هوالمحبوب

با سلام

نمی توانم  نگویم نمی توانم از حق دفاع نکنم در تمام دوران این انقلاب در تمام عرصه هایش فعالیت داشته ام حساس و فعال همه دولتهای بعد از انقلاب را دیده ام دولت موقت ،دولت بنی صدر ،دولت شهید رجایی ، دولت مقام معظم رهبری با نخست وزیری میر حسین موسوی ، دولت هاشمی ، دولت خاتمی و این چهار سال دولت اصولگرا و جهادی دکتر احمدی نژاد ، از همه دولتهای که نام بردم تقریبا دولتهای شهید رجایی و دولت میر حسین موسوی نگاهی ارزشی و انقلابی به مقوله مدیریت کشوری داشتند عمر دولت شهید رجایی بسیار کوتاه بود اما ثمراتش برای همیشه در تاریخ این کشور خواهد ماند اما دولت میر حسین موسوی  مدت زمان زیادی را در عرصه مدیریت کشوری و دفاع مقدس در این کشور حضور داشت و حقیقتا دولت  میر حسین موسوی   با دفاع مقدس  عجین شده است اما در همان زمان در دورانی که مدیرت کلان کشور در اختیار بنیان گذار انقلاب اسلامی بود اشکالات زیادی هم وجود داشت و سخنرانی های آتشین امام در مقوله نامحرمان ، مرفهین بی درد و صدهها مورد دیگر موید این منظور است.

لازمه فعالیت در عرصه مدیریت اجرایی کشوری که در حال نبرد با ابرجنایتکارانی که می خواستند انقلاب را به نابودی بکشند نگاهی جهادی داشتن به مقوله مدیریت بود و ما شهادت می دهیم در دوران میرحسین موسوی با توجه به این شرایط  این نگاه وجود داشت،  البته استعفای میرحسین و ناهماهنگیهای ایشان با مقام معظم رهبری که در آن زمان مسئولیت ریاست جمهوری را داشتند از لکه های سیاه دوران مدیریت ایشان به شمار می رود اما بعد از میر حسین در هیچ برهه ای در 16 سال مدیریت هاشمی و خاتمی به مدیریت کشوری چون ایران که بنیان گذار انقلاب اسلامی در جهان معاصر بود  با نگاهی جهادی مدیریت نشد حتی در این 16 سال بواقع شاهد افول ارزشهای انقلابیی بودیم که بنیان گذار انقلاب امام خمینی (ره)  در وصیتنامه الهیش و در عمر مبارزاتی خودش برای همه ترسیم کرده بود،  کشوری که طلائیه دار مبارزه با امپریالیسم جهانی و کمونیسم جهانی از نگاهی دینی بود به سمتی قدم برمی داشت که انگار تمام هم و غم مدیران آن مدیریت کردن و در کرسی قدرت ماندن است و البته برای ماندن در قدرت کارهایی هم انجام می گرفت اما نگاه ارزشی به مهمترین طرحهای اقتصادی و حتی فرهنگی در کشور وجود نداشت و تنها حقیقت روشن در سرزمین ما که چون خورشیدی فروزان می درخشید و تمام تلاشش تنظیم کردن نگاه مدیریتی بدون ارزش مدیران در کشور با ارزشهای دینی و انقلابی بود مقام معظم رهبری بودند و اگر نبود وجود با برکت مقام معظم رهبری در مقام ولایت فقیه در این کشور شک ندارم که امروز ما کشوری حداقل در سطح کشوری چون الجزایر بودیم که با دادن یک میلیون شهید و پیروزی بر استعمار فرانسه اما هنوز وابسته به کشورهای استعماری باقی مانده و به هیچ وجه در معادلات جهانی تاثیر گذار نیست ،

و احمدی نژاد آمد

 تا اینکه از دل همه تشویشها و نگرانیها  برای انقلاب و ارزشهای انقلابی و باقی ماندن بر اصول مردی ریز اندام با نگاهی جهادی و  با کلام الهم عجل لولیک الفرج پا به عرصه مدیریت اجرایی کشور گذاشت بیش از دشمن بیرونی و استکبار جهانی دشمنان داخلی بر او تاختند طلحه و زیبرهایی که اموال بیت المال را به کابین زنانشان برده بودند گستاخانه و با نهایت بی ادبی او را لایق ریاست جمهوری ندانستند کسانی که سالها بر اریکه قدرت این کشور تکیه زده بودند و جان ومال مردم و متاسفانه ناموس مردم در حیاط  خلوت خانه  فرزندانشان بود از انتخاب مردم رو ترش کردند،  فرزندانشان که در هراس از دست دادن قدرت پدرانشان بر خود لرزیده بودند از همه ثروتهای نامشروعی که بواسطه ارتباط با مرکز قدرت بدست آورده بودند برای زمین زدن مردی که مدعی بودند لیاقت ریاست جمهوری ندارد  استفاده کردند ،  چه تهدیدهایی که نکردند!!

 اما این مرد سوار بر بال آرزوهای مردمی پاک طینت و انقلابی که عاشق انقلابشان بودند بر اریکه قدرت ریاست جمهوری تکیه زد.

شهادت می دهم

شهادت می دهم  به خدایی که بر همه امور قادر مطلق است که این مرد نگاه جهادی بر مقوله خدمت در عرصه مدیریت در کشور را نهادینه کرد در زمان خدمت این مرد جهاد زنده شد ارزشهای انقلابی رشد و نمویی دوباره پیدا کرد زن ارزش انسانی خود را بازیافت و شب در بستر خویش از جهاد این مرد سر در خود فرو برد  شهادت می دهم دولت او از همه دولتهای گذشته جهادی تر عمل کرد چون دوران او دورانی عجیب بود دین داری در خیلی جاها مخصوصا در عرصه قدرت و شوکت مانند نگه داشتن آتشی بر کف دست بود وقتی حاکمان قبلی با ریاست کردن عشق می کردند او با خدمت کردن عشق بازی می کرد اگر سواحل کیش و ویلاهای اشرافی در اقصی نقاط کشور محل استراحت حاکمانی در لباس شاهی بود او محل استراحتش در آغوش کلبه های محقر در دورترین روستاهای استانهای مختلف بود و  وقتی آنها در دریای عشق با حوریان زمینی نرد بازی می کردند او درس جهاد را نزد چهره سوخته جوان سیستانی و زابلی و نوجوان کردستانی و پیرمرد شمالی و اهوازی و صدهها شهر وروستای این کشور  پس می داد و من در این 30 سال آموختم دیکته  نانوشته  هرگز غلط ندارد و هر چقدر متن دیکته بیشتر باشد غلط هم بیشتر اما اثراتش بیشتر است کسی که پنجاه و چند سفر استانی را در 4 سال  در کارنامه  دولتش دارد ، کسی که کارهای عمرانیش نزدیک به هفتاد درصد  بیش از 8 سال فقط ریاست جمهوری خاتمی است و به تنهایی همه دنیا را در تاثیر حضور انقلابی خود قرار داده و نام انقلاب ایران را در اقص نقاط دنیا شناسانده ،  کسی که افسانه دروغین هلوکاست را که برای تثبیت و دادن رنگ حقیقت به آن میلیاردها دلار هزینه شده بود بر ملا کرد،  کسی که فریاد عدالتخواهی و الهم عجل لولیک الفرج را در کاخ قدرتمندان جهان بلند آوازه کرد باید بعضی مواقع غلط هم داشته باشد چون او دیکته ای سخت و طولانی را نوشته است و باید او را درک کرد و او را یاری داد

ما هنوز نیازمند او هستیم

 ما هنوز نیازمند این مرد هستیم که همچون همتها و باکریها و حاج احمد متوسلیانها نگاهی جهادی به مقوله خدمت دارد انقلاب ما نیازمند نگاه جهادی و فعالیتی جهادی می باشد یعنی باید در مقوله خدمت زمان معنایی نداشته باشد در مقوله خدمت و پیشرفت نباید کسی خستگی را بشناسد  همه مردان حکومت باید بدانند ایران باید به بلندترین قلل افتخار در تمام زمینه ها برسد، انرژی هسته ای و فرستادن ماهواره به فضا و هزاران نوآوری دیگر  در مدیریت جهادی این کشور یک نقطه شروع است ماراتون سختی در راه است و این تنها آغاز راه است   پس هرکس در این مقام درآمد ، استراحت و تفریح و کاخ نشینی و استراحتگاههای کیش و شمال و لواسان و افجه  و .... بر او  حرام می شود،  فرزندانشان باید بدانند تنها باید به بدست آوردن نان حلال فکر کنند و پدرانشان را در این راه یاری دهند و بدانند عرصه خدمت عرصه جهاد الهی است و این عرصه نباید خالی از مردان و زنان جهادی شود .

پس این مرقومه مرا که در حکم شهادتنامه است به یادداشته باشید که شهادت دادم احمدی نژاد دولتی را مدیریت کرد که به حق می توان دولت او را دولتی جهادی نامید .

هوالمحبوب

ناتوی فرهنگی دشمن را در فضای اینترنت جدی بگیریم

به بهانه مبارزه با شبکه های سازمان یافته ضدامنیت ، فرهنگ و ضددین

با سلام

سالهاست در فضای اینترنت زندگی می کنم بخش مهمی از زندگی من با اینترنت آمیخته شده است آن روزهای اول که وبلاگ نویسی را شروع کردم بیشتر می خواستم از خاطرات دفاع مقدس مطلب بنویسم از دوستانم از بچه های سپاه از رشادتهایشان از خوبیها و از بدیهای دوران دفاع مقدس از خودم  بنویسم از مبارزات زمان شاه از نوجوانانی که در مکتب عشق به خمینی مرد شده بودند ، از تظاهراتهای زمان حکومت طاغوت از خیابانهای تهران توی اون روزهای آتش و خون، حقیقتش  مدتی هم نوشتم اما نتوانستم ادامه بدم از یک طرف وضعیت سیاسی کشورم به علت وجود جریانات مشکوک حساس بود  و از طرف دیگه فعالیتهای بسیار مخرب دشمنان اسلام و انقلاب را در فضای اینترنت با پوست و خونم احساس می کردم یک روز به خودم اومدم دیدم وسط میدان نبردم اما این دفعه نبردی در نهایت نامردی ، دشمن در این نبرد  از ابزار موشک ، بمب شیمیایی ، بمب خوشه ای و مین ضدنفرو گروهی جهشی  استفاده نمی کنه در این نبرد دشمن در فکر شهید کردن مردم ما نیست !!دیدم اون در این نبرد به دنبال یارگیریه!!!

باور کنید نبرد سختی بود و هست یاد اون روهای دفاع مقدس  بخیر اون روزها اگه دشمن بچه های ما رو شهید می کرد باعث می شد فردی که به شهادت رسیده عزت پیدا بکند خانواده اش عزت و اطرافیانش احساس افتخار می کردند خون شهید باعث حرکت می شد،  حرکت ، رشد و بالندگی در فوران  خون هر شهیدی  برای همه قابل مشاهده بود اما امروز نبرد در فضای اینترنت اینطوری نیست دشمن نقاط ضعف خودشو در طول تهاجماتش بر علیه ما خوب شناخته است  اون فهمید چیزی که باعث دوام و استقامت این انقلاب و این کشور بزرگ شده است مردمی مومن و معتقد به ارزشهای اخلاقی ودینی می باشد و اون با نامردی تمام با همه توان و نیرویش با برنامه ریزی بسیار پیچیده و صرف هزینه های بسیار زیاد شبیخون  فرهنگی خودشو به کشور ما اغاز کرد.

رهبر عزیزمون با بینشی الهی  حمله جدید دشمن رو شناخت به مسئولین و به مردم اعلام خطر کرد فریاد زد که مواظب باشید دشمن شبیخون فرهنگی خودشو شروع کرده اما اونایی که مسئولیت داشتند یه گوششون در بود وگوش دیگرشون دروازه ، خیلی از مواقع  بعضی از مسئولین خودشون شدند عامل شبیخون فرهنگی دشمن ، بعضی هاشون طرح دوچرخه سواری خانومارو تو خیابونا می دادند و خودشونو تکه تکه می کردند تا استادیومهای ورزشی مختلط بشود یا با منحرفین تساهل و تسامع می کردند ، زمان گذشت دشمن جای پای خودشو در کشور پیدا کرده بود شبیخون فرهنگیشو تبدیل به تهاجم فرهنگی کرد منسجم تر عمل کرد کتابهای ضاله و پورنوگرافی در وزارت ارشاد اسلامی کشور ما با برنامه ریزی دشمنان کشور چاپ می شد جایزه های مختلف  ادبی و فرهنگی و صلح نوبل و... توسط دشمنان نظام به براندازان داخلی نظام هدیه  می شد،  دشمن بودجه مبارزه با نظام در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی  را بداخل کشور هدایت کرده وآدمهای داخلیش را منسجم کرده بود،  نامهای مختلف و دهن پرکن و عامه پسندی هم برایشان در نظر گرفته بود برای هر طیفی جریان درست کرده بود و در این میان  رهبر عزیز وبیدارمان بازهم فریاد زد دشمن تهاجم  فرهنگیش را شروع کرده است ، فریاد زد دشمن نمی تواند با ملتی شجاع و مومن و مقتدر در یک جنگ فیزیکی مقابله کند برای همین دشمن به تهاجم  فرهنگی رو آورده است مواظب باشید، اما مسئولین مربوطه  انگار گوشهایشان بسته بود اینترنت را که می توانست بهترین استفاده ها را از آن کرد و و در همان حال به عنوان شمشیری دو لبه می توانست عمل کند بدون اینکه ابزار نظارت و کنترل آن را در نظر بگیرند و دستگاههای مربوطه محتویات و سایتهای آن را نظارتی داشته باشند در کشور گسترش دادند و با خوشحالی همه جا داد زدند ما اینترنت را به دورترین نقاط کشور گسترش داده و  می دهیم و این را برای پز دادن نشانه ای از توسعه یافتگی در مقابل دنیا می دانستند اما نمی دانستند دشمن کمین کرده تا بستر لازم برای ادامه عملیاتش آماده شود ، دشمن از  ماهواره به عنوان یک بستر برای فعالیت های مخرب خویش بصورت یکسویه استفاده های زیادی برد اما اینترنت بستری دوسویه و آنلاین برای فعالیت و تهاجم  فرهنگی دشمن به نظام مقتدر اسلامی ما بود، بازهم  رهبر عزیزمان هشدار داد فریاد زد اعلام آماده باش  داد اما کو گوش شنوا مسئولین  مربوطه خودشونو عاقلتر از همه می دانستند ، بالاخره یک روز  دیگه رهبر شجاع و دانای ما  طاقت نیاورد همه مسئولین مربوطه  رو جمع کرد ، آقایون جمع شدند ودر گزارشی با باد در غبغب  عرض کردند،  آقا ما کشور را توسعه دادیم اینترنت رو بردیم توی روستاهای دور، الان دیگه جوون روستایی ما هم می تونه بشینه از طریق اینترنت سفر کنه دور دنیا ، آقامون یه نیگا بهشون کرد  یه سر تکون داد و گفت  احسنت حالا اینترنت رو کنترل هم می کنید! آیا نظارتی هم بر اون دارید  ؟ آقایون پشت سرشونو و دور و برشونو نگاهی کردند و فکر میکردند آقا از کسی دیگه ای  این سوالو پرسیده ؟!!  نه انگار روی سخن با خودشون بود جواب دادند  آقا جان،  انقلاب به سلامت ، مردممون به سلامت بعدا یه فکری براش می کنیم !!! آقامون نگاهش را به  سمت بالا گرفت انگار زمزمه ای با خداکرد یعنی خدا ببین اینا چقدر ساده هستند بعد داد زد آخه  نادانان  چقدر داد بزنم چقدر بگم دشمن خبیث و  نامرده چقدر بگم گوشاتونو بازکنید چقدر بگم اگر بخواهید کشورتونو حفظ کنید باید دشمن رو  و برنامه های دشمنو بشناسید آخه چقدر باید بگم که باید  توطئه های دشمنو بشناسید باید چشماتونو باز باز نگه دارید  اما شما بعد از همه فریادها و نصایح من اومدید می گید این اینترنتی رو که میتونه بستر مناسبی برای فعالیت دشمن و نفوذ دشمن در کشور باشه در دورترین نقاط گسترش دادید اما برای نظارت و کنترلش بعدا یک فکری می کنید!!! بعد دردمندانه گفت ، شما اینترنت بدون کنترل و و نظارت و که مثل یک  یک سگ هار است و وارد کشور کردید  و به جون مردم انداختید تازه می خواهید برید برای این سگ هار قلاده بخرید!!!!

اما بازهم توجهی آنچنان به فریاد آقامون نشد، اسب تروای دشمن در حصار این شهر وارد شده بود ، نگهبانان مدهوش دنیاگردی در فضای اینترنت بودند و مسئولین مربوطه  به خیال خودشان  هم رفته بودند دنبال قلاده می گشتند دشمن سپاهیانش را وارد حصار کرد ه بود  و اینطوری شد که اینترنت تبدیل شد به اسب تروای دشمن در کشور ما.

اینبار قائد ما رهبر عزیز ما از ناتوی فرهنگی دشمن خبر داد ، دشمن متحد شده است بودجه های میلیاردی دشمن برای نابودی کشور ما هزینه می شود پروژه مختلفی از هلندی تا دیک چنی تا هاگانا کلید می خورد از این طرف یاران دشمن از درون حصار شهر در قالب گروههای برانداز مخملی دشمن را حمایت می کنند و از سوی دیگر فعالیتهای مخرب دشمن در فضای اینترنت اوج می گیرد در این میان دشمن باید از عدم حمایت جوونا از کشورشون مطمئن بشه پس باید جوونارو فاسد کرد مدتها کار می کند و با استفاده از عوامل داخلیش صدها و هزاران سایت و وبلاگ مستهجن کثیف و ضددینی  در فضای اینترنت ایران تولید می کند  تلاش می کند هرکسی رو به شیوه ای منحرف کند ، وقتی می بییند جوونا چقدر به خانواده اهمیت می دهند و چقدر به کیان خانوده عشق می ورزند  به بنیان خانواده  و ارزشمندترین آنها حمله می کنند،  کثیفترین برنامه ریزیها  را عملیاتی می کنند،  صدهها داستان و فیلم مستهجن و ضددینی از آتش زدن قرآن کریم و تا تجاوز و هتک حرمت از زنان را  روانه فضای اینترنت می کنند و با رذالت تمام  از سکس با محارم و.... می نویسند ، آنها مثل سربازان مغول همه را از دم تیغ می گذرانند مغول گردن می زد و دست و پا می برید و تجاوز می کرد و به هیچ کس رحم نمی کرد اما اینجا دشمن انسانها را تبدیل به حیواناتی مدهوش از شهوت و فساد لجام گسیخته می کند به هیچ کس هم رحم نمی کند ، نگرانی فضای کاربران اینترنت را فراگرفته بود اما فریاد رسی را نمی شناختند  فریاد اعتراض مردم بلند می شود بسیاری از وبلاگ نویسان مسلمان از فضای آلوده اینترنت می نویسند  جنگی نابرابر بر پا بود از یکسو صاحبان تکنولوژی همراه با مفسدین در فضای اینترنت نعره مستانه می کشیدند و از سوی دیگر خیل جوانانی که در این بستر بدون کنترل و نظارت از بین می رفتند ،  سیاهی بود و تباهی،  دشمن وارد شهر شده بود پیر و جوان نمی شناخت مسئولین دنبال عشق بازی با قدرت بودند مردم بی پناه بودند هیچکس به فکر ناتوی فرهنگی دشمن نبود دلها در این فضا تاریک،  تاریک بود کورسویی هم نبود دشمن نعره می زد هلهله می کرد وای خدا اینجا کربلاست یا دشت بلاست ، آری دوستان ناگهان خدا یادمان کرد و  یادمان افتاد ما فرزندان خیبریم  علی اکبرها داده ایم همتها بر دستها تشیع کرده ایم ، یادمان افتاد خود را باور کنیم ، ناگهان پرچمی سبز بر فراز شهر علم شد سبز پوشان علم بردست یا علی گفتند  و عشق آغاز شد و سپاه پاسداران بازهم مانند همیشه برای حفظ انقلاب و ارزشهای اخلاقی جامعه به میدان آمد 28 اسفند 87 در شب عید سپاه به ملتش عیدی داد خبر این بود به همت فرزندان این سرزمین در سپاه پاسداران چندین شبکه سازمان یافته ضدامنیت ضدفرهنگ و ضددین در فضای اینترنت شناسایی و منهدم شدند و دهها سایت مربوط به آنها منهدم و به سایت اصلی مرکز مبارزه با این سایتها فوروارد شد و... رنگ شادی بر چهره های غمگین کسانی که حمله دشمن را دیده و آنرا حس کرده بودند نشست  و در این میان صدهها خانواده ای که از این سایتها آسیبهای جدی دیده بودند بیشتر شاد شدند  و دشمن در تحیر و ماتم فرو رفت این بار هم سپاه  فرزندان و سربازان آقامون کشور را نجات دادند ،  انگار تاریخ در این انقلاب تکرار می شود اگر سپاه نبود کشور هم نبود.

ودر این میان وظیفه  امروز ما  برای حفظ انقلاب و حفظ دستاوردهای سربازان سلحشور کشورمان در فضای سایبر داشتن  همتی مردانه است ،  باید با همه توان از مسئولین کشور بخواهیم ناتوی فرهنگی دشمن را جدی بگیرند دشمن در این مرحله از نیروهای سپاه آسیب جدی دیده است اما دشمن به فکر حمله ای دیگر است علائم آن کاملا روشن است نیروهای داخلی آنها در حال پیدا کردن خودشان هستند،  بعضا با بیشرمی تمام از این شبکه های فاسد حمایت می کنندکه باید از مسئولین بخواهیم با آنها قاطعانه برخورد کنند و در این میان  مسئولین باید بصورت بسیار جدی سازوکار لازم را  برای مبارزه ای مردانه در فضای سایبر  فراهم کنند یعنی مبارزه و نابود کردن اینگونه سایتها و شناسایی شبکه های مرتبط به دشمنان نظام باید استمرار یابد کوتاهی آنها باعث می شود دشمن جری تر و با قدرت بیشتری به ارزشهای اخلاقی جامعه هجوم بیاورد  ما از همه وبلاگ نویسان متعهد و کاربران محترم اینترنت می خواهیم متحد و منسجم برای حفظ ارشهای اخلاقی و دینی خود با هجوم دشمن به باورهای اخلاقی و دینی به جامعه ایرانی مقابله کنند و  سعی کنند دشمنان واقعی خود را  شناخته  و دوستان خویش را در این عرصه یاری دهند .

خدایا می دانی من تنها ادای تکلیف کردم و تا آنجا که می دانستم گفتم  و در این راه  جانم هدیه ای ناقابل برای حفظ این نظام است و آماده شهادتم. حاج رضا