((بسم الله الرحمن الرحیم))
با یاد و نام حضرتش شروع می کنم وبرای ارائه هرچه بهتر از در گاهش مدد می جویم
این
روزها در باب ححاب بحث فراوانی صورت می گیرد که بنده هم از تفکرات اساتید
محترم حوزه و دانشگاه استفاده نمودم و دراین راه بحث مستمری را پیش می گیرم
و همراه با شما یاران و دوستان به این مقوله می پردازم .
مصو نیت ؛ نه محدودیت
از جمله اقداماتی که همواره از سوی فرهنگ غرب و غرب زدگان متوجه اسلام میباشد ، این است که:اسلام زن را در چهار چوب دیواری خانه،و قید و بند حجاب محصور نموده و ازحقوق اجتماعی و سیاسی،محروم می کند!
فرهنگ
مبتذل و منحط غرب که بر اساس آزادی در روابط انسانها و زن و مرد بنیان
نهاده شده است ، هر گونه مقررات و نظام را منافی و مخالف آزادی و کرامت
زنان می پندارد.
این فرهنگ جوامع اسلامی را به باد افترا و استهزا گرفته و مقررات دینی و آداب و رسوم آنان را مخالف تمدن و تعالی انسان می پندارد.
این
فرهنگ و در نهایت مکتب غنی اسلام را که پیروانش تابع قوانین الهی آن بوده و
پا یبند به احکام شرعی هستند، متهم به مخالفت با تمدن و آزادی و پیشرفت
انسانها کرده و یکی از علل عقب افتادگی جوامع اسلامی را از تمدن و علم و
صنعت، گرایشات مذهبی آنان عنوان می نماید!
این موضوع یکی از حربه هاو مانور های تبلیغاتی غرب علیه اسلام و مسلمانان می باشد.
قبل
از پر داختن به پاسخ این شبه، لازم است ابتدا منشأ این گو نه اتهامات ریشه
یابی شود تا پاسخ بهتر در اذهان جای گرفته و پو چی و رسوایی فر هنگ های
مبتذل غرب بیشتر آشکار گرد د.
این نکته نیز روشن می گردد که آنچه اسلام
به عنوان مقررات برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی معین نموده و در حقیقت
برای مصونیت کرا مت زن است؛ نه ایجاد محدودیت.
ریشه یابی این مسئله:
این گونه طرز فکر در مورد اسلام ، و منشأ این اتهامات را در دو عامل می توان جستجو نمود:
- نداشتن شناخت صحیح....
- غرب زدگی و پیدایش مکتبهای به اصطلاح...
1- نداشتن شناخت صحیح
نداشتن
شناخت صحیح از مکتب و الگو قرار دادن اعتقاد و رفتار پیروان یک مسلک و
مرام برای دستیابی و شناخت آن مکتب. زیرا معیار قرار گرفتن افکار و رفتار
پیروان یک مذهب همواره باعث سوء ظن و ایجاد زمینه برای اتهامات ناروا می
شود. بر این اساس برای شناخت هر مرام و مذهبی لازم است به منابع اصلی جهان
بینی و ایدئولوژی آن مکتب پرداخت.
و اخلاق و روش پیروان نمی تواند ملاک
قرار گیرد. زیرا برخی از مدعیان پیروی از مسلک تنها در حد شعار با آن مسلک
همگون می باشند و از هر نظر رفتار فاصله زیادی با مقررات آن مکتب دارند.
و
برخی دیگر در اثر سوء بر داشت ها دچار اشتباهاتی می شوندکه با حقیقت آن
مکتب مغایرت دارد . با یک نگاه اجمالی به جوامع مختلف دینی این حقیقت برای
همگان آشکار است.
- منبع شناخت دین
امروز
اگر کسی بخواهد مسیحیت را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد و آنگاه در مورد آن
قضاوت و داوری کند ، نباید طرز فکر کلیسا و پیروان آن را ملاک قرار دهد .
زیرا اعتقادات کلیساکه بر گرفته از کتاب تحریف شده انجیل است ، فاصله زیادی
با حقیقت دین مسیح (ع) دارد . می توان گفت اصولا راه و روش روحانیت مسیح
با دین الهی تباین دارد . زیرا اساس و معیار دین، توحید و مبدأ و معاد است.
وقتی
اساس توحید مخدوش شود و کلیسای معتقد به تثلیث شده و مردم را دعوت به چنین
اعتقادی کند و در مورد معاد،حقیقت معاد و بهشت و جهنم را بازیچه قرار داده
و با دریافت مبلغی، گناهان گنهکاران را موردعفو و اغماض قرار دهد! که این
در حقیقت بازیچه قرار دادن دین الهی استکه به اصل مبدأ و معاد این چنین
آسیب وارد می کند.گویی اختیار دین خدا، معاد، بهشت و جهنم در دست کشیش قرار
دارد ! از این روش چگونه می توان به حقیقت دین مسیح(ع) رسید !؟
همان
کلیسا که در جهت گیری های اجتماعی و سیاسی، دین و آیین مبارزه با ظلم و
ظالم را که پیامبر آن و حواریین و پیروان خاص حضر تش همواره در نبرد علیه
ظالم بوده اند.مسلکی سازش کار و ظلم پذیر معرفی کرده می گوید: ((اگر به یک طرف صورتت سیلی ظالم نواخته شد، طرف دیگر را هم پیش بیاور تا سیلی دیگری نواخته شود) )؛
در حقیقت کلیسایی که در راستای اهداف استعماری و استکبار جهانی قرار
گرفته، دین را از تمام شؤن اجتماعی و سیاسی تهی کرده و شعار
استعماری((جدایی دین از سیاست)) را عملی کرده است.چگونه معرف دین الهی می
تواند باشد؟!
در مورد یهودیت هم مسأله به همین صورت است.حب
دنیا و ثمن بخس همواره آانان را وادار نموده تا با دین فروشی ارتزاق کنند،
فویل للذین یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشترو به
ثمناً قلیلآ... فویل لهم مما کتبت ایدیهم و ویل لهم مما تکسبون.بقره ،79.
((پس
وای بر کسانی که با دست خودچیزی نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به
بهای اندک (متاع دنیا) بفروشند، وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن
بدست می آرند)).
ادامه دارد....
کلمات کلیدی :
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]