن دوران به تشخیص خود به این نتیجه رسیدند که باید به آن مرکز فتنه علیه انقلاب اسلامی، هجوم برده و بر خلاف همه قانونهای بین المللی و ملی، سفارت شیطان بزرگ آمریکا را در تسخیر خود گرفته و حتی کارمندان آن را به گروگان بگیرند. ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    امروز یک شنبه علیرضا بهشتی همه کار میر حسین موسوی در انتخابات به نمایشگا مطبوعات آمد. وی به آرامی مشغول بازدید از غرفه ها بود و با خانواده اش به راحتی قدم میزد و هیچ کس هم گویا او را نمیشناخت این قدر دور و   برش خلوت بود که من به راحتی توانستم به او سلام کن و دست بدهم. قصد داشتم از او چند سوال کنم. بنده و جمعی دیگر در غرفه آفتاب یزد مشغول بحث بودیم که وی آمد. اینجا که رسید ناگهان جمعیتی پشت سرش ظاهر شدند و یکی از دست اندرکاران روزنامه اعتماد با زور وی را داخل غرفه اعتماد برد. ابتدا تعداد اندکی پشت سر وی بودند و برای سلامتی وی صلوات می فرستادند. بهشتی و اطرافیانش به شدت از حامیان خود می خواستند شعار ندهند. اما جمعی که روبرویغرفه اعتماد بودند شعر دادند صل علی محمد بوی بهشتی آمد. همین امر سبب شد به تعداد جمعیت افزوده شود. و هنگامی که طرفداران وی شعار مرگ بر دیکتاتور را سر دادند. عده ای هم شعار مرگبر منافق را فریاد زدند و این شعارها را می دادند: سید آمریکایی نمی خوایم. موسوی خاتمی دیکتاتور واقعی .. مرگ بر اسلام آمریکایی. بهشتی بهشتی شده ننگ بهشتی. منافق حیا کن مصلا رو رها کن. دروغگو درغگو 72 کشته ات کو. در این بین نیرو انتظامی بین مخالفان و موافقان حایل شد و بهشتی را از مصلی بیرون بردند. از سوی سبزها یک بطری آب معندیبه سمت ما پرتاب شد. بعد از شعارهای مخالفان حضور وی در نمایشگاه شعار موافقان او قطع شد. یک مرد نابینا با عصای سفید به شدت شعار می داد مرگ بر منافق و قصد حمله به علی رضا بهشتی را داشت که با ممانعت بقیه افراد مواجه شد. بعد از خروج بهشتی جمعیت در راهروهای نمایشگاه راه رفته و شعار میدادند مرگ بر ضد ولایت فقیه. وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد. حسین حسین شعاد ماست شهادت افتخار ماست. مرگ بر توهم. این تجمع با شعار ماشاالله حزب الله و دعا و صلوات پایان یافت تا دومین نفر از سران توهم سبز از نمایشگاه نیز فرار کند اما این بار به خاطر تحریک طرفداران خود. اگر سبزها شعار نمی دادند و به حرف بهشتی گوش می دادند هیچ کس به او توجهی نمی کرد.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    امروز (جمعه) بنا داشتیم به شهر مقدس قم برویم بنا به دلایلی از میانه راه برگشتیم و برای بازدید به نمایشگاه مطبوعات رفتیم. نمایشگاه در صبح ساکت و آرام بود. تا اینکه از ساعت دو به بعد کمی فضای سیاسی مورد انتظار نمایشگاه مطبوعات شکل گرفت. به خصوص جلوی غرفه های رجا نیوز و فارس. در مقابل غرفه رجانیوز داشتم با چند نفر سبزها بحث می کردم. کم و بیش جوابی نداشتند و از این شاخه به این شاخه می پریدند.

    تا اینکه در میان صحبتهای ما یکی آمد دست طرف مقابل مرا کشید و گفت ول کن بیا بریم کروبی آمده!! جمعیتی به طرف در ورودی نمایشگاه حرکت کردند. شعار مرگ بر روسیه و مرگ بر دیکتاتور شنیده می شد. اما پس از اندکی فضا عوض شد. من خودم رو رساندم جلو نزدیک کروبی و فریاد زدم مرگ بر منافق! کم کم تعداد مخالفان کروبی بیشتر و بیشتر شد. به گونه ای که کروبی راهش را کج کرد و وارد یک پارتیشن شد. منتهی جمعیت به غرفه آسیب رساندند. البته در این میان برخی سوال می کردند چی شده و هنگامی که می شنیدند کروبی آمده بی توجه راه خود را می گرفتند و می رفتند و یا علیه او اظهار نظر میکردند و البته وارد جمعیت اطراف کروبی نمی شدند.   هنگامی که پشت سر کروبی مرگ بر منافق می گفتم شخصی با لگد به من حمله کرد. همین امر سبب شد عده ای از من بخواهند که شعار ندهم. بعد از اینکه اوضاع برای کروبی و تیم پرشمار محافظان کروبی سخت شد او را به طبقه بالا نمایشگاه بردند در این بین چند لنگه کفش به سمت کروبی پرتاب شد. عده ای شعار می دادند یا حسین میر حسین. مرگ بر دیکتاتور و هنگامی شعارهای اینها بلند می شد فریادهای مرگ بر منافق دروغگو برو گمشو و ... هم بلند تر می شد.

    هنگامی که کروبی از پله های درب خروجی پایین می آمد جمعی از مردم در مقابل او در پایین پله ها به شدت علیه او شعار می دادند. اینجا بود که ناگهان صدای شکیک هوایی به گوش رسید و مردم با شوکر متفرق شدند. کروبی به زور وارد ماشین شد در حالیکه عمامه به سر نداشت و بر پیشانی اش زخمی که حاصل تنفر مردم از او بود نقش بسته بود. شخصی بسیار عصبانی که به شدت تمایل داشت کروبی رو کتک بزند توسط مردم مهار شد. ماشین کروبی به سرعت از نمایشگاه خارج شد و ماشین تیم حفاظتی وی هم در حالی به سرعت گاز می داد که توجهی به مردم جلوی خود نداشت. یکی از محافظان کروبی که جا مانده بود بیرون در جلوی ماشین ایستاده بود که شخصی به او لگد زد و او با لفظی رکیک صحنه را ترک کرد.

    پس از خروج کروبی جمعیت فریاد کشید ماشاء الله حزب الله!! و با قرائت صلوات صحنه را ترک کردند. بعد از این جمعیت سبزها که بیرون فضای نمایشگاه بودند شعارهایی سر دادند که مسئولان نمایشگاه با بلند کردن بلندگو های نمایشگاه و صدای انها را مخفی کردنداین عده به 500 نفر هم نمی رسیدند.

    بعد از اخراج کروبی رجا نیوز و فارس به سرعت حاشیه های کروبی در نمایشگاه را در صدر اخبار خود درج کردند. که عده ای به تیتر خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه مردم کروبی را بیرون کردند معترض بودند. عده ای هم از فارس و رجا تشکر میکردند و با موبایل از صفحه مربوط به این خبر عکس می گرفتند. نکته جالب اینجا بود که خیلی سریع شایعه را پخش کردند که این خبرگزاری فارس بود که بسیجی ها را برای شعار علیه کروبی فرستاده بود!!!

    نکته دیگر این نمایشگاه این بود که در دفتر نظر خواهی مطبوعات به شکل سازمان یا فته ای شعارهای سبز لجنی به چشم می خورد و برای 13 آبان تبلیغ کرده بودند.

      

     

     

     

     

     

     

     

     

      مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات

     مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات

    مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات

     مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات

    مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات

     مهدی کروبی هنگام خروج از نمایشگاه مطبوعات



  • کلمات کلیدی : سیاسی

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
     

    برای عده ای احمدی نژاد معیار حق و باطل شده است. این عده حق و باطل را با توجه به مواضع احمدی نژاد و مواضع دیگران تشخیص می دهند. به نظر شما منظور من از این افراد چه کسانی هستند؟ شاید تعجب کنید اگر بگویم منظور بنده از این گونه افراد برخی از اصلاح طلبان است. اینها هر چه به احمدی نژاد مربوط باشد را باطل و هر چه علیه او باشد را حق می دانند!!


    بعنوان نمونه اگر روسیه اولین کشوری است که برای احمدی نژاد پیام تبریک می فرستد و با دولت او همکاری خوبی دارد در دایره باطل قرار میگیرد و باید فریاد کشید مرگ بر روسیه!! یا اگر احمدی نژاد هولوکاست را مطرح میکند و مشروعیت رژیم صهیونیستی را در افکار جهانی زیر سوال می برد باید شعار داد نه غزه نه لبنان... نمونه دیگر اینکه اگر کسی که  ادعای مرجعیت دارد به احمدی نژاد فحش دهد حتی اگر او را حرام زاده بنامد به جای آنکه او را به اخلاق دعوت کنند از او حمایت می کنند و او را مجتهد واقعی!! می نامند! حتی به منتقدان چنین شخی می تازند و فریاد وا اسلاما سر میدهند که حرمت مرجعیت شیعه خدشه دار شده و  روحانیت  مورد هجمه قرار گرفته و یاران امام مورد تهاجم قرار قرا گرفته اند و این چنین مظلوم نمایی ها.. اما اگر مرجع تقلیدی به احمدی نژاد تبریک بگوید و از این آقایان انتقاد کند می شود استاد حوزه! (ن.گ. روزنامه اعتماد مورخ 26 مهر ص.1) و آقای کروبی حق دارد خطاب به ایشان نامه نوشته و به ایشان اهانت کند.


    نامه کروبی به حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی را بایست در این راستا ارزیابی کرد. نامه ای که در غیاب محمد قوچانی مشخص نیست وظیفه نوشتن آن را چه کسی به عهده داشته است سرشار از توهین به ساحت یک مرجع تقلید انقلابی و پیرو خط امام و رهبری است که تنها به یک اظهار نظر سیاسی پرداخته است و مانند بسیاری از صاحب نظران دروغگویی کروبی در مورد کهریزک را مورد نقد قرار داده است و در موضعی دیگر اعلام کرده است با کسانی که علیه ولایت فقیه و نظام فعالیت کرده اند و با بیگانگان هم کاسه شده اند نمی توان طرح وحدت ملی ریخت. کروبی که در انتخابات اخیر پایگاه اجتماعی اش به خوبی روشن شد و بعد از آررای باطله مقام پنجم را به دست آورد با بیان مجدد ادعاهای واهی خود به این اظهار نظرها حمله برده است!! کروبی که در این نامه از آیت الله العظمی نوری همدانی وقیحانه خواستار رعایت انصاف شده است در مورد تخلفات انتخاباتی که ایشان از آنها مطلع نبوده است نوشته است «از طرف دیگر مجریان انتخابات نیز خود اعضای دولت آن نامزد معین و حامیانش بوده اند.» سخن عجیبی که باز نشان از این دارد کروبی با عصبانیت سفارش این نامه را داده است بگونه ای فراموش کرده است در همه انتخابات مجریان از وزارت کشور و دولت هستند!! اما نقطه مضحک این نامه آنجاست که کروبی می نویسد: «شما که از شاگردان حضرت امام (ره) و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، از پیشگامان انقلاب و از علما و مراجع عظام هستید، می دانید که این اظهارات تان یک نوع قضاوت محسوب می شود، آیا در شرع مقدس محمدی (ص)، در فقه امام صادق (ع) و در فتوای شخص شما می توان صرفاً با استماع یک طرف دعوی اینچنین قاطعانه حکم صادر کرد؟» این در حالیست که همه ادعاهای کروبی و هم کاسه های او صرفا بواسطه شنیده هایشان از دوستان بوده است و هیچ سند و مدرک برای ادعاهای خود ارائه نکرده اند. کروبی در آخر نامه خود اما باز هم قضاوتی همراه با توهین به ساحت این مرجع روا داشته و می گوید «آیا بهتر و به موازین شریعت مقدس اسلام نزدیک تر نبود که حضرتعالی اگر به عامه مردم دسترسی ندارید تا از آنان تحقیق بفرمایید، به عنوان یک مرجع دست کم ما سه نفر را به حضور می طلبیدید و سخنان ما را می شنیدید، سپس اظهار نظر عمومی می فرمودید، تا عامه مردم نگویند که برخی از علمای بزرگ نسبت به سرنوشت مردم مسلمان بی تفاوت شده اند؟» کروبی که گویا هم چون رفیق سبز خود دچار توهم شده است خود را به جای عامه مردم گذاشته است و از زبان آنها حکم داده است. و از این مرجع تقاضا میکند که کاش ما را به حضور می طلبیدید و حرفهای تکراری ما را می شنیدید!!


    اما اینکه برخی اصولگرایان در توهین کروبی به ساحت مرجعیت سکوت کرده اند قابل توجیه نیست!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    دو شنبه شب حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی در برنامه گفتگوی ویژه خبری بدون توجه به سوالات مجری برنامه و موضوع گفتگو با کنایات فراوانی به دولت و رییس جمهور تاخت. وی که در ابتدای سخنانش وعده داد فقط بحث اخلاقی داشته  باشد در پایان برنامه مستیقما از مشایی نام برد و نیز به نقد رییس جمهور پرداخت. مهمان دیگر این برنامه آیت الله حائری شیرازی بود که چون دیر به استودیو رسید چندان نتواست صحبت کرد و همان مقداری هم صحبت کرد با انتقاد سید مهدی طباطبایی مواجه شد. بعنوان نمونه هنگامی که حائری شیرازی از حق هسته ای ایران سخن گفت طباطبایی اظهار داشت انرژی هسته ای حق مسلم ماست اما مسکن و اشتغال و ازدواج هم حق مسلم هستند و اینها مهم تر هستند. طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش تلویحا به اغتشاشات پس از انتخابات اشاره کرد و با بیان مثالی گفت اگر بچه ای به مادرش بگوید مادر کیفم رو کجا بزارم مادر توجهی بهش نکنه دو سه بار که بگه توجهی نبینه کیفو یه گوشه پرت میکنه لذا این بی توجهی باعث اعتراض و خشونت میشه!!!

    اما تامل بر انگیز ترین بخش سخنان طباطبایی آنجا بود که وی با اشاره به سکوت نخبگان و خواص در حوادث بعد از انتخابات با بیان روایتی از امیر المومنان  گفت نخبگان بایستی سکوت کنند! اگر سکوت نکنند چه کار کنند؟ وقتی با کسی صحبت میکنی که صحبت را نمی فهمد باید  سکوت کرد (نقلبه مضمون) این در حالی است که اولا مقام معظم رهبری در سخنانی سکوت برخی خواص را مورد انتقاد قرار دادند.

    ثانیا بر خلاف سخن ایشان باید  پرسید کدام نخبه ای علیه احمدی نژاد سکوت کرد؟ و اصولا چه چیز می توانستند بگویند که تا حالا نگفته اند؟ همین جناب طباطبایی این چندمین بار است که در برنامه ای زنده بر دولت می تازد و باز مدعی می شود ما سکوت کردیم و چیزی نمی گوییم!!!

    ثالثا این سوال جدی است که چرا برخی نخبگان در برابر حملات فراوان بخ ولایت فقیه و نظا سکوت کردند؟ چرا در برابر هجمه ها علیه ولایت یک موضع کوچک نرگفتند اما از آن سو گاهی از معترضان دلجویی و طرفدری کردند؟

    طباطبایی در بخشی از سخنانش گفت مشکل جامعه ما اینجاست که دین را از حوزه نمی گیرند و از اساتید دانشگاه میگیرند و بلافاصله پس از این سخن به احمدی نژاد و مشایی اشاره کرد و گفت مشایی در مورد چیزهایی که نمی داند حرف نزند. اما سوال من اینجاست چرا برخی که سریعا در برابر دولت موضع میگیرند و فریاد وااسلاما و وااماما سر می دهند در برابر شعارهای انحرافی روز قدس عکس العملی نشان نمی دهند؟ چرا به سوت و کف های نماز جمعه اعتراض نمی کنند؟ چرا به سخنان بی مورد کروبی انتقاد نمیکنند؟ طباطبایی حتی در بخشی از سخنانش از کروبی دفاع هم کرد و گفت وقتی کسی گزارشی می نویسد باید  آن گزارش را پیگیری کرد نه اینکه به گزارش نویس حمله کرد و الا هیچ گزارش نوشتن تعطیل می شود!! وی البته گفت که گزارشها باید  محرمانه باشد.

    واقعا منظور از جو اخلاقی و فضای برادری که امام خامنه ای در خطبه نماز عید فطر این است؟ وقتی استاد اخلاق این گونه موضع میگیرد....



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی