سفارش تبلیغ
صبا ویژن







آمریکائیان سخن گفتن از صلح و توافق را نشانه ضعف و سستی طرف مقابل می دانند چون در نظر آنها قدرت هیچگاه چیزی را خواهش نمی کند بلکه آن را به دست می آورد.

 

مذاکرات، میدان آزمونِ جبر است و اختیار، در مذاکرات آدمی مُخیر است دیو باشد یا ذلیل باشد یا آزاده، فرشته باشد، انسان باشد و یا حیوان ، به هر حال مذاکرات میدان برد و باخت اراده هاست، در مذاکرات ایرانیان همچون مولایشان آقا امام حسین (علیه السلام) حُریت را فریاد می زنند و حجت را بر آنان که عذر جهل و دنیا پرستی دارند تمام می کنند مذاکره کنندگان آمریکائی در میدان مذاکره می خواهند اراده، انسانیت ، آزادگی و آرمان خواهی مردم ایران را با رسانه های جهانی شان کم رنگ کنند.

مذاکره کنندگان آمریکائی و ایادی شان در این دو سال مذاکره در میدان مذاکرات نشان داده اند لاشخورانی هستند در هیبت آدمی، و رضایت به زیاده خواهی های این ددان و گرگ صفتان جفای بر آدمیت است، سخنان متفاوت و متضاد این مهره های نظام سلطه در این روزها، نشان از شقاوت و دَد منشی بی نهایت آنان در برابر ملت ایران و آزادی خواهان جهان دارد، پس مسئولان مذاکره کننده محترم باید خیلی مواظب باشند چرا که این مذاکرات مسندی است که می تواند مسلخ ارزش های انقلاب باشد.

ایران ما امروز دشمنان کینه توزی دارد که فقط به مرگ ایرانیان رضایت می دهند و جز به منافع خود نمی اندیشند، و در این راه کشتن هزاران و میلیون ها انسان و نابود کردن زیر ساخت های کشورها و اقدامات جنایت کارانه خود را در آنجا مشروع، و حتی حق قانونی خود می دانند، نباید از مروت و مدارا با کسانی سخن گفت که معتقدند ایرانی میانه رو یا تندرو وجود ندارد و ایرانی خوب ایرانی مُرده است بارها مسئولین رده بالای آمریکائی بدتر از اینها را هم اعلام کرده اند حتی به ژنتیک ایرانیان هم توهین می کنند، هر چند همه ما می دانیم که این توهین ها فقط نشان از این می دهد که چقدر این وحشیان انسان نما در برابر عظمت و تاریخ مردم ایران احساس حقارت می کنند. 

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]

    اندکی درنگ کن یا بنت اسد(س)، هم اکنون کعبه را خواهی دید که از شوق حضور طفل تو، سینه خواهد شکافت، کعبه هرگز شکوه کودک تو را تاب نخواهد آورد، عظمت کودک تو، آسمان ‏ها را به زانو در می ‏آورد، چرا که کامل کننده دین احمد و سنگ صبور محمد (ص) به دنیا می آید، کسی که بیابان‏ های خشک ظلم و تبعیض را ، به سر سبزترین باغ‏ های عدالت پیوند خواهد زد . 

    و به یک باره، کعبه از شوق حضور نوزاد آغوش گشود، و فاطمه را چون جان شیرین پذیرا شد، فاطمه بنت اسد (س) ، به درون خانه خدا فراخوانده شد، و مهمان مائده‏هاى آسمانى گشت، تا زیباترین تولد تاریخ بشریت، به نام مبارک حضرت على (علیه السلام) ثبت شود.

    خداوند همانگونه که دریا را بر موسی (ع) شکافت، کعبه را نیز بر فاطمه بنت اسد شکافت ، تا انسانها شاهد تولد کمال انسان، به اوج عرش خداوندی باشند، و آغاز حیرت آدمی باشد بر این مولود مبارک امیر المومنین حضرت علی (ع)، که سرفراز ترین قله معرفت است، همان که به مریدانش می آموخت که رفعت یک انسان در آزادگی اوست و این چنین بود که روح های بزرگ در برابر عظمت این کودک یک به یک، به زانو در می آمدند

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]

     

    قلب تپند? انقلاب اسلامی روز دوازده بهمن سال1357 در ساعت9:27:30 دقیقه بامداد داخل هواپیمایی بود که در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشسته بود، موعدش رسیده بود و در بزرگ باز شده بود، امام پله ها را پایین آمد، حکم پیری داشت که عبا بر می کند، ورود امام عزیز برای مردم ایران حلاوت و سُکر صبح را داشت، نوری وارد شده عسل در دهان می گذاشت، پرنده ای به ایران آمده بود، قلب ها در قفس سینه پرپر می زد، بال زدن پرنده بیدارمان کرد، مِهر امام، شکاف انداخت و از تخته در نفوذ کرد به دلهای مشتاق عاشقانش، دیگر هیچ چیزی نمی توانست بین رشته ارادت مردم ایران به امام شان فاصله بیندازد، امام همان منجی ابوالبشری بود که ظهور کرده بود، عاشقانش از محفظه چهارم وجود پریده بودند به شاخه اول، آنها این حالت را از قبل می شناختند، یقین آدمی ما همانی نیست که نام ما را داشت، پرده ای مخفی تر، تا موعدش نرسد پرده نمی افتد، و در دوازدهم بهمن1357 این پرده افتاد.

    امام آمده بود و نفس ها به شماره افتاده بود، چشم های بی قرار و منتظر به آسمان دوخته شده بود، به محض پا گذاشتن به ایران لحظه ای نبض زمان از حرکت ایستاد، دیگر از خفت و خواری زمان قبل خبری نبود، چشمها باز شده بود، از دوازده بهمن 57 این تن مال ما نیست، قبل از آن هم نبود، امام آمد، امامی که نه برگشت می شناخت و نه توقف، مقدماتی راهی را هم که در پیش گرفته بود را از قبل فراهم کرده بود، امام چون خورشیدی تابان آمد.

    در دوازدهم بهمن سال57 مردی آمد با سالها خستگی از رنج فراق، با دلی پرامید و عزمی راسخ، با قدم هایی استوار، قامتی با صلابت و کوله باری از عزت و شرف و آزادی بر دوش، با دستان مبارکش پرچم فتح و پیروزی را برافراشته کرد، و مردم ایران به اندیشه شکوهِ روزگار جاودانه می اندیشند.

    12بهمن روز آزادی ایرانیان از چنگال اسارت دیوان و ددان مبار باد

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]

     

    در نشریه فرانسوی چارلی ابدو در پاریس چند کاریکاتوریست بازی خورده و بی ارزش که روح شان را با ساتور فرهنگ ضد انسانی و ضد ارزشی غربی شقه شقه کرده بودند، بازی کردند دو تا جون گرفتند بازی را بردند و رفتند مرحله بعدی، ولی در مرحله بعدی این تروریست های بی مایه تکفیری بودند که چون دوتا هویچ بیشتر خورند بیشتر جون گرفتند و زدند و کاریکاتوریست ها را کشتند و رفتن مرحله بعدی، ولی باز در مرحله بعدی این نیروهای پلیس فرانسه بودند که آمدند و همه هویچ ها را خوردند و زدند همه تروریست ها را کشتند، پلیس فرانسه حتی یکی از بازیکنان بخت برگشته خود را که بد کلیک کرده بود را هم کشت، آنها با این جریانات کثیف وارد مرحله بعدی شده اند تا وابستگی و ذلت خود را به اربابانشان، دشمنان اسلام که پشت این جریانات کثیف پنهان هستند را نشان بدهند.

    دشمنان کینه توز و بی مایه اسلام که نه قدری دارند و نه قیمتی، قصد دارند با جسارت به شخصیت برترین انسان روی زمین حضرت محمد ص از اسلام تقدس زدایی کنند

    دشمنان کینه توز و بی مایه اسلام که نه قدری دارند و نه قیمتی، قصد دارند با جسارت به شخصیت برترین انسان روی زمین از اسلام تقدس زدایی کنند، آنها ناچارا اوج حقارت و خود کم بینی شان را در مقابل مسلمانان جهان و گسترش ارزش های اسلام ناب محمدی (ص) را بدینگونه به نمایش گذاشته اند، حقارتی که برخاسته از شکست سیاست های سلطه طلبانه آنها در برابر پیروزی های مقاومت در منطقه و رسوایی ادعاهای پوچ و دروغین حقوق بشر و آزادی ارزش های ضد فرهنگی، ضد مذهبی و تفرقه افکنانه آنها به ارزش های انسانی الهی مسلمانان است، تا با توهین و جسارت به پیامبر خاتم (ص) نیات شیطانی و شرورشان را به اثبات برسانند. 

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]

    فوری پیام مهم  مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی به زبانهای مختلف بر روی سایت khamenei.ir

     حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.


    سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است.

     تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.


    این به‌خودی‌خود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشته‌های دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوه‌ی برخورد با فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، از شکل‌گیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟


    شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه‌ی مشترک تمام آن سودجویی‌های ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراس‌افکنی و نفرت‌پراکنی، این‌بار با شدّتی بی‌سابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟

    مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه‌ی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه‌ی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواسته‌ی اوّل من این است که درباره‌ی انگیزه‌های این سیاه‌نمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.


    خواسته‌ی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود.

    اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌اید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌های انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌اید؟ آیا تاکنون به جز رسانه‌ها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کرده‌اید؟ آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟


    من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهره‌پردازی‌های موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس به‌صورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسش‌های جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسش‌ها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقت‌های نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّت‌پذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسوده‌تر به نگارش درآورند.

    سیّدعلی خامنه‌ای
    1393/11/1

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   11   12   13   14   15   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی