درخبرها آمده است برخی از خانمها قصد کاندیداتوری برای انتخابات  دهمین دوره ریاست جمهوری را دارند.  در هر انتخاباتی همیشه برخی از اشخاص که داعیه دفاع از حقوق زنان را دارند بحث ریاست جمهوری زنان را مطرح می کنند فارغ از هر نظر دیگری با مراجعه به قانون اساسی و سخنان رهبر انقلاب متوجه می شویم طبق قانون اساسی موجود رییس جمهور شدن زن در ایران خلاف قانون است. از این رو رد صلاحیت زنان توسط شورای نگهبان نباید باعث جار و جنجال گردد. البته اگر کسی داعیه دار تغییر قانون اساسی در این زمینه است بحث دیگری است.

مقام معظم رهبری8/6/1384 در دیدار با هیات وزیران فرمودند:

معناى شعار دولت اسلامى این است که ما مى‏خواهیم اعمال فردى، رفتار با مردم، رفتار بین خودمان، و رفتار با نظامهاى بین‏المللى و نظام سلطه‏ى امروز جهانى را به معیارها و ضوابط اسلامى نزدیکتر کنیم. این شعار، بسیار باارزش است؛ ان‏شاءاللَّه به این شعار پایبند بمانید و این تلاش را جدى‏تر، بى‏آسیب‏تر و واقعى‏تر کنید؛ چون گامى بلند خواهد بود در راه رسیدن به آن هدفها؛ و همان‏طور که عرض کردم، رسیدن به آن هدفها مردان خودش را مى‏خواهد. البته «مردان» که مى‏گوییم، به معناى «رجال» در قانون اساسى نیست؛ شامل خانمها هم مى‏شود؛ یعنى کسان و عناصر و کارگزارانِ خودش را مى‏خواهد. به قول شاعر، آن دو صد من استخوان را داشته باشند تا بتوانند این صد من بار را بردارند.

 با دقت در این سخنان مشخص می شود رجال در قانون اساسی فقط عنوان مردان را شامل می شود و اگر در قانون (اصل 115) شرایط کاندید ریاست جمهوری را رجال سیاسی و مذهبی ذکر کرده است خانمها را شامل نمی شود. و رجال در قانون اساسی یعنی مردان!!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    حفظ آبروی مردم بویژه مومنان، از ارزش والایی در پیشگاه الهی برخوردار است. مطابق روایت: “المومن اعظم حرمه من الکعبه”(1) احترام مومن از احترام کعبه نیز بالاتر است. حفظ آبروی مومن بقدری اهمیت دارد که خداوند در پاره‌ای اوقات، خطاهای انسان مومن را از ملائکه نیز پوشیده می‌دارد. البته این هنگامی است که ما حدود الهی را شناخته و حقوق او را رعایت کنیم، تا پیش او وجیه و آبرومند شویم، آنگاه او آبروی ما را پیش فرشته‌ها هم حفظ می‌کند. اگر یک وقتی پای ما لغزید، نمی‌گذارد آن ملائکه هم بفهمند! چه رسد به دیگران، حتی وجود مبارک پیامبر اعظم؛ چه آنکه در روایت آمده است: وجود مبارک رسول گرامی(ص) نقل می‌کند که من به خدای سبحان عرض کردم در قیامت، بررسی اعمال امت مرا به من واگذار کن که اگر در بین آنها کسانی بودند، لغزشی داشتند، آبروی من پیش انبیای دیگر نرود. “ان علینا حسابهم”(غاشیه/26)، جواب آمد: “من اعمال برخی از اینها را خودم به عهده می‌گیرم، بررسی می‌کنم که حتی تو هم متوجه نشوی! که اگر اینها لغزشی داشتند، آبروی اینها پیش تو هم نرود”(2.)
    اینها همه نشان از اهمیت و ارزش بالای آبرو و حرمت مومن، بعنوان خلیفه خدا در زمین دارد. عزت و حرمت مومن از جانب حق تعالی به او عنایت شده است: “لقد کرمنا بنی آدم”(اسرا/70)  و همین امر سبب ارزش والای آن است، از این رو تعدی به آبروی دیگران جزء گناهان کبیره محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. در آیات قرآن ربا بعنوان جنگ و محاربه با خدا و پیامبر تعبیر شده است، اما با این حال در روایت نبوی آمده: “ربا هفتاد و سه قسم است ... و بدتر از همه رباها، تجاوز به آبروی مسلمان است”(3.)
    در آموزه‌های اسلامی، حقوق بشر و حق الناس تنها در جسم و جسد و اموال او خلاصه نمی‌شود و حفظ آبرو در کنار حفظ مال و جان دارای اهمیت است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: “همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است و حتی می‌توان در برخی موارد از مال و جان گذشت تا آبرو و حیثیت مومنی حفظ شود”(4) و نیز از حضرت علی (ع) روایت شده: “مال خود را به کسی که برای تو از آبرویش (مایه) گذاشته است، ارزانی دار، زیرا هیچ چیز با بخشیدن آبرو برابری نکند”(5.) امیرمومنان (ع) مقدار پنج وسق (حدود پنج بار) خرما برای مردی فرستاد. آن مرد شخصی آبرومند بود و از کسی تقاضای کمک نمی‌کرد، شخصی در آنجا بود به حضرت گفت: “آن مرد که تقاضای کمک نکرد، چرا برای او خرما فرستادی؟ به علاوه یک وسق برای او کافی بود. حضرت به او فرمود: “خداوند امثال تو را در جامعه ما زیاد نکند، من می‌دهم، تو بخل می‌ورزی، اگر من آنچه را که مورد حاجت او است، پس از درخواست او به او بدهم، چیزی به او نداده‌ام، بلکه قیمت آبرویی را که به من داده، به او داده‌‌ام. اگر صبر کنم تا او درخواست کند، در حقیقت او را وادار کرده‌ام که آبرویش را به من بدهد، آن رویی را که در هنگام عبادت و پرستش خدای خود و خدای من، به خاک می‌ساید.
    متاسفانه بعضا شاهد هستیم که در جامعه اسلامی، به این مهم چندان توجهی نمی‌شود. گاهی مشاهده می‌شود که بعضی افراد برای لگد کردن سهوی کفشی به این خاطر که حق‌الناسی بر گردنشان نماند، از صاحب کفش تقاضای عفو می‌کنند، اما به راحتی آبروی دیگران را لگدمال می‌کنند و اصلا احساس گناه نمی‌کنند. به عنوان نمونه، در یک هیات مذهبی و در جمعی که متشرع به آداب دینی هستند، شخصی بعد از تلاوت قرآن بدون توجه و التفات، قرآن را روی زمین می‌گذارد، در این حال شخصی که داعیه احترام به کلام خدا و کتاب وحی دارد، با لحنی توهین‌آمیز و عباراتی سخیف، شخص خاطی را مورد عتاب قرار داده و قرآن را از روی زمین بر می‌دارد و آن شخص را در میان جمع، تحقیر می‌کند و به خیال خود با آن رفتار، از ساحت قرآن دفاع نموده است، در حالی که روح مومنی را آزرده و آبروی وی را خدشه‌دار کرده است و متوجه نیست که اگر قرآن دارای مقام و منزلت است، آبروی مومن نیز ارزشی والا دارد. امید است افراد جامعه با عنایت به جایگاه والای مومن و ارزش و اهمیت بالای حفظ آبروی مومن، بیش از پیش نسبت به این مهم اهتمام ورزند.
    پی‌نوشتها در دفتر روزنامه موجود است.

                        روزنامه رسالت، ش.6669، ص.6                 مهدی عامری     



  • کلمات کلیدی : اخلاق

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    خاتمی به نفع میر حسین کنار کشید و در نامه ای خطاب به وی او را فرشته نجات ایران بحران زده!! خواند. پس از آن میر حسین موسوی که این روزها قرار است به اندازه بیست سال سخن بگوید در نامه سراسر تجلیل از اصلاحات و جامعه مدنی و شخص خاتمی بخشی از دلایل خود مبنی بر سکوت چندین ساله خود را افشا کرد!!

    وی در بخشی از این نامه نگاشته است: برای سال‌ها به عنوان یک شهروند از این که شخصیت عزیزی چون شما ریاست این جمهوری را بر عهده گرفته است لذت می‌بردم وبه آن افتخار می کردم. ...


    اینکه چرا در سالهایی که بر اسلام و انقلاب هجمه های فراوان می شد و مطبوعات پایگاه دشمن شده بودند آقای میر حسین دم فرو بسته بودند در کلام ایشان نمایان است چرا که ایشان در آن سالها مشغول  لذت بردن و افتخار کردن بوده اند و مجالی برای سخن نداشته اند!! 18 تیر  78 کنفرانس برلین تحصن دشمن شاد کن نمایندگان مجلس ششم و دهها مورد دیگر باعث نشد لذت و افتخار آقای میر حسین اندکی فروکاسته شود و رگ غیرت ایشان در دفاع از اسلام ناب و اندیشه های امام متورم شود..


    اما اینک ایشان معتقد است:  خود (یعنی خاتمی)  می‌دانید که اینجانب ( یعنی میر حسین) چون شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی می‌کنم و اگر مختصات زمانه ایجاب نمی‌کرد برای تداوم این طریق کسی را مناسب‌تر از پایه‌گزار آن (یعنی خاتمی) نمی‌دانستم. با این توضیح دلیل سکوت آن چنانی  و فریادهای این چنانی میر حسین کمی مشخص می شود!  مختصات زمانه عبارت مبهمی است که میر حسین با تمسک بدان قصد دارد هم بر سکوت بیست ساله خود سرپوش بگذارد و هم کناره گیری خاتمی را توجیه کند! با توجه به دیگر سخنان میر حسین روی کار آمدن دولت نهم باید  آن مختصات زمانه باشد. البته آقای میر حسین باید روشن کند چه اتفاقی رخ داده است که ایشان را این چنین به صحنه کشانده است؟ دولتی که به اعتقاد رهبر به خوبی آرمانهای امام و انقلاب را احیا کرده است و انقلاب را به مسیر خود نزدیک کرده است چه ویژگی منفی ای دارد میر حسین آن را بر نمی تابد و سکوت خود را می شکند؟ به نظر پاسخ را باید در کلام جناب میر حسین جست این دولت دولت اصلاحات مدنی و لیبرال نیست و نمی توان از آن لذت برد!!


    به اعتقاد من با این نامه میر حسین به خاتمی بی نردید ذره ای از اصول گرایی در میر حسین مشاهده نمی کنم  و حتی کروبی را که به صراحت بیان می کند خط قرمز ما ولایت فقیه است از ایشان بسیار اصولگراتر مبدانم!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    سید اسماعیل نادری دایی دکتر محمود احمدی نژاد دار فانی را وداع گفت. مراسم سومین روز در گذشت این فقید سعید امروز (دوشنبه) در مسجد جامع نارمک برگزار شد. در این مراسم پروین و داوود احمدی نژاد حاضر بودند. رییس جمهور که در مراسم تدفین این مرحوم حاضر بود امروز به دلیل سفر به استان کردستان در مراسم سوم شرکت نکرد! برای ان مرحوم مغفرت الهی را خواستاریم و این مصیبت را به ریاست محترم جمهور تسلیت عرض می کنیم.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    اعضای دفتر تحکیم دانشگاه امیر کبیر روز دوشنبه قصد داشتند با ایجاد آْشوب و لمپن بازی مانع از دفن شهدا در دانشگاه امیر کبیر شوند که خیل عظیم ارادت مندان به شهدا و دانشجویان آگاه و بیدار آ قلیل را در خود منحل نمود. جناب تاج زاده که در آشوبهای 18 تیر 78 نقش مهمی داشت با دفاع از آشوبگری این عده قلیل دانشجویان تحکیمی در گفتگو با سایت نوروز برخورد دولت نهم با دانشجویان را قرون وسطایی نامیده است و بدون آنکه اشاره کند آیا وحشی گری اعضای دفتر تحکیم علیه شهدا قرون وسطایی هست یا نه به دولت نهم حمله کرده است! اما آنچه در این یادداشت مد نظر است سوالی است که در سایت نوروز درج شده است تا شاید  بتوانند اعمال خشن اعضای دفتر تحکیم را توجیه نماید این سایت نوشته  است: روز دوشنبه دانشگاه امیر کبیر صحنه برخوردهای خشن با دانشجویانی بود که ضمن ارج نهادن به مقام شهدا، دفن آنها در محوطه دانشگاه را وسیله نفوذ بیشتر نهادهای شبه نظامی به دانشگاه ارزیابی کرده و با این پرسش که چرا شهدا هیچ وقت در مدارس مذهبی و حوزه های علمیه به خاک سپرده نمی شوند؟ نسبت به آن معترض بودند.

    اما اینکه در مدارس مذهبی و حوزه ها شهدا را دفن نمیکنند با آنکه طلاب بسیاری خواهان این امر هستند تا این امام زادگان عشق را در محوطه حوزه خود زیارت کنند سوالی است که جوابش را باید از زبان سردار میر فیصل باقرزاده پرسید. بنده در روزی که تعدادی از شهدا را در دانشگاه تهران دفن می کردند این سوال را از ایشان پرسیدم و ایشان در پاسخ گفت: مقام معظم رهبری این کار را شرعی نمی دانند چرا که این گونه زمین ها (یعنی مدارس علمیه)‏معمولا موقوفه های خاص هستند که باید  در همان مورد وقف به کار برده شوند و لذا از نظر شرعی ایشان ما را منع کردند که در مساجد و حوزه های علمیه شهدا را دفن کنیم. (نقل به مضمون)



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی