سخن از آن جهت عجیب است که در قاموس سیاسی جمهوری اسلامی اصلا اسراییلی وجود ندارد که مردمش محلی از اعراب داشته باشند. از جهت سخن عجیب تر است که این سخن از رحیم مشایی معاون و نور چشمی رییس جمهور رانده شده است. رییس جمهوری که به حق فریاد محو اسراییل از روی زمین را میزند و در سخنانش حاضر نیست نام اسراییل را بیاورد و از آن غالبا به رژیم غاصب صهیونیستی تعبیر میکند. مواضع تند و بحق احمدی نژاد علیه این رژیم خونخوار که همچون کلام امام و رهبری است بر کسی پوشیده نیست. اما چگونه است معاون ایشان به بهانه توسعه گردشگری جو گیر شده و این گونه مخالف نظر رییس جمهور و نظام سخن میراند؟؟ اگر این سخن از زبان یکی از دوم خردادی ها بود فریادها بلند می شد اما انصاف این است که به این سخنان وقیحانه اعتراض شود هر چند از هیات دولت دولتی همچو احمدی نژاد باشد. به قول مقام معظم رهبری (راه ما راه امام است) نه راه این زید و آن عمرو!!
آقای مشایی! مردم کدام اسراییل؟؟؟؟»
87/4/30 6:49 ع
سخن از آن جهت عجیب است که در قاموس سیاسی جمهوری اسلامی اصلا اسراییلی وجود ندارد که مردمش محلی از اعراب داشته باشند. از جهت سخن عجیب تر است که این سخن از رحیم مشایی معاون و نور چشمی رییس جمهور رانده شده است. رییس جمهوری که به حق فریاد محو اسراییل از روی زمین را میزند و در سخنانش حاضر نیست نام اسراییل را بیاورد و از آن غالبا به رژیم غاصب صهیونیستی تعبیر میکند. مواضع تند و بحق احمدی نژاد علیه این رژیم خونخوار که همچون کلام امام و رهبری است بر کسی پوشیده نیست. اما چگونه است معاون ایشان به بهانه توسعه گردشگری جو گیر شده و این گونه مخالف نظر رییس جمهور و نظام سخن میراند؟؟ اگر این سخن از زبان یکی از دوم خردادی ها بود فریادها بلند می شد اما انصاف این است که به این سخنان وقیحانه اعتراض شود هر چند از هیات دولت دولتی همچو احمدی نژاد باشد. به قول مقام معظم رهبری (راه ما راه امام است) نه راه این زید و آن عمرو!!
وقتی عصبانی هستی حرف نزن!»
87/4/12 12:52 ص
آنچه در زمینه آزادی بیان و اندیشه عمل میشود را منطبق با مر قوانین ذیربط ندانست و گفت .
سلطانیفر، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، حزب اعتماد ملی درگفت و گو با سایت روزنا ادامه داد: معتقدیم اگر اجازه دهیم که مردم در بیان اندیشههایشان آزاد باشند، برخلاف تصور بسیاری که فکر میکنند ممکن است مشکلاتی ایجاد شود، جامعه آرامتر میشود و مردم با ابراز انتقادها و مشکلاتشان تخلیه شده و جلوی ایجاد ناهنجاریها و بروز معضلات گرفته میشود.
سلطانیفر در ارزیابی از وضعیت فعلی آزادی بیان در کشور گفت: اکنون محدودیتها یک مقدار بیشتر از دولت اصلاحات شده و بعضا نگرانکننده است. به عنوان مثال روزنامهها در فشار هستند، احزاب آنچنان که باید و شاید اجازهی انتقاد از مجلس، دولت و قدرت را ندارند. وی خاطرنشان کرد: فکر میکنم آن چیزی که اکنون به آن عمل میشود دقیقا منطبق بر روح قانون اساسی و اندیشههای امام (ره) نیست و باید در چارچوب قانون اساسی و الهام از اندیشههای امام (ره) حتما رویکردمان، رویکرد جدیدی شود.
به نظر اظهارات منتجب نیا و انچه در روزنامه اعتماد ملی نگاشته می شود از باب تخلیه شدن نویسندگان می باشد!! که البته کمی در التیام عصبانیت انها می تواند مفید باشد!! اما اینکه فشار برروزنامه ها وجود دارد و نمی شود دولت را نقد کرد نیز جالب است چرا که ارگان حزب اعتماد ملی پا را از نقد فرا گذاشته و هر کذب و تمسخری علیع دولت و شخص رییس جمهور را روا میدارد!! و البتهاز نبود ازادی بیان هم گله میکنند!!
جالبتر از این جواب مدیر مسئول روزنامه اقای حق شناس است که می گوید: در عین حال توجه به این مهم که جایگاه نقد در جامعه ما در موقعیتی درست استوار نشده و درک این مهم که مدیران ارشد اجرایی جامعه ما هنوز که هنوز است بعضا در برابر نقد یا بیان نکات ضعف و ارائه تصویری از نیمه خالی لیوان، واکنشهای غیرقابل پیشبینی داشته و در برخی مواقع چنان از خود حساسیت نشان میدهند که فاصله زیاد ما را با جامعه آرمانیمان میرساند، بیش از پیش مشکل کار در رسانه را روشن میکند ولی همچنان این امید را در سر میپرورانیم که با گذشت نزدیک به دو سده از تولد مطبوعات در کشور به تعاملی مناسب میان اصحاب قدرت و حوزه رسانه برسیم!!!
البته ایشان ضمن دفاع از سخنان منتجب نیا خواستار پاسخگویی رییس جمهور به او شده است!! البته اقای حق شناس راست میگوید جایگاه نقد در کشور ما معلوم نیست بخصوص در روزنامه متبوع ایشان که نقد را با ارائه اکاذیب و استهزا و تمسخر و انتقام گیری اشتباه گرفته اند!!
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
دستهای مرموز ؟؟؟»
87/4/10 4:19 ع
علیخانی در نطق پیش از دستور بیان کرد
دست های مرموز هتاکی علیه حریم مرجعیت
یک عضو فراکسیون اقلیت مجلس دیروز در نطق پیش از دستور خود گفت؛ روزی آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد حمله قرار می گیرد و تا جایی هتاکی می کنند که بزرگان نظام تذکر می دهند، روزی هم آقای خاتمی مورد حمله قرار می گیرد و تا جایی پیش می روند که اظهار می کنند، باید خلع لباس شود، امروز هم حریم مرجعیت، روحانیت و حریم حوزه علمیه قم مورد حمله قرار می گیرد.
دیدار فرماندهان بسیج با سه روحانی
فرماندهان نیروی مقاومت بسیج با آیت الله مصباح یزدی، آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله سبحانی دیدار کردند.به گزارش ایسنا در این دیدار آیت الله مصباح یزدی سپاه و بسیج را در خنثی کردن توطئه ها موثر دانست و در طول سه دهه اخیر سپاه را ستون انقلاب نامید و تصریح کرد؛ سپاه از روز اول در معنویت تشکیل شد و بالاخره افرادی که با ایمان بودند، با ایمان آمدند و سپاه را تشکیل دادند و در جنگ تحمیلی موثر واقع شدند. در همان شرایط جنگ با معنویت سروکار داشتند، از امدادهای غیبی هم بی بهره نبودند و این نهادی است که معنویت باید در آن حفظ شود، اینها باید مساله حاکمیت انقلاب را حفظ کنند و اگر ببینند در مملکت انحرافات اسلامی پیدا شد وارد شوند. همچنین آیت الله سبحانی درباره روند تحول در سپاه و تشکیل سپاه های استانی ابراز امیدواری و اظهار کرد؛ معنویت سپاه بیش از پیش باید بالا برود. ما باید ببینیم که معنویت سپاه را چگونه می خواهیم بالا ببریم. امروز شناخت عقاید بسیار مهم است، در کنار معنویت معیشت هم مهم است. خداوند همه شما را مورد عنایت خود قرار دهد.
انچه در فوق گذشت دو خبر از صفحه شش روزنامه اعتماد در روز دوشنبه 10 تیر است. روزنامه اعتماد در حالی با آب و تاب از قول یکی از نمایندگان مجلس به هتاکی به مراجع اشاره کرده است که در متن خبر جز آیت الله هاشمی! و آقای خاتمی به اشخاصی که مورد اهانت قرار گرفته اند اشاره نشده است!! در نطق این نماینده از توهین به مراجع و دستاهی مرموزی برای هتاکی به ایشان اشاره شده است اما از شخص یا اشخاصی هیچ نامی نبرده است!! در خبر دوم روزنامه اعتماد در یک اقدامی سخیف دیدار فرمانده بسیج با مراجع عظام را با استفاده از لفظ روحانی فروکاهش داده است این در حالی است که آیات عظام صافی و سبحانی هر دو از مراجع معظم تقلید هستند و صاحب رساله می باشند!! در عرف مردم از یک طلبه ساده نیز با لفظ زوحانی تعبیر می شود! شاید به خاطر وجود علامه مصباح در این دیدارها و حقد و کینه روزنامه اعتماد با ایشان این گونه سخیف تیتر زده شده است. اما به هر حال این نکته قابل نفی نیست که همان طور که اقای علی خانی اشاره کرده است دستهای مرموزی برای هتاکی و توهین به مراجع و حوزه در کشور وجود دارد.
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
سوم تیر 84، مثل روزهای سال 57»
87/4/3 2:18 ص
همه تبلیغ می کردند. پوستر بود و تبلیغهای جو واجور. ما هم که سرمون درد میکنه برای کارهای سیاسی و این جور کارها. خیلی با رفقا صحبت شد. مدیریت احمدی نژاد در شهرداری بعد مدتها باعث ارامش دل ما شده بود. ساده زیستی، خدمت، مردمی بودن، صداقت، پاکی این جور چیزا کمیاب شده بود. تو تصور خیلی ها مثل شهردار امروز پایتخت سیاست یعنی بی پدر و مادر بودن!! اما احمدی نژاد نشون میداد میشه هنوز شعار انقلابی داد و خدمت کرد. میشه هنوز با حرفهای امام کشور رو اداره کرد. اصلا به قول دکتر تنها راه درست همینه همونطور که از آقا شنیده بود. خلاصه تقریبا انتخاب اصلح ما همین شهردار تهران و این مرد پرکار و تلاش بود. آقا تو صحبتاش وقتی نشانههای رییس جمهور رو میگفت از جوونی و پرکاری و انقلابی بودن صحبت میکرد. ما ده نفر کاندید رو رصد کردیم. جوون باز هم توشون بود ولی یه جورایی انگار می ترسیدند شعار انقلابی بدن!! میترسیدن اره از رای نیاوردن. ولی احمدینژاد می نشست پای میکروفن صدا و سیما می گفت اللهم عجل لولیک الفرج!! همون موقع یه سری برای تبلیغات از جوانان بزک کرده اسفاده میکردن خیالشون این بود که دوران این جوری اقتضا میکنه. حتی بعضیا خودشون رو بزک کردن لباسهای شیک پوشیدن خیال کردن مردم قراره مانکن انتخاب کنن!! یه عده هم که حرفهای دشمنو میزدن تغییر قانون اساسی و استفاده از نهضت ازادی مرتد در کابینه این جور حرفها... بعضیا هم که خواستند با نون و اب رای بیارن و گفتند ما به اخرت مردم کار نداریم میخوایم رای بیاریم میگیم مردم بهتون پول میدیم!! القصه تو این همین وعده و وعید رفقا گفتند ما وظیفه رو عمل کنیم هر چی شد، شد. ما مامور به وظیفهایم نه نتیجه. تو همین اوضاع یه سری از ترس بازگشت هیولای دوم خرداد نظر صالح مقبول را به جای اصلح مردود پیشنهاد دادند. خیلیها به خاطر همین ترس رایشون رفت یه طرف دیگه. یادم میاد یکی از همین اقایون به ما که قرار بود به احمدی نژاد رای بدیم خرده می گرفتند اما میگفت (اگه احمدینژاد رای بیاره که من خستگی این هشت سالم در میاد اما خوب نمیشه ریسک کرد.) مرحله اول تموم شد. دو نفر رفتند دور دوم
یکیشون همون احمدی نژاد بود. حالا اوضاع فرق میکرد. تخریبهای وحشتناک علیه دکتر شروع شد تهمتهایی که از همون دوران شهرداری بود و حالا بیشتر شده بود. خیال میکردیم اون یکی کاندیدا لا اقل یه توصیه بکنه که اقایون نکنید این کارو. ولی خوب به هر حال نکردو البته انصافا سکوت اعم از رضاست نه علامت رضا! قرار شد با رفقا ما هم بریم برای تبلیغ برای اینکه کل احزاب و گروهها رفته بودن طرف اون یکی کاندیدا. واقعا جنگ فقر و غنا بود!! نشستیم اعلامیه درست کنیم. خودمون تایپ کردیم خودمون تکثیر کردیم خودمون پول گذاشتیم. خودمون هم قرا شد پخش کنیم.روز اخر شنیدیم یه ستاد برای احمدی نژاد زده شده با موتور سریع خودمون رو رسوندیم اونجا چند تایی پوستر و سی دی گرفتیم!! سهمیهبندی از همون جا دستور کار دکتر بود انگار پوستر نمیدادند که!! مجبور شدیم دو سه نفر بریم اون هم دو سه تا ستاد تا بتونیم یه مقدار قابل توجه بگیریم!!باورم نمیشد استادامون هم داشتند تبلیغ میکردن!! یه جو خاصی بود نمی دونم چطور بگم. برای من که خیلی تازه بود. اما یکی از مسنترها برام میگفت خدا خیرتون بده یاد دوران اوایل انقلاب افتادم!! سالهای 87. خودمون همه کار رو میکردیم. هیمن جوری اعلامیه های امامو تکثیر و توزیع میکردیم. همه فقط برای خدا کار میکردن. تو ستادهای دیگه کلی پول میدن تا بقیه برن تبلیغ تازه با کلی نظارت و اینها باز می پیچونن. اینجا اما همه خرج هم میکنن با جون و دل!! اینها رو که میگفت اشک تو چشاش برق میزد. این جوری که میگن پس راست میگن اوایل انقلاب خیلی خوب بوده. تا حالا فقط شنیده بودم اما این جور که این حاجی میگفت حالا یه ذره شو چشیدیم!! قرار بود پوسترها روببریم بیرون تهران توزیع کنیم. گفتیم این بنده خدا احمدی نژاد نیرو نداره تو شهرستانها نمیشناسنش بر عکس اون یکی کاندیدا. قرار شد 4 صبح چهار شنبه اول تیر بریم به سمت رامسر تا هر جا شد. اما صبح که شد ماشین روشن نمیشد. هر کار کردیم!! یه ماشین دیگه جور کردیم گفتیم بریم همین تو تهران پخش کنیم. ساعت 10 صبح بود شروع کردیم. بزرگراه شهید بابایی. سر یه دور برگردون به ماشینها پوستر میدادیم. یه نفر اومد جلو گفت نکنید این کارو!! از شهر داری بود!! گفت اینها رو میدید به ماشینها اون جلوتر میریزن بیرون خیابون کثیف میشه!! تعجب کردیم اخه شهرداری قبلا این جوری نبود از چند ماه قبل حتی روزناه بیت المالو میداد به گروههای سیاسی برای کارهای انتخاباتی!! حالا دو روز مونده به انتخابات و اینها نگران خیابون!! ایام شهادت حضرت زهرا بود همه سیاه تنمون بود. یکی از رفقا گفت لباسامون رو عوض کنیم ممکنه این تاثیر بد داشته باشه. سیاه برای مردم خوب نیست. رنگ روشن بپوشیم خودش هم بعدا پشیمون شد از این حرف!! برای احمدی نژاد داریم تبلیغ می کینم هیمنه که هست!! ما برای وظیفه اومدیم!! حال من بد شده بود! گرما زده شدم رفتیم خونه یکی از رفقا یه کم استراحت و ناهار و نماز بعد دوباره شروع کردیم!! خیابون انقلاب خیابون ازادی و... میدون ولی عصر ولی غوغا بود!! طرفدارای اون کاندیدا هیاهو کرده بودن. ما به طالبان رای نمیدیم. این اگه بیاد امریکا مله میکنه. این اد کشه. این میخواد پیاده رو ها رو دیوار بکشه. این ادم همونه که تیر خلاص میزده به منافقها!!! پلیس هم ایستاده بود نگاه میکرد!! گفتیم سرکار اینها دارن علنا توهین میکنن گفت شما هم توهین کنید!! گفتم دارن مردمو تحریک میکنن گفت تحریک نشو!! خلاصه یکی دو تا مثل ما هم ایستاده بودن با مردم اروم حرف میدن!! خدایا احمدی نژاد فاشیسته یا اینها؟؟ چرا این قدر داد و بیداد میکنند؟ چرا این قدر زور میزنن؟ یه انتخاباته دیگه!! چی شده مگه؟ خلاص گفتیم ما باید پوستر ها رو پخش کنیم رفتیم ترمینال غرب. به اتوبوسهایی که می رفتند شهرستان پوستر میدادیم! تا شب اونجا بودیم! یادم نمیره اصلا خسته نمی شدیم! حدودای ساعت 11 شب یکی از رفقا حالش بد شد. مجبور شدیم برگردیم. تو راه هر جا چراغ قرمز بود سی دی می دادیم به مردم. خیلی می خواستند ولی خوب کم بود فقط میشد به هر ماشین یکی داد! عجب شبی بود اون شب تهران! نیروهای غیبی واقعیت داشت! این همه ادم چطور برای یه نفر تبلیغ میکنن؟ چرا اون ور با این همه پول و امکانات کسی رو جذب نمیکنه؟چند نفر بودند با قیافه هایی غیر قیافه ما گفتیم طرفدار اون کاندیدا باید باشن. رفتیم من باب مزاح چند تا پوستر احمدی نژاد بهشون بدیم تا گرفت دیدیم رو سینه اش عکس دکتر رو چسبونده گفت ایول داری باز هم بده!! موهاش سیخ بود و استین کوتاه تنش بود ولی اصلا حس بدی بهش نداشتم!! راست میگفت اون حاجی مثل اوایل انقلابه شنیده بودم اون موقع همه با هم بودن!!یک اتحاد عجیب! یک نیروی غیبی! که بعضیا چون خواب بودن نمی دونستن توجیه ش کنن!! امام میگفت مردم برای شکم انقلاب نکردنیه سری باور نمیکردن!! عجب روزی بود امروز!! گفتیم بمونیم تا صبح باز هم که پوستر هست رفقا گفتند نه غیر قانونیه فقط تا 12 شب میشه!! رفتیم خونه یکی از رفقا! کانال سه فوتبال داشت و کانال دو گفتگوی ویژه خبری اون یکی کاندیدا!!زدیم فوتبال!! هیچ کدوم اصلا فوتبال نبودیم. ولی ...... خلاصه تموم شد اون شب!! سوم تیر شد و چهار تیر!!همونی شد که ما می خواستیم..!!
اما حالا یه چند تا حرف با رییس جمهور
آقای دکتر سال اخره دوره ریاست جمهوریه دیدی این سه سال چه زود رفت؟ این یه سال هم زود میره...
و خودت میدونی به خیلی ها مدیونی! خیلی ها نذز کردن تا تو رای بیاری. خیلی ها پول دادن و وقت و گذاشتن!! اینها به کنار شهدا و امام!! تو میدونی و خدای خودت از زیر این دیون ارحت بیرون میایی؟ پیش خودت و خدا و امام زمان حجتی داری؟
خیلی ها تو این کشور نمیخواستند تو الان اصلا روی زمین نباشی اما خدا نکنه تو دلت یه ذره کینه باشه!!!مومن بیخیال میشه!!
خدا رو شکر کن. زیاد.
یا علی
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
اولین نوآوری سال نوآوری»
87/3/11 1:34 ص
در واقع در سه دههای که نظام جمهوری اسلامی به ثمر نشسته است اقدامات بسیار بنیادی و اساسی و موثر در عرصههای گوناگون انجام شده است و با وجود مشکلات بسیاری همچون جنگ تحمیلی و تحریمها و دشمنیها و... ثمراتی که انقلاب اسلامی برای کشور داشته است بر کسی پوشیده نیست. با این وجود «انتظار این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام گرفته است، کارهایی که دولت کرده است، سرمایهگذاریهای بزرگی که مسئولان گوناگون و آحاد مردم در بخشهای مختلف ـ چه سرمایهگذاری مادی، چه سرمایهگذاری معنوی ـ انجام دادهاند، اینها به شکوفایی برسد و مردم نتایج آن را در زندگی خود حس کنند» (1) شیرینی آن را بچشند. اما از سوی دیگر این امر نیز آشکار است که خساراتی که حکومت وابسته طاغوت بر کشور و ملت تحمیل کرد و باعث رکود و جمود این مرز و بوم شد به اندازهای است که کارهای صورت گرفته –با وجود حجم بالای آنها- همچنان با آنچه که آرمان مطلوب ملت و امام و انقلاب اسلامی بود فاصلهای چشمگیر دارد از این روست که برای جبران این کمبودها بایستی با نوآوری و ابتکار و همچنین انتخاب مسیرهای کوتاه خلاهای موجود را پر نمود. لذا «در عرصهی داخلی آنچه مورد نیاز است، پیدا کردن راههای میانبر همراه با تدبیر و درایت و حکمت است؛ (2) ما نمیتوانیم آرام و معمولی حرکت کنیم؛ باید با شتابی حسابشده و منظم و منضبط پیش برویم. ما که به سمت جلو حرکت میکنیم؛ بقیهی ملتها که نایستادهاند. آنها هم دارند حرکت میکنند. باید شتابمان و نوع حرکتمان را جوری تنظیم بکنیم که بتوانیم به صفوف مقدم برسیم؛ والا اگر بخواهیم با همان سرعت و با همان شتابی که به طور متعارف ملتها پیش میروند، پیش برویم، باز در این مراحل عقب میمانیم.» (3) اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد در این سیر تکاملی و رقابت نفسگیر، شتاب باید با تدبیر و حکمت و درایت و انضباط همراه باشد و الا منجر به شتابزدگی میشود و صد البته « باید از شتابزدگى اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگى بهوجود نیاید»(4) به تعبیر دیگر «سرعت غیر از شتابزدگى است؛ شتابزدگى بد است. سرعت وقتى با دقت همراه شد، کار معقول و صحیح است. سرعتِ بدون دقت، مىشود شتابزدگى. ... گاهى اوقات دستپاچه کردنِ مسئولان به مسائل مختلف - گاهى بعضى از نخبگان، بعضى از آحاد مردم و بعضى از مرتبطین، آدم را سر یک کارى دستپاچه مىکنند- آنها را عقب مىاندازد. انسان وقتى که دستپاچه شد، حتّى گاهى همان کارى هم که در فرصت معینى مىتوانست انجام بدهد، آن را هم نمیتواند انجام بدهد؛ یعنى تأخیر هم مىافتد. علاوه بر اینکه خیلى اوقات کار هم غلط و همراه با ضایعه انجام مىگیرد. ...باید مراقب بود این سرعت عمل، شکل شتابزدگى به خودش نگیرد؛ و همیشه با دقت همراه باشد.» (5)
مسئله دیگر آنکه اولین نوآوری امسال توسط مقام معظم رهبری صورت گرفت و ایشان علاوه بر اینکه همچون سالهای گذشته، امسال را به نام نوآوری و شکوفایی نامیدند با افقی طولانیتر دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت همراه عدالت خواندند. و بیان داشتند: «برای دههی چهارم ـ برای این ده سالی که پیش روی ماست ـ دو شاخص عمده وجود دارد که باید این دو را حتماً بدست بیاوریم: یکی پیشرفت است، یکی عدالت.»(6)
به واقع سال نوآوری با نوآوری مقام رهبری آغازید و در ایشان با تاکید بر اقدامات نوآورانه برای جبران ناکامیهای گذشته و شکوفایی اقدامات انجام شده بر این امر سفارش نمودند که دهه چهارم انقلاب باید دهه کارآمدی باشد و شیرینی انقلاب بیشتر به کام ملت مزه کند. با این وصف ده سال پیش روی ملت ایران دوران حساس به نظر میرسد که می بایست با سرعتی مدقانه در مسیر چشم انداز بیست ساله حرکت کرده و پس از آن ایران اسلامی را در قله پیشرفت بنشاند. آنچه در این نامگذاریها (سال 87 و دهه چهارم) حائزاهمیت است این است که پس از سپری شدن سه دهه از انقلاب اسلامی دوران نظریهپردازی و کار تئوری به سر آمده است بدین معنا که نوآوری و شکوفایی و در گرو آن پیشرفت همراه عدالت مقولهای عملی است که البته باید مبتنی بر مدیریت علمی باشد اما به نظر آنچه در این سه دهه در حوزه نظریه پردازی انجام شده است همانها اگر به شکوفایی برسد و یا در پارهای احتیاج به نواوری برای کوتاه کردن راه داشته باشد به نظر برای پیشرفت مکفی است. بسیاری از مفاهیم و واژهها در دوران طی شده تعریف و تبیین شدهاند و به نظر عمل به آنچه بدان علم پیدا کردهایم، ضروریتر از بحث و نظر و ازدیاد علوم انباشته بلا استفاده است.
2 همان
3اجتماع بزرگ زائران حرم رضوی 1/1/87
4راسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى احمدىنژاد12/ 05/ 84
5یدار با رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت6/6/85
6 حرم رضوی
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]