سفارش تبلیغ
صبا ویژن







وحید یامین‌پور در گفت‌و‌گوی تفصیلی با تسنیم:
اگر سیما دعوت کند، برمی‌گردم/طرح «دیروز، امروز، فردا»ی فرهنگی را به سیما دادم
خبرگزاری تسنیم: یامین‌پور می‌گوید که برای بازگشت به تلویزیون صددرصد تمایل دارد و درصدد ایجاد شرایط و برنامه مناسبی است حتی او طرحی را هم به معاونت سیما داده تا برنامه «دیروز، امروز، فردا»ی فرهنگی را تولید کند.
سرویس: فرهنگی   تاریخ 1391/12/07   ساعت 09:32   شناسه خبر: 13911130000143

پامین پور

 

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، “وحید یامین‌پور” از جمله مجری‌هایی بود که برای چهره شدن یک‌شبه ره صدساله را پیمود و در جریان انتخابات سال 88 و برنامه «دیروز، امروز، فردا» توانست تا حد زیادی جایگاه خود را تثبیت کند اگرچه برخی معتقد بودند که او گاهی جهت‌گیری را جایگزین بی‌طرفی می‌کند اما با وجود اینکه تجربه قبلی در حوزه اجرا نداشت مسلط عمل کرد و توانست تا حد قابل قبولی مخاطبان را راضی نگه دارد. او بعد از گذراندن قسمت‌های نخست آن برنامه و وقتی که تا حد زیادی به اشکالاتش پی برده بود و تلاش می‌کرد که سطح اجرا و اداره برنامه را هرهفته نسبت به هفته قبل ارتقا دهد به‌ناگاه مجری دیگری را به جای خود نشاند و رفت.

“یامین‌پور” هنوز هم از آن دوران و رفت‌وآمدش با خنده تلخی یاد می‌کند و بر این باور است که برخی از مدیران سیما به‌اندازه او برنامه را در آن برهه جدی نگرفته‌اند. با‌این‌حال یامین‌پور هنوز هم برای بازگشت به تلویزیون در صدد ایجاد شرایط و برنامه مناسبی است و همان‌طور که خودش می‌گوید: «تمایل صددرصدی‌ام برای بازگشت به تلویزیون غیرقابل انکار است». گفت‌و‌گویم را با او می‌خوانید:

 

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    سبک زندگی (6)

    مفهوم یابی سبک زندگی در اندیشه ی امام خمینی(ره)

    سبک زندگ از نظریه نشأت می گیرد یا نظریه از سبک زندگی؟ نسبت هستی شناسی با سبک زندگی چیست؟ آیا می توان با «تزریق» یک انگاره ی وجود شناختی، آدمیان را به ساخت عالمی متناسب با آن انگاره متمایل کرد؟ آیا می توان با یک سبک از زندگی، منظومه ای هستی شناختی را در ذهن آدمیان متولد کرد؟

       1. «سبک زندگی» هرچند مفهومی نوپدید نیست لیکن دیرزمانی نیست که جایگزین مفاهیمی چون «طبقه اجتماعی» برای جبران جاماندگی تفکر اجتماعی در توضیح تحولات متاخر شده است. سبک زندگی تا زمانی که در پارادایم علم جدید استفاده می شود، معنا و اقتضائات تاریخی اش را با خود به همراه دارد. اما زمانی که قرار است در نسبت با منطق دیگری چون منطق دینی استفاده شود، بهتر آن است که برایش معادلی در تاریخ دین یافت شود. یافتن این معادل به محقق کمک خواهد کرد تا ردّ مناسبات این مفهوم را با سایر مفاهیم دینی پیدا کند. حساسیت نسبت به مفهوم سبک زندگی در محافل علمی بخصوص از زمانی که رهبر انقلاب آنرا نرم افزار تمدّن اسلامی خواندند، بیش از گذشته شد. آنچنان که  از تعریف رایج برمی آید اجزای تشکیل دهنده ی سبک زندگی که این مفهوم را توضیح می دهد از قبیل خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف ، ابعاد نوپدیدی در زندگی ما نیستند و طبعاً می توان در میان انحاء تفکر و علوم متولد شده در تاریخ فرهنگ و تفکر اسلامی، در قبال آنها مفهومی را یافت که امکان مطالعه ی آنرا در منطق و ادبیات دینی تسهیل کند. رهبر انقلاب خود اصطلاح «عقل معاش» را در مفهوم جامع خود، مترادف مفهوم سبک و فرهنگ زندگی دانستند. این بدان معناست که لازم است برای فهم درست این مفهوم و بهره بردن از مآثر فکری و تمدنی در پاسخ به مسائل مرتبط با آن، بدنبال کشف مفاهیم معادل باشیم. این نوشتار تلاشی در همین زمینه است.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، وحید یامین پور، استاد دانشگاه تهران ظهر امروز در همایش «گفتاری در سبک زندگی» در حرم مطهر رضوی در پاسخ این پرسش که چگونه زیستن مهم تر است یا برای چه زیستن، اظهار داشت: با قدری تأمل در می یابیم که میان شیوه زیست و هدف زیست، ارتباط وثیقی وجود دارد و هر یک در شکل گیری دیگری مهم است.

    وی سبک زندگی را نرم افزار تمدن خواند و گفت: فرهنگ، بعد غیر مادی دارد اما تمدن، مادی شده و مجسم شده فرهنگ است؛ نهادهایی که در تمدن شکل می گیرد، متناسب با فرهنگ است از این رو فرهنگ می تواند عرصه های مختلف تعلیم و تربیت، معماری، پوشش، آداب عبادی و اجتماعی را بسازد.

    این استاد دانشگاه در ادامه به ذکر برخی نمونه ها پرداخت و افزود: توریسم و گردشگری با سیر آفاقی که در قرآن مورد تأکید قرار گرفته، بسیار متفاوت است. همچنین اوقات فراغت برای کسی است که از شغلش لذت نمی برد و کار را جدای از زندگی می بیند، مطرح است در حالی که در جامعه سنتی(پیشا مدرن)، شاغل بودن هنر تلقی می شد.

    ساخت و سازهای اخیر مشهد را از کانون سیر و سلوک عبادی به کانون گردشگری و تفریح تبدیل کرده است

    یامین پور تصریح کرد: فرهنگ غرب می گوید کار، شکنجه و بهانه ای است برای به دست آوردن پول و فراهم آمدن زمینه تلذذ در روزهای تعطیل اما اسلام کار را عبادت محسوب می کند؛ بنابراین در مسأله کار کردن بسته به این که غایت ما پول سازی باشد یا تقرب به خدا، سبک زندگی متفاوتی را می طلبد. از این جا در می یابیم که فرهنگ و غایت، تمدن را می سازد.

    وی با بیان این که بخشی از حوزه فرهنگی، ابزار و بخشی دیگر، نرم افزار را می سازد و برای کنش اقتصادی، سیاسی، اجتماعی ما گزاره تولید می کند، به تغییر ساختار معماری مشهد به عنوان نمونه اشاره و خاطرنشان کرد: این ساخت و سازها، مشهد و مزاری را که کانون سیر و سلوک عبادی است به کانون گردشگری و تفریحات تبدیل کرده است به گونه ای که تعریف شهر و روابط میان فردی عوض شده است.

      ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    سبک زندگی(5)»
    91/10/24 7:40 ع

     

    سبک زندگی(5)

     مفهوم رفتار اخلاقی در سبک زندگی

    1. هر عالمی، ادبی دارد. ادب در باطنی ترین معنای خود، تجلی نسبت میان آدمی و هستی است. ادب ظهور معنایی است که ما از نحوه ی بودمان در عالم دریافت می کنیم. اما در فهم ظاهری و اجتماعی، ادب اصطلاحاً رعایت قواعدی است که با تایید عموم اهالی آن عالم همراه است و عدم رعایت آن شماتت و تقبیح آنها را در پی دارد. متناسب با بنیان های نگرشی هر حوزه ی تمدنی، ادب آن عالم با دیگری تفاوت پیدا می کند.
    2. بطور مثال در فهم ادب کلان شهرهای مدرن به نوعی رفتار خاص اشاره می شود که اصطلاحاً (Sivil Inattention)  یا بی توجهی مدنی گفته می شود. بی توجهی مدنی یعنی اینکه شهروند جامعه ی مدرن در مواجهه ی اتفاقی با رهگذران آشنا، بجای آغاز گفتگو و احوالپرسی، تغافل می کنند، و از کنار آنها با بی اعتنایی می گذرند. بشر جدید علیرغم سعی وافری که در تحریک کنندگی و جلب نظر دیگران دارد ولی باطناً از بودن با آدمیان می هراسد. او خاص می پوشد، خاص آرایش می کند، خاص می خرامد، خاص حرف می زند، اما در عین حال بی اعتنا و منفرد باقی می ماند. بنابراین می توان گفت ادب زندگی اجتماعی در کلان شهرهای مدرن دقیقاً نوعی بی ادبی در اجتماع مسلمین است. در کلان شهرهای مدرن، آنچه که عرفاً رفتار گرم و صمیمی خوانده می شود، به نوعی فضولی و مزاحمت تعبیر می شود. برهمین سیاق، شهروند مدرن حتی وقتی رهگذری میخواهد از او وقت را بپرسد یا در پیدا کردن نشانی از او کمک بگیرد، احساس عدم امنیت می کند. درحالیکه ادب اجتماعی ایران پیشاتجدد متضمن برقراری ارتباطات میان فردی وثیق ولو به بهانه های کوتاه مدت و گذری بوده است.(به روایاتی مراجعه کنید که به پرسیدن اسم همسفر و جویا شدن احوال او در موقعیت های مختلف اشاره دارد.)
    3. برخی فلاسفه ی تاریخ معتقدند شهروندان در جهان شهرها هرچند ظواهر ادب و اخلاق اجتماعی را رعایت می کنند لیکن عمیقاً بی ادب، خام و بی بهره ی از تربیت انسانی و اجتماعی اند. ادب و اخلاق اجتماعی آنها صرفاً رعایت ظواهری است که نوعی تشخّص اجتماعی به آنها می دهد بنابراین نماد هویت بحساب نمیآید. آنها لباس های خوب می پوشند، بهداشت را رعایت می کنند، صف و نوبت را مراعات می کنند، در مترو و تاکسی بلند حرف نمی زنند و… .این آداب عموماً نوعی رفتار ناشی از عادت و بدون ارتباط با فهم و احساس عمیق انسانی است. به عبارتی ادب ظاهری شهروندان مدرن، با نوعی بی ادبی و بی تعهدی عمیق باطنی همنشین می شود که ناشی از سرگشتگی او و عین گسستگی و جدا افتادن او از معنای اصیل حیات است. بطور مثال از یک رهگذر خوش لباس انتظار نمی رود که هنگامیکه دو کودک را در حال زد و خورد می بیند، پادرمیانی کند و آنها را به صلح و آشتی دعوت کند؛ یا اگر کسی از او تقاضای کمک می کند با احساس تعهد برای او وقت بگذارد؛ یا با شنیدن صدای گریه و شیون از خانه ی همسایه، جویای احوال او شود؛ او راه خود را می گیرد و با بی توجهی مدنی به «خود» می پردازد. مفاهیمی چون احترام به دیگران، تواضع، آرامش، صبر، مسوولیت پذیری و… همگی مفاهیمی مشترک اند که روانشناسی جدید هم به کرّات از آنها به عنوان ادب اجتماعی و اخلاق عمومی یاد می کند. اما تفاوت بنیادینی در تلقی از این مفاهیم با تلقی دینی از آنها دارد. بسیار دیده و شنیده اید که روانشناس خوش لباس و متشخصی به آرامی شهروندان را به آرامش، صبر و رعایت حقوق دیگران سفارش میکند. استادان و مشاوران و مددکاران اجتماعی مدرن، درواقع به  شهروندان می آموزند که رفتاری را بیاموزند تا زندگی برای آنها و دیگران لذت بخش تر باشد. اما هیچگاه این سوال پاسخ داده نمی شود که چرا شهروندان مدرن کمتر به آموزش هایی که می بینند پایبند می مانند.
    4. اخلاق و ادب در سبک زندگی مدرن علیرغم اشتراک در صورت الفاظ ولی تفاوتی مبنایی با اخلاق و ادب در سبک زندگی ایرانی-اسلامی دارد. به اصطلاح گفته می شود این دسته از مفاهیم دچار «فروکاست» یا تقلیل و تحویل درمعانی شده اند. اخلاق و ادب در تلقی دینی، متصف شدن ظاهری به برخی اوصاف و یا رعایت قواعد صوری اجتماعی نیست. به عبارتی صبر، تواضع، آرامش، عزتمندی و… نه به عنوان مجموعه رفتارهایی که باید آموخته شوند یا قواعدی که باید رعایت شوند، که به عنوان «ملکات نفسانی» شناخته می شوند. علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان می‌فرمایند: «علم اخلاق عبارت است از فنی که پیرامون ملکات انسانی بحث می‌کند، ملکاتی که مربوط به قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست برای این هدف بحث می‌کند که فضائل را از رذائل جدا سازد.( المیزان، ج 1، ص 368) این تعریف و تعاریف مشابه، اخلاق را برآمده از خلق و باطن انسانی می دانند که تجلیات ظاهری آن در شکل رفتار ظاهری و ادب اجتماعی دیده می شود.به تعبیر عرفان اسلامی انسان صادراتی دارد هماهنگ با واردات او و آنچه از او سرمی زند ثمره ی ملکات نفسانی او و حاصل تربیتی است که «واجد» آن شده است. در حکمت اسلامی، فضایل اخلاقی مرحله ایست که در وجود انسان «محقق» می شود و در واقع انسان در طی مراتب سلوک «واجد» این مرتبه می شود و فضایل به صورت ملکاتی در تملک نفس او در می آیند. تلقی اینچنینی از اخلاق طبعاً همنشین با حضور، ذکر، خلوت و عبادت است و نه ثمره ی آموزش های شهروندی یا توصیه های ایمنی یا مهارت افزایی و امثال این تعابیر عرفی.
    5. امروزه زیاد دیده می شود که متناسب با فرهنگ عمومی کلان شهرهای مدرن، توصیه های اخلاقی ناشی از معانی باطنی، جای خود را به مفاهیم تقلیل یافته و عرفی می دهند. زمانی روی قبض های آب و برق این عبارت آمده بود که «مصرف بی رویه موجب ضمان است»؛ این تعبیر یک تحذیر و هشدار اخلاقی و شرعی است و با این جمله که «ارائه ی بلیط نشانه ی شخصیت شماست» بطور مبنایی متفاوت است. اولی نمایانگر ارتباط معنایی آدمی با یک زیست باشعور است و دومی نمایانگر دست و پا زدن برای جعل هویت برای انسانی است که در پی جلب توجه دیگران است؛ اولی هشداری است مبتنی بر تعهد باطنی مخاطبان به نسبت میان رفتارهایشان و نتایج شرعی و اخلاقی آن؛ و دومی یک هشدار نسبت به تشخّص ظاهری اجتماعی است. بنابراین شهروند مدرن می آموزد در مواقعی که نظارت عمومی وجود ندارد، رعایت قواعد اخلاقی هم ضرورتی ندارد. او بطور مکانیکی در مواقع لزوم مودب به ادب شهروندی است و در مواقع دیگر انسانی است به غایت خام و تربیت نشده که به اقتضاء نفس خود رفتار می کند.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

     

      مارپیچ سکوت شبکه های اجتماعی  

    راهنمای حضور فرهنگی در شبکه های اجتماعی

     

    تردیدی نیست که همه گیر شدن اینترنت، مهمترین زمینه ی دسترسی غیررسمی شهروندان به فناوری های ارتباطات است. اینترنت علیرغم همه گیر بودن و درد دسترس همگان بودن، یک نهاد خصوصی است و «استفاده ی شخصی» افراد از رسانه های همگانی را موجب می شود. اینترنت علی الظاهر سازماندهی شده نیست بنابراین امکان بارگذاری مداوم اطلاعات و اصلاح آنها در آن فراهم است. در این میان مهمترین ابهام و پیچیدگی در خصوص شبکه های اجتماعی است.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی