سفارش تبلیغ
صبا ویژن







انقلاب اسلامی بیش از آنکه انقلابی سیاسی و سرنگون کننده رژیمی شاهنشاهی باشد، انقلابی فرهنگی بود که مفاهیم و نسبتها را مبتنی بر جهان بینی و ایدئولوژی الهی باز تعریف کرد و جامعه و رژیم سیاسی نوینی خلق نمود که نظیر آنرا در جغرافیای سیاسی امروز جهان نمی‌توان یافت. این تحول ماهوی در حوزه‌های مختلفی ظهور و بروز نمود که یکی از عالیترین آنها رابطه بین مردم و مسئولین بود.

مروری بر گفتار و رفتار برتئوریسین بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) که خود بر عالیترین جایگاه قدرت نیز تکیه زده بود، می‌تواند تجلی این تفاوت ماهوی باشد.

1- تعبیر "اسلام حکومت به آن معنا ندارد، اسلام خدمتگزار دارد"، تعبیر بدیعی است که حضرت امام(ره) در تبیین نسبیت میان مردم و مسئولین بکار برده است. رویکردی که ادبیات سیاسی جهان که ماهیت قدرت را نوعی "تفوق جویی" و "بهره‌مندی" می‌داند، با آن بیگانه است. از نگاه حضرت امام(ره) خدمتگزاری به خلق، فریضه‌ای الهی است که شاید بالاتر از آن فریضه‌ای نباشد. تعبیر زیبای "خدمت به خلق، خدمت به خدا است"، به خوبی عظمت این فریضه را آشکار می‌سازد.

2- از نگاه حضرت امام حکومت ابزار کسب منفعت شخصی و مباهات و خودبزرگ بینی نیست، لذا مسئولین را از هر نوع تکبر و خودکامگی باز می دارد و بدانها گوشزد می‌کند که «حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد، وسیله فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند.»

3- مولفه مهم دیگر در مکتب سیاسی حضرت امام(ره) داشتن حداقل صلاحیت مسئولین به عنوان پایه مشروعیت آنان است. در این نگاه هر فرد با هر ویژگی تنها به صرف منتخب یا منتصب بودن نمی‌تواند در هر جایگاهی مشروع بوده و مسئولین بپذیرد، چرا که پیش از آنکه مکانیزم انتخاب وی مهم باشد، داشتن صلاحیتهای لازم اهمیت دارد. حضرت امام با صراحت اعلام می‌دارند: «بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن، صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است»

این مساله آنقدر برای ایشان اهمیت دارد که با صراحت بیان می‌کنند: «هر کس در هر شغلی که به او پیشنهاد می‌شود، اگر شایستگی ندارد برای آن شغل، برای او صحیح نیست و جایز نیست که در آن شغل وارد بشود»

4- حضرت امام همچنین توصیه‌هایی به صاحبان قدرت در نظام اسلامی دارد که عمل بدان شرط بقا و عاقبت به خیری آنان است. حکیم فرزانه انقلاب اسلامی مسئولین را از سرانجام تصمیم‌گیری‌هایشان انذار می‌دهد و از آنها می‌خواهد در تصمیم‌گیری‌ها دقت لازم را داشته باشند و خطاب به آنان می‌فرماید: «اگر به واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل شما، به اسلام و مسلمین ضرری و خللی واقع شود - و خود می‌دانید و به تصدی ادامه می‌دهید - مرتکب گناه عظیمی و کبیره مهلکی شده‌اید که [به واسطه آن] "عذاب بزرگ" دامنگیرتان خواهد شد.»

و در جایی دیگر ایشان نسبت به برخی تصمیم‌گیری‌ها و عزل و نصب‌ها چنین هشدار می‌دهد: «الله الله در انتخاب اصحاب خود؛ الله الله در تعجیل تصمیم گیری، خصوصاً در امور مهمّه»

5- نکته مهم دیگر آنکه نظام اسلامی؛ نظامی ولایی است که بر محبت و پیوند قلبی ملت و مسئولین بنا نهاده شده است که عالی‌ترین آن رابطه بین توده‌های مردم و ولایت فقیه است. همین نسبت و پیوند در سطح نازلتری در تمامی سطوح مسئولین در کشور باید جاری و ساری باشد و حفظ این رابطه یکی از وظایف خطیر مسئولین در نظام اسلامی است، به نحوی که حضرت امام(ره) از مسئولین می‌خواهد که به جای "فتح کشور" به "فتح قلوب" ملت بیندیشند و به آنان گوشزد می‌کند که: »شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم، خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست [رژیم] ستمشاهی از کشور و ذخایر آن کوتاه گردید. اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می‌شوید»

همچنین  از مسئولین می‌خواهد که شکر نعمت خدمتگزاری به ملت را به درستی به جای آورند: «شکر نعمت این است که ما به جای صحبت عمل کنیم» و آنان را به توجه به محرومین و مستضعفین، پرهیز از زندگی اشرافی و زندگی در سطح عموم مردم دعوت می‌کند.

از نگاه امام(ره) این ملت هستند که مسئولین را به قدرت رسانده‌اند، لذا همه تلاش مسئولین باید تامین نیازهای آنان باشد. البته از دیگر سوی به ملت چنین توصیه می‌کند که منافع فردی را کنار گذشته و مصالح کشور و اسلام را در نظر بگیرند. ایشان می فرمایند: «همه فکر این باشید که خدمتگزار پیدا کنید، خدمتگزار به کشور و اسلام پیدا کنید، نه خدمتگزار به خودتان.»

بنظر می‌رسد این توصیه‌ها و دهها رهنمود دیگر که از آن عزیز سفر کرده به یادگار مانده است، همچنان بعد از گذشت 22 سال از ارتحال ایشان می‌تواند راهگشای بخشی از مشکلات امروز جامعه باشد و مسئولین نظام اسلامی در هر سطح و جایگاهی بیش از پیش نیازمند این توصیه‌های گرانقدرند.

 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    دانشگاه بیدار»
    90/2/27 9:38 ص

     

    دانشگاه بیدار

     

    تحرکات اخیر باند جدید انحرافی در ایجاد اختلاف و تشتت در جامعه، زمینه را برای تحرکات جدید جریان فتنه فراهم ساخته و آنان را واداشته تا بعد از مدتها انفعال برای جان گرفتن مجدد دست و پایی بزنند و این بار دانشگاه را به سوژه ای برای ایجاد بلوا و تشنج مبدل سازند! این سناریو در حالی کلید خورده است که اخباری از همکاری نزدیک این دو جریان به گوش می‌رسد که آخرین آن راه اندازی مجلات و نشریاتی است که با سرمایه و مجوز باند انحرافی و صحنه گردانی روزنامه نگاران و نویسندگان جریان فتنه آغاز به کار کرده است!

    تلاش برای ناآرام سازی دانشگاههای کشور در هفته پیش رو در حالی توسط چند وبلاگ و سایت ضدانقلاب کلیدخورده است که دانشگاه علی‌رغم توهمات فتنه گران از حداقل پتانسیل لازم برای همراهی با آنان برخوردار نیست. عدم فعال بودن تشکلهای دانشجویی در ماجرای فتنه 88 و حوادث پس از انتخابات و ناکامی فتنه گران در نقش‌آفرینی در مناسبتهای مهم دانشجویی همچون 13 آبان و 16 آذر در سال 88 و 89، به خوبی حکایت از آن دارد که دانشگاه و جریانها و تشکلهای دانشجویی در حوادث دو سال گذشته همسوی با فتنه گران عمل نکرده‌اند. برخی از علل عدم همراهی دانشگاه به جریان فتنه را می‌توان چنین برشمرد:

    1- جریان ضدانقلاب بعد از آشکار شدن ماهیت خود در حوادث پس از 18 تیر 78، آنچنان در دانشگاه زمین گیر شده است که تا به امروز نتوانسته کمر راست کرده و عرضه اندام نماید. سردمداران تشکلهای دانشجویی که زمینه ساز حوادث آن سالها بودند، بعد از 18 تیر سر از دامن بیگانگان در آورده و افرادی چون علی افشاری چنان آرمانهای جنبش دانشجویی چون حریت و استقلال و وطن پرستی و عدالت خواهی و ... را زیرپا گذاشتند که دیگر آبرویی برای این جریان در دانشگاه باقی نمانده است.

    2- انفعال و از هم گسیختگی تشکل‌های دانشجویی افراطی در دانشگاههای سراسر کشور، زمینه تقویت تشکل‌های دانشجویی انقلابی و اقبال دانشجویان به آنها را در دانشگاه فراهم ساخته و امروز این تشکل‌ها نبض دانشگاه را در اختیار دارند. مجموعه‌هایی که توانستند با فعالیت خود در دو سال گذشته، این مرکز مهم علمی - فرهنگی را از گزند فتنه گران مصون دارند.

    3- عامل مهم دیگری که در مهار فتنه در دانشگاه موثر افتاد، عدم اجازه فعالیت به برخی اساتیدی بود که در سالهای حاکمیت جریان دوم خرداد، به تئوریسین‌های براندازی و استحاله نظام مبدل گردیده بودند. این افراد که بر سر سفره انقلاب نشسته و نان و نمک خورده و نمکدان می‌شکستند، دانشگاه و کلاسهای درس را به مامنی برای ترویج اندیشه‌های ضدانقلابی و ایجاد تشنج و بلوا مبدل ساخته بودند که با پایان دوران دوم خرداد و اعتماد مجدد ملت به جریان اصولگرایی، به تدریج بار سفر بسته و امروز سر از آخور بیگانگان در آورده اند. همین مساله در بازگشت آرامش به دانشگاهها موثر بوده و توان فتنه گری در دانشگاهها را از فتنه گران گرفته است.

    این موارد باعث شد که هرگونه تلاش برای ایجاد فتنه و بلوا در دانشگاه با هوشیاری و حضور به موقع فرزندان انقلاب در دانشگاه ناکام بماند و دانشگاه در این سالها به مامنی برای انقلاب اسلامی و خط امام و رهبری مبدل گردد. لذا جوسازی چند وبلاگ و سایت وابسته در فضای توهم آلود اینترنت و دنیای مجازی خودساخته فتنه گران، برای اعتصاب و ایجاد درگیری در 25 اردیبهشت ماه در دانشگاه، سناریوی از پیش شکست خورده ای است که نخواهد توانست فرزندان انقلاب را از ادامه جهاد علمی خود باز دارد.

    دانشجویان بیدار و حاضر در صحنه نیز نشان خواهند داد که این پیوند نامبارک باند انحرافی و جریان فتنه، ائتلاف عقیمی است که در آستانه انتخابات مجلس نهم جز خسران و روسیاهی برای موتلفین به همراه نخواهد داشت.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

    آشفته بازار فتنه»
    89/12/19 4:28 ع

     

     انتشار گزارش کمیته ویژه بررسی مجلس شورای اسلامی از اقدامات اخیر فتنه گران که از آن با عنوان "غائله اسرائیلی - آمریکایی - انگلیسی" یاد شد، به خوبی این مساله را آشکار کرد که غائله 25 بهمن پروژه‌ای سفارشی بود که نظام سلطه برای تحت الشعاع قرار دادن خیزش اسلامی جدید مردم منطقه خاورمیانه طرح ریزی کرده بود. پروژه‌ای که در آن برای موسوی و کروبی نیز نقشی محوری در نظر گرفته شده بود.

    در ورای اهداف پشت پرده خائنانه این حرکت، آنچه در بررسی فاز جدید فتنه گری جالب توجه است، برجسته شدن تضادها و پارادوکسهایی است که بر اردوگاه فتنه گران اختاپوس وار چنبره انداخته و راهی برای رهایی از آن قابل تصور نیست. مرور زمان نیز نه تنها از این تعارضات نکاسته، بلکه مقایسه فاز جدید فتنه با حوادث سال گذشته به خوبی حکایت از افزایش این تضادهای درونی داشته و تا مرز انفجار و فروپاشی اردوگاه فتنه گران پیش می‌رود. این تعارضات مبنایی، آنها را در عمل نیز دچار تعارض کرده و از اتخاذ برنامه عملیاتی واحد نیز بازداشته است. در این باره شاهد مثالهای فراوانی را می‌توان مطرح کرد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

    1- اولین نمونه از نتایج این نابسامانی، واگرایی و جدایی بخشی از نیروها با سوابقی مثبت از اردوگاه سران فتنه بود که تا پیش از 25 بهمن، سکوت اختیار کرده و یا با مواضعی مبهم، درسناریو فتنه، نقش آفرینی می‌کردند. اعلام برائت آشکار افرادی چون آقایان ناطق نوری و حسن روحانی نمونه‌ای از این واگرایی است که پس از وقوع این غائله صورت پذیرفت. این حادثه منجر شد تا افرادی چون آقای محسن رضایی که حتی پس از ماجرای 9 دی سال 88 از صدور بیانیه شماره 17 موسوی ذوق زده شده و از بازگشت موسوی به دامن انقلاب سخن می‌گفتند، این بار پیشاپیش با صراحت از ضرورت محاکمه سران فتنه سخن گویند.

    2- یکی دیگر از این تناقضات، نمایان شدن فاصله بین توانایی‌های فتنه گران در دنیای مجازی و دنیای واقعی است. در حالی که جریان فتنه با حمایت مالی و رسانه‌ای کشورهای غربی در اینترنت، تبلیغات وسیعی را علیه نظام اسلامی به راه انداخته است، اما آنچه در خیابانهای شهرها و محله های مختلف ایران زمین جاری و ساری است، حکایت دیگری دارد. از ادعای تبدیل میدان آزادی به میدان التحریر تا تشکیل گروههای 10 نفره و آتش زدن چند سطل آشغال و سپس فرار از ترس دستگیری، فرسنگها فاصله است که فتنه گران راهکاری برای گذر از آن ندارند.

    3- آشفتگی و ناامیدی، امروز به ویژگی برجسته اردوگاه فتنه گران مبدل شده است. در حالی که تیم رسانه‌ای فتنه در دنیای مجازی تلاش دارد تا خود را سرحال و قبراق نشان دهد و برنامه‌های سلسله وار روزهای سه شنبه برای اغتشاش در خیابانها را موفقیت آمیز معرفی کند، یکی از یادداشت نویسان این جریان ضمن اعتراف به شکست می‌نویسد: «پیشنهاد سه شنبه‌های اعتراض که توسط مشاورین آقایان کروبی و موسوی در جهت حمایت از سران جنبش ارائه شده بیشتر به‌نفع سران حکومت است تا سران جنبش... اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که این اعتراضات آنچنان هزینه‌ای هم برای حکومت ندارد و اگر هم هزینه و فرسایشی باشد برای معترضان است.»

    4- لطیفه‌ای شنیدنی از وضعیت کاریکاتوری اردوگاه فتنه، طرح این شعار بود که: «موسوی یا کروبی دستگیر بشه، ایران قیامت می‌شه»!؟ این شعار که با هدف بازدارندگی و برای جلوگیری از برخورد احتمالی دستگاه قضایی با سران فتنه طراحی شده بود، خیلی زود در 10 اسفند رسوا شد، چرا که انتشار خبر جعلی بازداشت موسوی و کروبی در زندان حشمتیه نیز هواداران بی‌غیرت موسوی و کروبی در دنیای مجازی را از پای میز رایانه به خیابانها نکشاند! و آنها بار دیگر بی‌پشتوانه بودن شعارهایشان را اثبات کردند و ترجیح دادند تا در فضای مجازی قیامت کنند تا در خیابانهای پایتخت ایران!

    5- تقسیم اردوگاه فتنه‌گران به دو جبهه داخل و خارج و تفاوت این دو شرایط، گوشه دیگری از این تضادهاست. اغلب کسانی که دیدگاههای رادیکال داشته و هوادران را به آمدن به خیابان دعوت می‌کنند، کسانی هستند که از صحنه واقعیتهای جامعه دور بوده و خود از ترس به آغوش بیگانگان پناه برده‌اند و از هزاران کیلومتر فاصله، از هوادارانشان در پایتخت می‌خواهند که آنها هزینه اغتشاشگری را بپردازند! اقدامی که صدای ایادی داخلی آنها را در آورده که چرا ما باید هزینه بلندپروازیهای خارج نشینان را بپردازیم!؟

    6- سوابق انقلابی سران فتنه نیز به معضلی دیگر در اردوگاه فتنه تبدیل شده که بنظر می‌رسد جز رسوایی موسوی و کروبی و مجبور شدن به برائت از گذشته سرانجامی نخواهد داشت! مروری بر یادداشتهای نوشته شده در سایتهای ضدانقلاب به خوبی نشان می‌دهد روزی نیست که سوابق موسوی و کروبی و مسئولیت آنها در دهه اول انقلاب مورد نقد قرار نگیرد. از سویی دیگر، سران فتنه نیز که دیگر در اطراف خود جز ضدانقلاب و دشمنان حضرت امام(ره) کسی را نمی‌بینند، مانده اند که برای جذب و نگهداشتن هواداران، با این سوابق چه کنند!؟

    7- میدان داری فرصت طلبان و افراد ناشناخته‌ای که تحت عنوان "شورای هماهنگی راه سبز امید" صحنه گردان شده‌اند نیز از دیگر موارد بحث برانگیز این اردوگاه است. "اردشیر امیرارجمند" و "مجتبی واحدی" که عنوان پرطمطراق مشاورین ارشد موسوی و کروبی!؟ را یدک می‌کشند، آنقدر مجهول الهویه هستند که صدای پیران ضدانقلاب را -که سابقه سه دهه ضدیت با ملت مسلمان ایران را در کارنامه خود دارند!؟- در آورده و آنها را افراد ناشناخته‌ای خوانده‌اند که صلاحیت خط دهی به جریان ضدانقلاب را ندارند!

    8- این اردوگاه بی در و پیکر، حتی از اتخاذ کوچکترین تصمیمات نیز ناتوان است. به عنوان نمونه یکی از نویسندگان سایتهای ضدانقلاب حامی فتنه در مخالفت با انتخاب روز 10 اسفند (روز تولد موسوی) به عنوان روزی برای اغتشاشگری که با هدف بزرگنمایی موسوی طرحریزی شده بود، می‌نویسند: «هنوز موسوی به قدرت نرسیده تولدش را جشن می‌گیریم، همچنانکه چهارم آبان تولد محمدرضا پهلوی را جشن می‌گرفتیم»!؟

    مثالهای مذکور تنها نمونه هایی از اختلافات آشکار شده در اردوگاهی است که برای انتقام از ملت مسلمان ایران توسط استکبار جهانی ساماندهی شده است. اردوگاه فتنه، اردوگاهی شیطانی است که سرانجامی جز واگرایی و تشتت و ظلمت در پیش روی خود نخواهد داشت: «والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات ...»

     

    این مطلب در روزنامه وطن امروز ? شنبه ??/??/?? ص ? منتشر گردید

    http://www.vatanemrooz.ir/1389/12/18/VatanEmrooz/622/Page/6/



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

     

    تونس کشوری در شمال قاره سیاه که تا سالها مستعمره رژیم فرانسه بوده و پس از آن نیز با وجود اعلام استقلال، هرگز نتوانست خود را از زیر یوغ غرب آزاد کند، سرانجام از بند دیکتاتور وابسته به غرب رها گشت. این خبری بود که به مهمترین اخبار رسانه‌های جهان در هفته‌ای که گذشت، مبدل شد و ذهن بسیاری از تحلیل گران سیاسی را مشغول خود نمود.

    خبر سقوط "زین العابدین بن علی" که 23 سال پیش با هدف سرکوب اسلام گرایان در تونس به قدرت رسیده بود برای ملت ایران یادآور قیامی بود که خود در سه دهه پیش در بهمن سال 1357 خالق آن بود. در آن ایام ملت غیور ایران به خیابانها آمدند تا بساط سلطنت 50 ساله ای را برچینند که هویت اسلامی آنها را نشانه رفته بود.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]

      

    آمار جعلی و تحلیل غلط سایت آینده

    رای تحت الشعاع قرار دادن طرح هدفمند کردن یارانه‌ها

     

    با آغاز اجرایی شدن طرح هدفمند کردن یارانه ها، کشور در شرایط ویژه ای قرار گرفته است که عبور از آن نیازمند تدبیر و دقت نظر همه جانبه مردم و مسئولین ذی ربط می باشد.

    یکی از ملاحظات اجرای این طرح، آن است که این اقدام می‌تواند بستری برای سوء استفاده جریان ضدانقلاب و فتنه گران قرار گیرد، لذا باید تدابیری اندیشید که این جریانها نتوانند آرامش روانی جامعه را دچار اختلال نموده و با دروغ و جعل خبر التهاب و اضطراب را به جامعه القاء نمایند.

    البته فتنه گران و ضدانقلاب بیکار ننشسته و بلافاصله فعالیت تخریبی خود را آغاز کرده اند. یکی از این سایتهای فتنه گر که در حوادث پس از انتخابات سال گذشته نقش فعالی داشته و امروز نیز با کلید خوردن اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، یکی از میدان داران شایعه پراکنی و التهای آفرینی است، سایت "آینده" می‌باشد. سایتی که از حمایتهای مالی مهدی هاشمی بی بهره نیست!

    یکی از اقداماتی که توسط جریان رسانه‌ای فتنه از جمله سایت آینده در حال پیگیری است، ارائه آمار دروغ و در نتیجه تحلیل غلط از ابعاد مختلف اجرای طرح هدفمندی یارانه‌هاست. به عنوان نمونه این سایت با درج مقاله‌ای با عنوان "آقای دکتر، واقعا با این پول یارانه‌ای مازاد چه کار کنیم؟!" تلاش دارد تا اینگونه القاء نماید که ادعای رئیس جمهور مبنی بر اینکه این طرح بر دهکهای پائین جامعه فشار اقتصادی وارد نمی‌کند دروغ است.

    وی برای اثبات ادعای خود به آمار و ارقامی ساختگی و شیوه محاسبه غلطی تمسک جسته که به مواردی از آن اشاره می‌شود.

    1- یکی از مسایل مورد توجه در این یادداشت محور قرار دادن مصرف سرانه کشور است. یادداشت نویس مدعی می‌شود: « مجموع مصرف سرانه بنزین هر ایرانی کمتر از یک لیتر در روز است و قیمت بنزین نیز در هر لیتر 300 تومان افزایش دارد. بنابراین هر ایرانی در روز به طور متوسط باید حدودا 530 تومان بابت افزایش قیمت بنزین و گازوئیل بپردازد و ماهیانه حدود 16هزار تومان از یارانه 44 هزار تومانی مصرف می شود  .  »

    این در حالی است که استفاده از آمار مصرف سرانه در این حوزه نمی‌تواند روشنگر ابعاد هزینه های وارد ناشی از حذف یارانه های بنزین به اقشار مختلف جامعه باشد. آنچه می‌تواند روشنگر وضعیت صحیح باشد مصرف سرانه دهکهای مختلف است نه مصراف سرانه کل. چرا که اغلب دهکهای پایین جامعه از خودرو شخصی برخوردار نبوده و در صورت داشتن ماشین نیز اغلب ترجیح می دهند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و بلعکس دهکهای بالاتر هم بر تعداد ماشینهایشان افزوده می‌شود و هم اینکه اغلب از وسایل عمومی استاده نمی کنند.

    استفاده آگاهانه از آمار مصرف سرانه تنها با این هدف در این مقاله بکار گرفته شده که نویسنده قصد دارد به هر نحو که شده مبلغ اعطا شده دولت را کمتر از میزان افزایش قیمتها نشان دهد و بدین شکل به ارائه تحلیلی و محاسبه ای دروغ متمسک می شود.

    2- نویسنده در جایی دیگر از این یادداشت آورده است: «در افزایش قیمت برق و گاز نیز اگر قبض گاز خانواده 4 نفره‌ای هم اکنون 14 هزار تومان است، این قبض به حدود 70 هزار تومان افزایش می‌یابد.»

    این اطلاعات نیز کامل غلط بوده و به قصد اثبات ادعای دروغین نویسنده ارائه شده است. کافی است به آخرین قبض گاز توزیع شده در شهر تهران(29/6/89 الی 5/8/89) مراجعه کنید. به عنوان نمونه مصرف گاز یک خانواده 4 نفره در جنوب تهران در آپارتمانی به مساحت 65 متر مربع، 48 مترمکعب بوده و مبلغ قابل پرداخت آن 11000 ریال می باشد.

    این مبلغ در ماههای سرد حداکثر به 3 تا 5 هزار تومان می رسد. چگونه است که نویسنده مذکور به دروغ این مبلغ را 14 هزار تومان اعلام می‌دارد؟!

    نمونه های فراوان دیگری از این قبیل محاسبات غلط و آمار جعلی را می توان در یادداشتها و مقالات ژورنالیستی که در همین دو سه روزه اجرای طرح مشاهده نمود که متاسفانه بدون هیچ حساب و کتابی مشخص در سایتها و وبلاگهای مختلف انتشار می‌یابد و اذهان منتظر ملت را نسبت به آینده پیش روی مضطرب و ملتهب می‌کند.

     ملاحظات:

    در برابر این جو رسانه ای جریان فتنه که قصد دارد با ایجاد ناآرامی فکری زمینه را برای آشوبهای اجتماعی فراهم کند توجه به چند نکته ضروری است:

    1- اجرای این طرح مانند اجرای هر طرح و برنامه ای دیگر ممکن است با خطاها و اشتباهاتی همراه باشد که منتقدان دلسوز و کارشناسان و خبرگان متعهد باید بلافاصله برای رفع آن نواقص اقدام نموده و نظرات کارشناسی خود را به اطلاع مسدولین برسانند. اما این اقدام تفاوت دارد با جریانی که با نگاه تخریب تلاش دارد تا این فرصت بزرگ جمهوری اسلامی برای توسعه و پیشرفت را به تهدیدی برای تضعیف آن تبدیل نماید. تفاوت این دو را در نگاه اول با انتخاب تیتر مطالب و ادبیات آن می‌توان مشاهده نمود. ضمن آنکه این طرح بعد از عبور از مراحل مختلف قانونی اینک در مرحله اجراست و همه تلاشها باید معظوف به آن باشد که این طرح در مرحله اجرا با کمترین نقص و آسیب محقق گردد. ارائه نقدهایی که به کلیت اجرای این طرح وارد می گردد در ین مرحله دیگر محلی از اعراب ندارد.

    2- بنظر می رسد اول اقدام دولت در این مقطع حساس برخورد قاطع با چنین سایتهایی است که سعی در ایجاد التهاب ر جامعه هستند. ضروری است با برخورد قاطع قانونی با این سایتها از هرگونه نشر اکاذیب و تحلیلهای نادرست جلوگیری شود و در صورت نیاز با توقیف و فیلترینگ اینگونه سایتها اجازه ندهیم تا اذهان عمومی مشوش گردد. چرا که حتی پاسخهای مستدل نیز گاه نمی‌تواند آثار سوء ابتدایی خواندن یا شنیدن چنین تحلیلهایی را بطور کامل پاک نماید.

    3- اقدام دیگر پاسخگویی سریع و قابل فهم برای عموم جامعه است. بنظر می‌رسد رسانه‌های عمومی و سایتها و مطبوعات اصولگرا در یک آماده باش همگانی نباید اجازه دهند، آمار و ارقامی ساختگی یا خبری دروغ و تحریه شده و تحلیلی غیرکارشناسی و مغرضانه بی‌جواب بماند. فرماندهان و افسران جوان جنگ نرم و عرصه میدان سایبری در این ایام تمام قد باید در صف مقابله با این جریانها ایستاده و هوشیار باشند.

    4- رسانه ملی بطور وی‍ژه در این زمینه وظیفه دارد و باید تلاش کند تا با شناساندن پشت پرده این جریان رسانه ای، افکار عمومی را نسبت به نوشته ها و تحلیلهای مشابه مصون سازد. 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی