الحمدلله»
91/10/5 4:3 ع

می‌پرستمت چون گفته‌اند باید بپرستمت و چه فایده دارد اینجور پرستیدن... آه خدای من... می‌خوانمت وقتی به چیزی نیاز دارم (!) و یا وقتی از چیزی می‌هراسم (!)... و وقتی مشکلم حل می‌شود دوباره از یاد می‌برمت... و تو چه صبورانه بنده‌ات را دوست داری و به او عشق می‌ورزی... باشد که روزی با صدای بلند در جهان فریاد بر آرم: « تنها به رسم عاشقی‌ام می‌پرستمت... »

الحمدلله



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    فیلترینگ تا کی؟ ایا این قانون خود قانونمند عمل میکند؟؟ با خبر شدیم

    مسئولین فیلترینگ تا وقتی که به شیشه خودی با سنگ فیلترینگ سنگ میزنند  ان سوی این شیشه ها به جای شفافیت تیره گی حام میشود
    سایت خبری شیرازه فیلتر شد
    دو سایت خبری شیراز صبح امروز فیلتر شدند.

    به گزارش سحاب نیوز دو سایت خبری شیرازه و غریو صبح امروز فیلتر شدند.
     
    سایت خبری شیرازه که بیش از دو سال است در شیراز فعالیت می کند توانسته بود نقش موثری را در زمینه های مختلف در استان ایفا کند. و مورد توجه مدیران ارشد استان قرار گیرد.
     
    یکی از مسئولین شیرازه در گفتگو با خبرنگار سحاب گفت: فیلتر شدن شیرازه بدون اطلاع قبلی صورت گرفته حتی اخطاری هم در این مدت به سایت داده نشده بود. طی تماسی هم که با پلیس فتا استان فارس داشتیم آنها هم از فیلتر شدن شیرازه اظهار بی اطلاعی کردند!
     
    سایت خبری غریو نیز یکی دیگر از سایت های خبری فیلتر شده است. 

    مدیر مسئول سایت خبری غریو درباره فیلتر شدن سایت گفت:از امروز چهارشنبه 22 آذر حدود ساعت 10غریو فیلتر شده است.

    وی با بیان اینکه تاکنون سایت خبری غریو تذکری دریافت نکرده است گفت: غریو با رویکرد سیاسی،فرهنگی توسط جمعی از دانشجویان شیراز اداره می شود.و بعضا مسئولین از این امر مطلع هستند.
     
    این مدیر مسئول در مورد ثبت غریو در سامانه ارشاد نیز گفت:مراحل ثبت انجام شده بود اما ایمیل سایت مشکل داشت که در پی حل آن بودیم که سایت فیلتر شد.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    متن سخنرانی و خطبه حضرت زینب(س) در شام بر اساس نص لهوف.

    پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. در بامداد دوازدهم محرم خاندان رسول اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ به رهبری زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از کربلا بطرف کوفه حرکت کردند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. «زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.» سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. [1] پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید،[2] و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة‌ آتشینی ایراد کردند.
     
    متن عربی این خطبه که در لهوف آمده است این چنین است: 
    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    ناگهان سایه ی خورشید به صحرا افتاد 
    آسمان خم شده و ماه به دریا افتاد
    ... 
    پیش از این بود که مردی دل خود را گم کرد 
    آنچنان رفت که یکباره زمان جا افتاد 
    عشق می خواست که همگام شود با گامش 
    عشق هم چند قدم آمد و از پا افتاد 

    آسمان بار امانت نتوانست کشید 
    قرعه ی فال به لب تشنه ی سقا افتاد 

    شاه شمشاد قدان،خسرو شیرین دهنان 
    خیره در چشم خدا ، محو خدا،نعره زنان 
    مست از گفتن یاهوی خودش رد شد و رفت 
    مشک برداشت و از روی خودش رد شد و رفت 
    رفت تا از نفسش علقمه بی تاب شود 
    رفت تا آب خجالت بکشد،آب شود 

    دست در نهر فرو برد و نگاهش تر شد 
    دید تصویر خودش شکل کسی دیگر شد 
    دید لبهای کسی خشک تر از خاک کویر... 
    گفت ای علقمه این قسمت من نیست،بگیر!
    ...
    لبش آتشکده شد ،باز هم از او دم زد 
    عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد 

    جلوه ای کرد رخش، ترس به لشکر افتاد 
    باز از دور نگاهش به برادر افتاد 
    ... 
    دختری دید که از دور کسی می آید 
    مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید 
    رفت در خیمه و خندید...عمو آب آورد! 
    لحظه ای زمزمه پیچید:عمو آب آورد 

    باز بیرون زد و زل زد...نکند دیر شود 
    قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر شود 

    خیره شد باز ولی بین تماشا گم کرد 
    او نمی دید و عمو دست خودش را گم کرد 

    آب شرمنده ی او غرق خجالت می ریخت 
    داشت از دست عمو بار امانت می ریخت
    ...
    داشت از دست عمو... آه...عمو دست نداشت 
    گم شده تکه ای از ماه...عمو دست نداشت 

    آسمان تیره شد و ولوله ای برپا شد 
    ماه چرخید و چنان زلزله ای برپا شد... 

    آتش آن نیست که در خرمن پروانه زدند 
    آتش آن است که در سینه ی سقا افتاد 

    عرق شرم به پیشانی او زد ،ناگاه 
    به نگاهش گذر حضرت زهرا افتاد 

    سمت او آمدو آرام صدا زد پسرم 
    بعد از این بود زبانش به تمنا افتاد 

    داد می زد که برادر تو کمی قبل سفر
    روی بنما و وجود خودم از یاد ببر... 

    یار می آمد اگر بخت به او رو میکرد 
    تیر در چشم عمو بود فقط بو میکرد 

    بوی سیب آمد و مدهوش تو شد تا به ابد 
    یار با اوست چه حاجت که زیادت طلبد؟

    حسن اسحاقی



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    عشقی چو برگزیدیم‌گفتیم یا اباالفضل

    از عاقلان بریدیم گفتیم یا اباالفضل
    بازار عشق عباس گرم است همچو خورشید

    ما عشق او خریدیم گفتیم یا اباالفضل
    هر هیئتی که رفتیم پرچم به دست او بود

    با سر سویش دویدیم گفتیم یا اباالفضل
    از زینب و رقیه زهرا همه امامان

    هر روضه‌ای شنیدیم گفتیم یا اباالفضل
    بین حسین و عباس در کربلا نشستیم

    خیل ملک چو دیدیم گفتیم یا اباالفضل
    از هیبت علی و ایوان شنیده بودیم

    تا در حرم رسیدیم گفتیم یا اباالفضل
    با عشق و مشق عباس هر شب به خواب رفتیم

    آرام آرمیدیم گفتیم یا اباالفضل
    بر مشک چشمهامان تیر غمش چو بنشست

    آهی ز دل کشیدیم گفتیم یا اباالفضل
    اشکم زبان گشود و با اشک مشک می گفت

    تا بر حسین چکیدی گفتیم یا اباالفضل
    بر کام تشنه او یک عمر گریه کردیم

    هر جا که آب دیدیم گفتیم یا اباالفضل
    بر روضه های سخت و سنگین فاطمیه

    تا پیرهن دریدیم گفتیم یا اباالفضل
    صدها سخن ز رزم شبه علی شنیدیم

    چون مثل او ندیدیم گفتیم یا اباالفضل



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی