سفارش تبلیغ
صبا ویژن







به لطف خدا شماره نخست «? دی» منتشر شد. استقبال فوق تصور بود. همین امروز تصمیم گرفتیم که اگر وضع بر همین منوال باشد چاپ دوم را منتشر کنیم. در برخی از شهرها هنوز توزیع نشده است. کمی صبر کنید. آدرس سایت هم 9day.ir است. ان شاءالله به مرور کامل می شود. الان روی عنوان مصاحبه با آیت الله مصباح کلیک کنید، متن مصاحبه در اختیار شما خواهد بود. «? دی» مال پا برهنه هاست. کمک کنید تا بخاطر بی پولی تعطیل نشود؛ ایده، موضوع، یادداشت، انتقاد و...

این هم یادداشت من است در صفحه ی رسانه و هنر:

 رئیس صدا و سیما بودن مصیبت بزرگی است!

رئیس صدا و سیما بودن مصیبت بزرگی است؛ شاید هیچ پست و سمتی در کشور به اندازه ی این سمت مورد توجه و به همین اقتضاء مورد نقد و طعن نباشد. تلویزیون را همه می بینند و همه نظر می دهند. منصف باشیم اذعان می کنیم که جلب نظر همه، اتفاق محالی است. آنهم در ایران که رسانه ی ملی نه یک ابزار سرگرم کننده که مهمترین رکن تبلیغی جمهوری اسلامی به حساب می آید. مدیران صدا و سیما چالش بزرگی در جذب، اقناع و جلب رضایت مخاطب دارند. بسیاری از آنها نمی دانند که چگونه سلیقه ی دم دستی و زرد پسند مخاطب عام را با توقع سطح بالای نخبگان و از طرفی با مطالبه ی آرمان گرایانه ی متدینین بیامیزند و اثری در مورد پسند همه ارائه دهند. فراموش نمی کنم که روزی با یکی از مدیران میانی سیما وارد چالش شدم که زمان پخش مناسبی برای برنامه «دیروز امروز فردا» دست و پا کنم، مدیر مورد بحث با اطمینان می گفت که اگر برنامه شما بجای فوتبال پخش شود، حتماً عموم مردم گلایه خواهند کرد ومن البته با همین استدلال خواستار حذف فوتبال و پخش برنامه بودم.(البته حدس می زنید که این جملات ویراستاری شده است!)

 به هر تقدیر واقعیت درونی سازمان صدا و سیما با تصویری که بیرون از دیوارهای بلند جام جم منتشر شده است، فاصله ی بسیار دارد. آنها که امکان و استعداد واقعی صدا و سیما را می شناسند می دانند که توسعه ی یکباره ی شبکه های تلویزیونی در دوره ی آقای لاریجانی، آنتن ارزان و پول های کلانی را برای بسیاری از برنامه سازان به ارمغان آورد و رقابت تلویزیون جمهوری اسلامی با انبوهی از شبکه های ماهواره ای برای پرکردن اوقات فراغت مخاطبان اتفاقات بسیاری را موجب شد. یادمان نرفته که در اوایل دهه ی هفتاد در طول هفته شاهد یک سریال آن هم غالبا خارجی بودیم. اما شبکه های متعدد سیما در سال های اخیر سریال ها و تله فیلم های متعدد ساخت داخل را به نمایش می گذارد. آثاری که بسیاری شان آشکارا با عجله، شتاب و نظارت پایین تهیه و تولید شده اند. اما چاره چیست؟!

 نهادهایی که متولی تربیت نیروی متخصص برای رسانه ی ملی بوده اند هم پای تحولات پرشتاب در این عرصه عمل نکرده اند. برخی تصور می کنند که مدیران صدا و سیما با حجم بالایی از فیلم نامه ها و طرح های با کیفیت مواجه اند و در انتخاب بهترین آنها درمانده اند! واقعیت خلاف این است. شاید تعداد فیلم نامه نویس های مورد اعتماد در تلویزیون از تعداد انگشتان دو دست بیشتر نشود، به شرح ایضا کارگردان های حرفه ای و... . متهم کردن صدا و سیما به کم کاری در حوزه ی تولید آثار فاخر دینی و فرهنگی کمی شبیه این است که وزارت ارشاد را به کم کاری در تولید رمان های مطلوب متهم کنیم. پاسخ روشن است؛ نویسنده ای باید بنویسد تا وزرات ارشاد اثر او را منتشر کند. این استدلال البته همیشه مشکل گشا نیست.

آیا صدا وسیما به ظرفیت موجود توجه داشته است یا دایره ی محدودی از برناسازان به راهروهای ساختمان شیشه ای و برج های مجاور راه می یابند؟ آیا ظرفیت بالفعل صدا و سیما متناسب با اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی ساماندهی و سازماندهی شده یا در گیر و دار ملاحظه کاری ها و سست عنصری ها به وضعیتی کم خاصیت بدل شده است؟ آیا نیروهای متعهد و متخصص موجود(که چندان هم به وفور یافت نمی شوند) مورد حمایت مدیران و سیاست گذاران قرار می گیرند یا عرصه برآنها تنگ می شوند و به نفع چهره های زرد، به ظاهر جنجالی و نه چندان ارزشمند به لحاظ شخصیتی کنار گذاشته می شوند؟

 انصاف حکم می کند که بالندگی صدا و سیما را در برخی حوزه ها بستاییم و برای سلامتی و طول عمر آثار ارزشمندی که کم و بیش به چشم می خورند، صلوات بفرستیم. کما اینکه جریان حزب الله و مردم متدین و قدر شناس ما هیچگاه چشم سفیدی نکرده اند و قدردان بوده اند. اما وظیفه ی جبهه ی فرهنگی انقلاب چیست؟ یقیناً صدا و سیما به عنوان مهمترین ارگان تبلیغاتی و اطلاع رسانی کشور رسالت بسیار مهم و نقش بی بدیلی را ایفا می کند. همین اهمیت و حساسیت است که توجه و حساسیت دغدغه مندان را بر می انگیزد و بر حجم انتقادها می افزاید. اتفاقاً انتقاد از صدا و سیما موثرترین خدمتی است که از دست ما بر می آید.

تجربه نشان داده است که رها کردن رسانه ی ملّی، حساسیت ها درون سازمانی را کاهش می دهد و نوعی بی توجهی به آرمان ها و اهداف اسلامی انقلابی را موجب می شود. اتفاقی که اثر آنرا کم و بیش در برخی مقاطع بر روی خروجی های صدا و سیما شاهد بوده ایم. مدیران و دست اندر کاران رسانه ی ملی باید بدانند که مجموعه ی تحت مدیریت آنها بطور دائم مورد رصد و نظارت عمومی است.

 فتنه ی 88 حقایق بسیاری را آشکار کرد. برخی چهره های فرهنگی کم کاری و سست کاری تلویزیون در سال های اخیر را یکی از دلایل اصلی توسعه ی شبهات انتخاباتی دانسته اند. حرف اصلی این است که اگر تلویزیون بدرستی سیمای ایران اسلامی را نشان می داد هیچگاه عده ای تصور نمی کردند که کل ایران مانند آنها فکر می کند و از اقلیت بودن شان دچار شگفتی نمی شدند. این بیان، سهمی از حقیقت را داراست. حاشیه نشینان، روستائیان و طبقه ی سنتی و انقلابی در فیلم ها و سریال های وطنی سهم اندکی داشته اند و غالبا دیده نشده اند. فهم چرایی این اتفاق برای کسانیکه طبقه ی اجتماعی و خصلت های برنامه سازان، فیلم سازان و حتی برخی از مدیران میانی سازمان صدا و سیما را می شناسند، چندان دشوار نیست.

وقتی چاره ای از راه بردن رسانه ی ملّی با بدنه ی فعلی نباشد، چاره ی کار را باید در نقد و نظارت مداوم و سختگیری بر آثار و خروجی های سازمان جستجو کرد. این رویه ایست که هفته نامه ی «9 دی» علیرغم اعتقاد به صداقت و دغدغه مندی مدیران و مسوولان ارشد این سازمان برای کمک به آنها در پیش خواهد گرفت.




نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

شنبه رفتیم قم خدمت حضرت آیت الله مصباح یزدی؛ ایشان پذیرفته بودند که برای اولین شماره ی هفته نامه ی " 9 دی" پس از سال ها مصاحبه کنند؛‌ توفیق بزرگی بود. حضرت آقا چند سال پیش وقتی عطش جوان های اهل علم را دیدند بدون مقدمه فرمودند که اگر امروز علامه طباطبایی و استاد مطهری در میان شما نیستند، آقای مصباح یزدی را دریابید. اشاره ی آقا همان و ارادت ما همان...

حدود ده سال بود که از نزدیک ندیده بودمشان. بطور آشکاری پیرتر و شکسته تر شده بودند اما نشاط لبخند و لطافت کلام یک فیلسوف هشتاد ساله تو را زنده می کرد و به وجد می آورد. سرم را به شانه اش چسباند و در اولین کلام با لبخندی پرسید: "پس چرا برنامه تعطیل شد؟!"

برای پاسخ دادن به او بدنبال یک جمله ی ساده و خلاصه گشتم تا فرصت طلایی مصاحبه با ایشان به حرف های حاشیه ای نگذرد. بنابراین سرم را تکان دادم و گفتم : "چه عرض کنم!" ایشان هم نیت مرا فهمیدند و از کنار ماجرا با لبخندی گذشتند.

ذوق زدگی ام را از اینکه بزرگی چون ایشان هم مشتاق دیدن برنامه ی "دیروز، امروز، فردا" بوده است،‌ پنهان نمی کنم.

مصاحبه عالی بود. اما فراتر از متن و محتوای مصاحبه،‌ دقت و پرهیزکاری ایشان شگفت زده ام کرده بود‌؛‌ آنقدر که روند پرسیدن پرسش های تعیین شده را گم کردم و ترجیح دادم سکوت کنم تا از سفره ی تواضع و تقوای ایشان بهره ای ببرم.

شاید اگر این عالم هشتاد ساله همچون بسیاری دیگر از حضرات، به نماز های اول وقت و امورات مستحبی اش بیش از مسوولیت های تاریخی اش در حمایت از ولایت اهمیت می داد، تا این اندازه مورد طعن و هتک رسانه های هار فتنه گر قرار نمی گرفت. ... فرق است بین عبدالله ابن عمر و مالک اشتر...

می گفت مرحوم آیت الله العظمی بهجت (ره) دائماً به احساس مسوولیت و حضور سیاسی در امور کشور توصیه می کردند.

... مصاحبه و عکس ها را در هفته نامه ی "9 دی" ببینید.

------------------ ضمیمه:

1. امثال من بدون فعالیت رسانه ای اموراتشان نمی گذرد. تلویزیون، نشریه یا سایبر؛‌ منتظر نشریه ی " 9 دی" باشید. ان شاءالله شنبه 4 دی ماه اولین شماره اش روی دکه هاست. رفق زحمت بسیار کشیدند تا شما دغدغه های گفتمان حزب الله و فرزندان ? دی را در یک قاب ببینید.

2. این روزها حرف و حدیث درباره ی برنامه ی نود زیاد شده؛ از من هم زیاد سوال می پرسند و من هم تا بحال سکوت کرده ام. ولی احتمالا بزودی حرف هایی از امپراطوری این برنامه در سازمان صدا و سیما و از تبعیض های ناشی از ترس برخی مدیران ارشد و از پرتوقعی و افسار گسیختگی سمپات های سران فتنه در سازمان، و از غربت و انزوای عده ای دیگر حرف هایی خواهم زد.

?. دو اتفاق خنده دار هم در همین یکی دو روز گذشته رخ داد. اولی اظهار نظر کروبی بود درباره ی سروش در سالروز تولدش که من اگر جای سروش بودم سرم را از این خفت به دیوار می کوبیدم(فکرش را بکنید، کسی مثل کروبی تشخیص بدهد چه کسی ملاصدرای زمان است!)

و دوم لطف مجدد سایت مهدی هاشمی (آینده) به بنده و برخی رفقاست. آینده مدعی شده که ما بیرون از سازمان و با رانت سازمان فعالیت اقتصادی داریم و رسانه را محل کسب وکار و رونق فعالیتهای اقتصادی مان کرده ایم! کلا دنیای با مزه ای داریم. کسی مثل مهدی هاشمی و هم پالگی هایش پابرهنه هایی مثل من و رنجبران را به رانت خواری و ... متهم می کنند.

***بیاناتی از مقام معظم رهبری درباره استاد مصباح یزدی:

 

استاد مصباح یزدی

«یک نفر مثل آقای مصباح یزدی مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرد.حرف رسا و منطق قوی و مستحکم هرجایی باشد انجا را دشمن زود تشخیص می دهد.با مرحوم شهید مطهری هم همین جور برخورد کردند.»

«بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب نظر در مسائل سیاسی اسلام ارادت قلبی دارم. اگر خداوند متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت هایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم القدر خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر می کند

«من خدا را شکر و حمد می کنم که نسل جوان ما در سراسر کشور به ایشان(استادمصباح یزدی) شدیدا علاقمند و قدردان هستند.»



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    امشب حاج آقای مومنی در مسجد ارک لابلای روضه ی شب چهارم نکته ای را  گفتند که بدجوری خجالت زده مان کرد: یکی از خصوصیات اهل ولایت این است که بیشتر از طاقتشان تحمل می کنند. آثار این تحمل بیش از حد توان را هم می توان در سلوکشان و حتی در ظاهرشان دید... قامت عقیله ی بنی هاشم را بیاد بیاور... و قامت خمیده ی بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها را. 

    ارتباط این نکته با روضه ی شب چهارم(روضه ی فدا شدن دو فرزند زینب سلام الله علیها برای حضرت اباعبدالله) بسیار ظریف و دقیق است. البته گریز این سید خوش نفس به درد دل آقا با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در نماز جمعه ی معروف بعد از انتخابات هم بدجوری به مجلس چسبید. تعبیر دقیق این است که آقا هم در راه ولایت فوق طاقتشان اهل تحمل اند تا جاییکه بالاخره سر درد دلشان جایی باز شود و آتش بزند به...

    شرمندمان کرد که اهل تحمل نیستیم. شانه هامان زود خسته می شوند و زنو هامان می شکنند بی حوصله می شویم و نهایتا در کنج عزلت و عافیت می شویم منتقد! بدون خرج و هزینه. بدون اینکه مویمان سفید شود... یا پشتمان خمیده شود... یا پهلویمان ...  یا زهرا

    به همبن دلیل منتظر نباشید تا درباره ی اتفاق امشب (دلایل عدم حضورم در برنامه ی دیروز امروز فردا) چیزی بگویم. بگذارید در پرونده ی حرفهای مگو که قبلا مفصل با حسین قدیانی درباره اش حرف زدم! کرکره را داده ایم پایین و هیأتمان را می رویم. با آرزوی توفیق برای همه ی بازماندگان!

    مخلص همه ی رفقا و غیره

    التماس دعای شدید در این ایام




    نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

     

    حضرت باقر فرموده اند پس از اینکه این سنگ ها را طواف کردید به زیارت ما بیایید و وفاداری و نصرت خودتان را به ما اعلام کنید. حج بی ولایت گردن هیچ کس را خرد نمی کند، خستگی است و کاسبی. چهل روز فرصت مناسبی بود تا زیر پوست مکه و مدینه تاریخی ترین شهرهای جهان را حس کنم. در آخرین نریشن از آخرین برنامه ی "سلام" که ان شاءالله این جمعه پخش خواهد شد، گفته ام که طواف این جماعت چند میلیونی بر گرد کعبه به سرگیجه گرفتن عجولانه ای شبیه است که می خواهند با عجله صواب جمع کنند تا بهای بهشت را بدهند!

    شیطان از سر و کول امّ القرای جهان اسلام(!) بالا می رود. کافی است فقط چند قدم از خانه ی خدا یا خانه ی رسولش فاصله بگیرید تا ببینید که در متن و بطن حرم امن الهی چگونه یهودیان امّت، آخرالزمانی نیویورکی دست و پا کرده اند و در حاشیه ی آن به شیّاشی و تدخین و البته در فرصت مقتضی به نماز اوّل وقت مشغول اند.

    حتی رانندگان تاکسی با اصالت سعودی بعد از اینکه می پرسیدند: من این انت؟ و تو می گفتی: من ایران، لبخند می زدند و سر تکان می دادند و ناخودآگاه تواضع می کردند و تو می شنیدی که می گفتند ایران "اوّل من نوعه" و بعد بلافاصله از احمدی نژاد نام می بردند و تو را سرشار از غرور می کردند. ده ها نفر در مدینه و مکه با تابعیت های مراکشی، مصری، اندونزیایی، لبنانی، بلژیکی، امریکایی، بریتانیایی، نیجریه ای، پاکستانی و... را ملاقات کردم که بدون تکلف و صادقانه می گفتند ایران و ایرانی باعث عزت جهان اسلام است. ایران کانون تولید نفرت از امریکاست و کانون احساس مقاومت اسلامی است.

    چند جوان بانشاط بریتانیایی را در قبرستان ابوطالب مکه ملاقات کردم که تا نام ایران را شنیدند و فهمیدند که اهل رسانه هستم، گفتند که ما 24ساعت پرس تی وی تماشا می کنیم؛ و من با قیافه ای دیدنی فقط توانستم بگویم: واقعاً؟!

    جوانک دیگری که از امریکا آمده بود مودبانه تقاضا کرد: اگر با مسوولان پرس تی وی در ارتباط هستید بگویید که سایتشان در شأن شبکه شان نیست. بگویید که ما تمام نگاه مان به همین شبکه است.

    شیعیانی از قطیف عربستان را در مکه مکرمه دیدم که در اولین سخن می گفتند یکی از مشکلات ما این است که سرعت "رجانیوز" در عربستان پایین است و ما را با مشکل مواجه می کند؛ غیر از اینکه رجانیوز و عصر ایران در بسیاری از مناطق عربستان فیلتر بود. یکی از همین جوانان شیعه ی اهل قطیف انگشت سبابه اش را روی حنجره اش کشید و گفت سران فتنه جانشان را مدیون "سیدنا القائد" هستند وگرنه مردم سرشان را گوش تا گوش می بریدند.(و البته او بجای عبارت سران فتنه تعابیر دل نشین دیگری بکار برد...)

    صبح روز عید قربان در مزدلفه جوانی سر راهم سبز شد که نصفه و نیمه فارسی حرف می زد، اهل کشمیر بود، می خندید و می گفت باورش نمی شود که مرا آنجا دیده است، می پرسید چرا "دیروز امروز فردا" دیگر پخش نمی شود!

    با پدر شهید ظفر اقبال مصاحبه کردم. ظفر اقبال یک جوان از اهل تسنن پاکستان بود که بخاطر فتوای امام خمینی(ره) در قتل سلمان رشدی، به شهادت رسیده بود. پدرش می گفت ما هم آماده ی شهادتیم. ایران خط مقدم مبارزه ی ماست. در این مبارزه شیعه و سنی کنار هم اند.

    حرف های فراوانی است که شاید دربارشان چیزی ننویسم. می گویند روابط دیپلماتیک مان با عربستان در وضعیت خوبی است، خرابش نکنید! چشم.

    همین قدر بدانید که باید سست بنیادی غرب و عزت انقلاب خمینی را در بیرون از مرزهای ایران دریابید.




    نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    از مدینه "سلام"»
    89/9/7 12:12 ص

    ... سلام

    سایت دوباره دان شده است. نمی دانم چرا...  فعلا همینجا در خدمتیم.

    از مدینه منوره با شما صحبت می کنم...

    هنوز داریم برنامه "سلام" رو میسازیم و ارسال می کنیم... به یاد همه دوستان هستم.

    ... تا بعد

    متاسفانه باز هم برنامه ما فدای چیزهای دیگر شد. انتظارم این بود که لااقل اینبار بخاطر دردسر های فراوان بچه ها برای این برنامه ساعت مناسب و ثابتی به ان اختصاص بدهند ولی... البته کمی هم ما بداقبالیم که همزمان با بازی های آسیایی رفتیم حج!

    سعی کردیم در برنامه سلام حرفهای جدید و متفاوتی در باره حج بزنیم. از جنس حرفهایی که امام راحل داشتند. الحمدلله نتیجه ی خوبی هم گرفتیم. امشب نهمین قسمتش ارائه می شود . همان ابتدا - بعد ازارائه ی سومین قسمت - هم مورد تقدیر برخی از حضرات قرار گرفت. انشاالله که اقا رسول الله  ص و حضرت زهرا سلام الله علیها هم پسندیده باشند.

    ? قسمت آخر البته بیشتر گزارش است. منتظر کار فوق العاده ای نباشید.

    این کار دست رنج رفقای زحمت کش ما در شبکه سه است: علی زاهدی? تهیه کننده و مدیر برنامه? احمد پرصبران تصویربردار? امیر اکبری تدوین گر و بنده هم نویسندگی و کارگردانی اش را به عهده داشتم.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   31   32   33   34   35   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی