سفارش تبلیغ
صبا ویژن







http://aftablog.com/uploads/g/gmz467/19000.gif

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ....

دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد .....

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت .....

به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

گویی که ز صخره ها صدا می آید .....

آوای خوش خدا خدا می آید .....

ای خسته دلان منتظر گوش کنید ....

آوای محمد از حرا می آید

http://www.upload.tazkereh.ir/images/95415259091121686820.gifhttp://www.upload.tazkereh.ir/images/95415259091121686820.gifhttp://www.upload.tazkereh.ir/images/95415259091121686820.gif

با  بعثت  آن  نبی  مرسل  

  

              بتخانه  به  کعبه  شد  مبدل



هر  دم  صلوات  بر  جمالش
   
          بر  احمد  و  بر  علی  و  آلش

آمدی ای شهسوار مهر  ...آمدی از نور کوهی ساختی... آمدی عرش و فرش را پر زه گلهای قدومت ساختی...

آمدی تا خاک و آب از نفس هایت کنی چون آفتاب

آمدی بر دل نشان عشق را مهر ی زدی ..درمیان نقش عشق و نقش تو حرفی نبود..

عشق را با نام خود دادی جلا.. بر تو ای پیغمبر مرسل مجمد صد  سلام

نام ات  احمد؛ محمود؛ مصطفی....آخرین نقش نگار ستان طاق انبیاء

ای محمد ،ای اباالقاسم ، ای نور خدا.... دستم ما را گیر در روز جزا...

فاطمه دلخوش شو از این آرزو ... روز محشر دستگیر ات مصطفی است



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهدمقدس و  اعضای شبکه فعالان مشهدمقدس اسلام ناب
    آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهدمقدس، در دیدار با شورای مرکزی شبکه خودجوش فعالان فرهنگی، اجتماعی مشهد(اسلام ناب)، با تاکید بر جریان داشتن جنگ فعلی در فضای مجازی، اولویت اصلی را پس از تحکیم مبانی اعتقادی نظام و نیروهای انقلاب، ورود با تمام توان در عرصه جنگ سایبری دانستند.

    متن سخنان ایشان در این خصوص بدین شرح است:
    ... ما الان دقیقا در جنگیم. در حال حاضر فضا و میدان جنگ، فضای مجازی است. دشمن فضای مجازی را تصرف کرده است. بنده خدمت آیت الله سیستانی در نجف رسیدم. دیدم تمام اطلاعات ایشان از ایران از فضای مجازی است. حتی خواستم با ایشان صحبت کنم، چون وقت کم بود ایشان می گفتند من همه اینها را می دانم. یک مرجع تقلید عالیقدر و بزرگ تشیع کانال اطلاعاتی اش فضای مجازی شده است، چه برسد به اینکه یک جوان دانشگاهی و حوزوی و یا یک آدم معمولی! و می بینید که دشمن فضای مجازی را میدان جنگ کرده است. حال شما در وبلاگ نویسی بنشینید حساب کنید، اگر فرضاً ما در داخل و خارج 10میلیون وبلاگ نویس داشته باشیم، 9میلیون و پانصدهزارش بر ضد اسلام است.

    شما اولویتتان را این بکنید که همه نیروهایتان را جمع تا در این فضا بجنگید و جنگ سایبری را جدی بگیرید. با وبلاگ طنز، علمی یا ادبی و یا هک کردن  و... با هر وسیله ای که می توانید به جنگ بروید. هر چه هست الان جنگ است. ببینید شب عملیات حساب نمی کردند که آقا ما اینجا آرپی جی بزنیم، اینجا تیربار، بلکه بسیجی و سرباز در میدان عملیات بود که تصمیم می گرفت. تا یک منطقه ای می گفتند گوش بده چه میگوییم. اما وقتی وارد باران آتش می شد هرکاری را  خودش تصمیم می گرفت و می کرد. 

    بچه ها می گفتند که ما شب عملیات با آرپی جی برای شکار تانک رفته بودیم، یکهو دیدیم یک هلی کوپتر می آید. با آرپی جی هلی کوپتر را زدیم. یعنی کسی اونجا نگفت چرا شما که به شکار تانک رفته بودید، هلی کوپتر انداختید!

    مسئله جنگ ما در فضای مجازی به این حد رسیده است که هر کس دستش می رسد با هر وسیله ای که می تواند متوسل بشود . این را بدانید که مسلم است همانطور که در جنگ برخی اوقات خلاف شرع ها جایز می شود در جنگ سایبری هم خلاف شرع ها جایز می شود. یعنی الان شرایطی است که شما با هرچه که به دستتان می رسد بزنید. ملاحظه هیچ طرف را هم نکنید چون شما نزنید دشمن شما را می زند....

    در این دو اولویت(تحکیم مبانی اعتقادی نظام و نیروهای انقلاب/ورود با تمام توان در عرصه جنگ سایبری) هر چه قدر هم که نیرو بگذارید، تمام شدنی نیست و به اولویت دیگری نمی رسید...
    به نقل از شبکه ارتباطی _وبلاگی محاهدان مجازی



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    18 تیر»
    89/4/18 3:24 ص

     

    از غائله 78 تا فتنه 88

    تاریخ
    انقلاب اسلامی شاهد حوادث و اتفاقات گوناگونی است که با همه شیرینی‌ها،
    سختی‌ها، فشارها و همه مسائل حاشیه‌ای‌اش تجربه‌های بسیاری را برای ملت بر
    جای گذاشته است.

     

    علی قاسمی/ حسین بابایی - تجربه و امتحان‌هایی که با گذر زمان فولاد حضور انقلابی مردم را آبدیده‌تر و استوار‌تر کرده است؛ اتفاقاتی که از سوی دشمنان انقلاب اسلامی در قالب بحران، جریان‌سازی و پیاده می‌شوند تا با ایجاد تهدید، وزنه مقابل آن یعنی امنیت و نهادهای امنیت‌ساز جامعه را مورد خدشه قرار داده و از این طریق اهداف و اغراض شوم خود را پیاده سازند.

    در همین راستا غائله کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 از جمله حوادث و اتفاقاتی است که با ایجاد شرایط بحران در آن مقطع زمانی اهداف دشمنان انقلاب اسلامی در طرح‌ریزی پروژه براندازی از درون را مشخص ساخت، چرا که در روزهای آغازین سال 1378 «نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی خواستار اجرای فوری پروژه انفجار از درون ساختار حکومتی ایران شد و تأکید کرد: «باید با ایران کاری کرد تا همان اتفاقی که در شوروی سابق صورت گرفت، پیش آید و آن هم انفجار از درون بود.»

    از این رو با ایجاد بحران در تیرماه همان سال و چهار روز آشوب در تهران فضای مورد دلخواه و ترسیم شده از سوی طراحان خارجی و مجریان داخلی را به‌وجود آوردند.

    در واقع این موضوع شروعی برای یک حرکت آرام به روش حرکت با چراغ خاموش و در راستای تهاجم و ناتوی فرهنگی دشمن آغاز شد. دشمن با تلفیق تهاجم فرهنگی با ماهیت فرهنگی آن با مفاهیم سیاسی و امنیتی، استحاله در افکار و باورها و نفوذ در کانون‌های تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز و به عبارت دیگر شکار وابستگان نظام با فریب یا از طریق آلوده‌سازی به مطمع دنیوی در دستور کار قرار داد به گونه‌ای که بر اساس این الگو و در استمرار این مسیر اتفاقات وحوادث بعد از انتخابات دهم و فتنه 88 را به‌وجود آورد. اتفاقات و حوادثی که تا چندین ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری فضای کشور را ناآرام و کام مردم را از پیروزی و حضور حداکثری و 40میلیونی که برای ملت ایران یک عید و جشن بزرگ ملی به حساب می‏آمد، تلخ و سرعت چرخ‌های سازندگی کشور را از حرکت در مسیر رشد و سازندگی باز داشت.

    در واقع نگاه عمیق به جریانات اخیر از بحران 78 و نهایتاً فتنه 88 روند شکل‌گیری این جریانات را بیش از پیش نمایان می‌سازد که تهدیدات نرم علیه انقلاب اسلامی با ناتوی فرهنگی آغاز شد که با تخریب باورها و اندیشه‌های برآمده از اعتقادات بسترهای مناسب برای بروز حوادثی از قبیل بحران 78 و فتنه 88 را فراهم کرد. مسأله‌ای که مقام معظم رهبری با دوراندیشی الهی خویش از سال‌ها پیش از وقوع این جریانات، در پایان جنگ تحمیلی، هشدار داده بودند که جنگ دیگری در قالب تهاجم و ناتوی فرهنگی در حال انجام است و در این باره نیز فرمودند:«اینکه مکرر گفته‌ایم و می‌گوییم که توطئه فرهنگی در جریان است و من آن را عیان در مقابل خودم مشاهده می‌کنم متکی به استدلال است، شعار نمی‌دهم، من این را مشاهده می‌کنم، امروز دشمن با شیوه‌هایی بسیار زیرکانه در داخل، درحال یک جنگ و مبارزه تمام عیار فرهنگی علیه ماست». (25 /6/ 70)

    از این رو تهاجم فرهنگی دشمن و شکل‌گیری تهدیدات نرم و تلفیق آن با مفاهیم امنیتی مباحثی است که از جمله محصولات این فرآیند بروز غائله کوی دانشگاه و پیاده‌سازی انقلاب رنگی و مخملی در حوادث بعد از انتخابات است که با دستگیری برخی از عوامل و اعتراف عاملان این جریان و گذشت زمان این مسأله بیش از پیش روشن شد که فتنه 88 آمریکا و برخی کشور‌های غربی با پوشش فعالیت‌ها و اقدامات گروه‌های سیاسی و با مدیریت اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران و حمایت‌های مالی از آنان و با الگوگیری از انقلاب‌های رنگی انجام گرفته در دیگر کشور‌ها و با تأکید بر آشوب‌های شکست‌خورده 18 تیر 78، با استفاده از جنگ رسانه‌ای و بهره‌گیری از تکنیک‌ها و تاکتیک‌های عملیات روانی برای جابه جایی افکار عمومی و زمینه‌سازی جهت انقلاب مخملی، به دنبال ایجاد آشوب و اختلال در فضای کشور بودند و با حمایت از گروه‌های تابلودار ضدانقلاب و گروه‌های تروریستی وابسته به غرب در دامن‌زدن به اغتشاشات، اعتراضات و ناآرامی‌ها فعال بودند. این دقیقاً همان سناریویی است که از سوی مخالفان دولت گرجستان که از سوی غربی‌ها حمایت می‌شد، با استفاده از «رنگ سرخ» در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2003 میلادی این کشور اجرا شد و با کشاندن هواداران سرخ رنگ خود به خیابان‌ها و گسترش اعتراضات به نتیجه انتخابات و با حمایت‌های سنگین غربی‌ها در نهایت دولت حاکم را وادار به عقب نشینی کرده و مخالفان قدرت سیاسی را به دست گرفتند.

    از سوی دیگر ماهیت جریان مدعی «یار و همراه امام» برای مردم مشخص شد؛ جریانی که از ابتدا با شعارهای انتخاباتی آرمانی و همراهی با امام(ره) و ولایت وارد عمل شدند و در انتها به تقابل با اندیشه‌های حضرت امام(ره) و اصل ولایت پرداختند؛ به گونه‌ای که در روز قدس با زیر سؤال بردن یکی از جدی‌ترین و راهبردی‌ترین مسائل نظام جمهوری اسلامی ایران یعنی مسأله فلسطین و حمایت از مردم مظلوم فلسطین، افرادی با روزه خواری و رفتارهای غیر دینی، این راهبرد نظام که از اندیشه‌های ضد استکباری حضرت امام(ره) تبلور یافته بود را زیر سؤال برده و مورد حمایت صهیونیست‌ها در دنیا قرار گرفتند و در 13 آبان و 16 آذر بدون توجه به ماهیت ضد استکباری این روزها حرکت‌هایی در جهت تأمین منافع استکبار و متعاقب آن بی‌حرمتی به تصویر حضرت امام(ره) و آرمان‌ها و شعائر امام(ره) یعنی جمهوری اسلامی و اقدام وقیحانه و شرم آور اهانت به ساحت قرآن کریم و بی‌حرمتی به خون پاک سالار شهیدان و عاشورای حسینی و اصل مترقی ولایت فقیه انجام گرفت که عمق رذالت و همچنین دروغگویی این افراد را در همراهی با امام(ره) و آرمان‌های امام نشان داد.

    در واقع این مسائل نشان داد که جماعت فتنه‌گر از همه مرزهای اخلاقی و اعتقادی عبور کرده‌اند و دیگر هیچ نسبتی بین آنان و امام(ره) و مردم بزرگ ایران نیست چرا که این جریان هیچ چارچوبی برای رفتار و اندیشه خود نداشته و مهمتر از همه هیچ اعتقادی به قانون اساسی و مسائل و مقدسات جامعه نیز ندارد و با شعار علیه اصل ولایت فقیه که جزو اساسی‌ترین اصول قانون اساسی است بی‌اعتقادی به اسلام و ارزش‌های حسینی را ثابت می‌نماید.

    در واقع بی‌حرمتی‌ها و اهانت روز عاشورا در جریان فتنه88 همان اهانت به ساحت مقدس حضرت امام(ره) وتفکرات و اندیشه‌های پاک و زلال ایشان و ادامه جسارت‌های دیروز است که در بحران تیر 78 با شعارهای کذایی دنبال می‌گردید، همان جریانی که تظاهرات علیه خدا، انتقاد علیه معصومین و استیضاح کابینه ائمه هدی را تجویز می‌کردند؛ قیام کربلایی حسین بن علی(ع) را خشونت می‌نامیدند و افکار و اندیشه حضرت امام (ره) را عامل عقب‌ماندگی ایران می‌دانستند و خواستار به موزه سپردن افکار ایشان بودند.

    در واقع این جریان، یک جریان فرصت‌طلب آشکار است و نوع حمایت‌ها نیز کاملاً معنی دار است. آنها به بهانه تقلب در انتخابات و اعتراض به نتیجه آن به صف آرایی علیه انقلاب اسلامی پرداختند و به بهانه اعتراض به ادعای دروغین خود به مبارزه با اندیشه‌های امام(ره)، ولایت فقیه و ارزش‌های اسلامی پرداخته می‌شود. از این رو پاره شدن عکس امام(ره) و اهانت به آرمان‌های انقلاب و ارزش‌های حسینی و عاشورایی نتیجه زمینه‌سازی جریانی است که سال‌هاست تلاش خود را مصروف پاره کردن، تحریف کردن و محو کردن اندیشه‌های تابناک امام خمینی(ره) کرده‌اند.
    بنابراین در مطالعه شکل‌گیری این گونه حوادث ابتدا ردپای تهاجم فرهنگی و سپس تهاجم امنیتی- سیاسی که به تعبیر مقام معظم رهبری در قالب جنگ نرم از سوی دشمنان انقلاب اسلامی در حال پیگیری است دیده می‌شود چرا که با تغییر در باورها و اندیشه‌های آحاد یک جامعه تغییر در رفتارهای سیاسی و ساختار حکومتی کشورها امکان‌پذیر است.



    2 «فتنه» در یک ترازو

    عباس حاجی نجاری - برای کسانی که تحولات سیاسی دهه 70 در کشور را به درستی نشناخته‌اند همواره این سؤال مطرح است که ریشه حادثه 18 تیر ماه 1378 چه بود و آیا تعطیلی یک روزنامه آنقدر اهمیت داشت که به تبع آن غائله‌ای آنچنانی اتفاق بیفتد و حتی مقدم بر آن، آیا درج یک سند طبقه‌بندی شده وزارت اطلاعات که مسئولان روزنامه سلام از طبقه‌بندی آن آگاهی داشتند، آنقدر اهمیت داشت که هزینه تعطیلی روزنامه و حوادث پس از آن را پذیرا باشند.

    مروری اجمالی بر آن حوادث بیانگر این است که اگر در حوادث پس از انتخابات دهم «تقلب اسم رمز آشوب بود» در آن غائله نیز اقدام برنامه‌ریزی شده مدیرمسئول روزنامه سلام در درج سند محرمانه وزارت اطلاعات نقطه آغاز آن فتنه بود. بعد از درج سند وزارت اطلاعات در روزنامه سلام مورخ 16/4/1378 موسوی‌خوئینی‌ها مدیر مسئول آن در دادگاهی که پس از آن تشکیل شد مدعی شد که آن نامه از طریق نمابر به روزنامه رسید و من از منبع آن اطلاعی نداشته و پس از درج در روزنامه هم آن را در سطل زباله انداختم! وقتی قوه قضائیه بعد از ظهر آن روز براساس قانون مطبوعات اقدام به توقیف روزنامه سلام کرد، فردای آن روز (17/4/1378) سعید حجاریان تیتر اصلی روزنامه صبح امروز را اینگونه نگاشت که «آیا کسی می‌تواند هزینه تعطیلی روزنامه سلام را بپردازد» و کمتر از 20 ساعت پس از انتشار این پیام غائله‌‌کوی دانشگاه آغاز می‌شود و در حالی که در ماجرای آن شب کوی دانشجویی کشته نشده بود، صبح روز 18 تیرماه تمام دانشگاه‌های کشور سیاهپوش شده و تصویر 26 نفر که گردانندگان حادثه مدعی شده بودند که در ماجرای کوی کشته شده‌اند به عنوان «شهید دانشجو» به سراسر کشور مخابره می‌شود تا هسته اصلی فتنه و هیجان اجتماعی مورد نیاز متکی بر این «دروغ» شکل بگیرد؛ غائله‌ای که محوریت آن مسئولان وقت وزارت علوم، وزارت کشور و ... بودند.

    دو فتنه 18 تیرماه 78 و فتنه بعد از انتخابات دهم، هر دو به لحاظ زیربناهای فکری، سیاسی و فرهنگی مشترک و عناصر حلقه‌های کیان، سلام، ملی- مذهبی‌ها و سازمان مجاهدین عاملان اصلی بودند، اگر چه در فتنه بعد از انتخابات تجربه آنها بیشتر شده و حساب شده‌تر عمل کردند چرا که در غائله 18 تیرماه گردانندگان ماجرا ادعای دفاع از امام (ره) و ارزش‌ها و ... را نداشتند بلکه در بیان مواضع ضددینی و ضد انقلابی خود و دفاع از مبانی سکولاریسم که در پوشش گفتمان توسعه سیاسی آن را نهادینه کرده بودند، ابایی نداشتند، اما این بار و در فتنه بعد از انتخابات، منافقانه دم از امام(ره) و انقلاب و ارزش‌های دینی زدند. در فتنه 18 تیرماه 78 امکانات دولت وقت در اختیار آشوبگران بود؛ از امکانات وزارت علوم و وزارت کشور و موبایل‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست وقت گرفته تا اطلاعات طبقه‌بندی شده حساس‌ترین مراکز امنیتی کشور در خدمت غائله‌سازان بود به گونه‌ای که حتی کوکتل مولوتف‌هایی که علیه نیروی انتظامی و مردم بی‌گناه به کار می‌رفت همراه غذای متحصنین به داخل کوی دانشگاه منتقل می‌شد. اما به‌رغم همه اینها فتنه تیرماه 78 به دلیل نداشتن پایگاه اجتماعی و محدود شدن دامنه تحرکات به برخی از تشکل‌های دانشجویی به سرعت رو به خاموشی گذاشت اگرچه لحظه تاریخی 23 تیرماه نشان داد که گردانندگان غائله فاقد پایگاه مردمی هستند.

    در تبیین تئوریک ابعاد جنگ نرم دشمنان علیه انقلاب اسلامی، جنگ نرم علاوه بر امکانات و ابزار خاص خود بر سه رکن اصلی استوار است، دشمنان بیرونی، بازیگران یا همان فعالان داخلی و بدنه اجتماعی و تحقق پدیده جنگ نرم منوط به آماده بودن این سه رکن در کنار هم است. تفاوت اصلی غائله 18 تیر با فتنه بعد از انتخابات در این رکن سوم بود چرا که هم دشمن بیرونی و اراده آن و هم فعالان سیاسی یا گردانندگان داخلی جنگ نرم در هر دو فتنه مشترک بودند اما آنچه عاملان فتنه بعد از انتخابات را به پیروزی امیدوار کرده بود، چیزی بود که در عرصه اجتماعی و در کف خیابان نمود یافت.
    شور و حال مردم در انتخابات دهم ریاست جمهوری که بی‌نظیر و محصول مهندسی و مدیریت نظام برای ایجاد یک مشارکت حداکثری بود، این تصور را در میان عاملان داخلی جنگ نرم دشمن ایجاد کرد که با طرح دروغ و فریب تقلب در انتخابات قادر خواهند بود آن هیجان و شور اجتماعی را در صحنه حفظ کرده و در مقابله با نظام به کار گیرند و بالاخره این تلاش بیست ساله خود در براندازی نظام جمهوری اسلامی را با این ظرفیت اجتماعی تحقق بخشند که البته این بار نیز روشنگری‌های مقام معظم رهبری و دیگر بزرگان نظام و آگاهی و بصیرت مردم بر اهداف فتنه‌گران غلبه کرد و آنچه برای سران فتنه باقی ماند رسوایی اجتماعی و عیان شدن سرسپردگی آنها در مقابل دشمنانی بود که از ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی همواره به دنبال فروپاشی نظام اسلامی ایران بودند.

    منبعر اصلاح طلب فعال



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]

    مراسم سالگرد ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی -حاج احمد متوسلیان (فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله)، کاظم اخوان، تقی رستگارمقدم و سید محسن موسوی که در سال 1361 ربوده شده و در زندان‌های رژیم اشغال‌گر قدس زندانی شدند- در گلزار شهدای شهر ری برگزار شد.

    به گزارش رجانیوز، در این مراسم که با حضور انبوه مشتاقان و علاقه‌مندان به ارزش‌های دفاع مقدس برگزار شد، حاج سعید قاسمی از همرزمان حاج احمد متوسلیان و از فرماندهان دوره دفاع مقدس به ایراد سخنرانی پرداخت.

    متن این سخنرانی در ادامه می‌آید:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با این تغافل رسانه‌ای که به عقیده بنده عمداً در طول این سه دهه ایجاد شد، مبارزه کنید. حضور شما نه برای آزادی آنهاست، بلکه اتفاقی که افتاد، یک جریان تاریخی بود برای اینکه پیوسته برای خودمان که در بند زنجیرها گرفتار شدیم، دعا کنیم. به تعبیر سید مرتضی از این چنبره که دوران به ما زده نجات پیدا کنیم.

    اگر یک مؤسسه رویانی که تکثیر و تولید مثل به مثل می‌کند، می‌توانست از یک چنین موجودی یکی دیگر درست کند، به ضرس قاطع عرض می‌کنم می‌توانست اوضاع و احوال تاریخ را عوض کند. همانطور که با قاطعیت عرض می‌کنم، این ملت و نظام دو عملیات بزرگ فتح المبین و بیت‌المقدس را مرهون این مرد بزرگ است. البته نه تنها این دو عملیات بلکه امروزه یک جریان تاریخی که در خاورمیانه به نام "حزب‌الله" از آن یاد می‌کنیم و همچنین جریان‌های متصل به آن را باز هم مرهون این بزرگوار و البته موسوی، رستگار و اخوان ماست.

    اینجا خانواده‌های محترم این عزیزان حضور دارند؛ اگر اسمی کمرنگ برده می شود، جسارت نشود، احمد؛ علمداری است که همه اینها شاگرد او هستند و به این شاگردی افتخار می‌کنند.

    اما دوستان احمد و یاران او یک تاریخچه زندگی دارند که همیشه با کمبود وقت برای شناساندن آنها مواجه می‌شویم. مانوری که امشب انجام می‌دهیم پیامی دارد امشب می خواهیم جان کلام را بگیریم و حرفمان را به بچه‌هایمان برسانیم و نتیجه بگیریم.

    احمد سه دوره زندگی دارد؛ قبل از انقلاب که جریان‌های شیرین و زیبایی دارد. در دوران انقلاب که یک دوره دو ساله دارد که مقطعی چند ماهه از آن در کردستان بود و بعد از آن به فاصله سه ماه فتح‌المبین را علمداری کرده است.

    کتابی در خصوص احمد نوشته شده بود که حضرت آقا از آن تقدیر کردند و دراین خصوص می‌فرمایند چهار ماه این کتاب را تورق کردم و نیوشیدم.

    اگر اینها را نمی شناسی بخاطر سه دهه تغافل رسانه‌ای در این مورد است.

    در زمانی که همه تئوریسین‌های جنگ هستند، باز هم تز و مدل تفکراتی احمد بود که در فتح‌المبین حرف آخر را می‌زند. همه آنها که امروزه زیر بمباران فکری و رسانه ای تفکرات موهومی هستند مثل اینکه امثال احمد یک مشت آدم بودند که بچه های مردم را به کشتن می‌دادند اما تز احمد این بود که وقتی دشمن را شناسایی نکردی و نمی‌شناسی و وقتی هم که بالانس موازنه قدرت تو با دشمن یکی نیست، اگر بخواهی تک جبهه‌ای به دشمن بزنی، دیوانگی محض است ضد آن عملیات کنی و البته بعد از آن که دشمن را شناختی تا آنجایی که می‌توانی به عمق مواضع دشمن رخنه کن.

    لذا بر اساس این تفکر بود که درعمق دشمن حتماً خودش باید برود.

    خودش باید برود شناسایی کند تا دلش آرام بگیرد و بعد به بچه های مردم بگوید بروید، این مدل و تز عملیاتی احمد بود.خودش زودتر می‌رفت و به تعبیر ما می گفت که بیایید نه اینکه بروید.

    در عملیات فتح المبین بود که با داشتن یل‌هایی مثل محسن وزوایی که با گرفتن توپخانه‌های دشمن توانست برای شما 11هزار اسیر بگیرد و زمین شما را آزاد کند.

    و در عملیات بیت‌المقدس بود که به فاصله یک و ماه اندی بعد از فتح المبین خرمشهر آزاد شد.

    حضرت آقا یک ماه پیش در بازدید از دانشگاه امام حسین‌علیه‌السلام –علی‌رغم اینکه این روزها دعوا بر سر فاتح خرمشهر وجود دارد- فرمودند (نقل به مضمون): خیلی‌ها در آزادسازی خرمشهر نقش داشتند درست است، اما پیوسته شیر در زنجیر، فرمانده جاویدالاثر ما حاج احمد متوسلیان نقش به‌سزایی در این قضیه داشت که جای او خالی است.

    بعد از این، دو عملیات بزرگ اتفاقی افتاد. همزمان اسرائیلی‌ها هجمه کردند؛ در سال 1982 میلادی مصادف با 1361 شمسی جنوب لبنان را اشغال کردند. در شرایطی که هنوز زمین‌تان در اشغال است، نظام تصمیم می‌گیرد گروهی را عازم آنجا کند. البته بعد از آن حرف و حدیث‌هایی پیش آمد که سرخود این کار را کردند. این ارتشی‌ها که آمدند، نمی توانند بدون اجازه سیستم فرماندهی کل قوا آب بخورند. نمی‌شود که بگوییم امام از این جریان آگاه نبوده است. اینها رفتند و بعد امام این جمله معروف را که راه قدس از کربلا می‌گذرد، ایراد فرمودند.

    متأسفانه برای اینکه این اتفاقات در تاریخ ما ثبت نمی‌شود، دستخوش کلمات و حوادث می‌شود و متأسفانه این بخش از تاریخ هم که شاه بیت‌غزل داستان احمد و بلکه به تعبیر من همت هم در لبنان و در آن مأموریت نوشته شد، از این قاعده مستثنی نیست.

    تاریخ اما چقدر عجیب است که احمد جان یکی می‌شود مثل تو و همت که یک کتانی چینی و یک پیراهن کهنه سپاه با آرم "واعدوا لهم ماستطعتم من قوه" که در آن هواپیمای اعزامی با زیارت عاشورا و گریه گفتید بچه‌هایی که از فتنح‌المبین و بیت‌المقدس و کردستان به این هواپیما آمدید، می‌خواهیم این سری جایی برویم که شاید جنازه‌‌هایتان برنگردد، یک‌بار دیگر وصیت بنویسید. این تعداد آدم کمربسته و استشهادی را با خودش برده است که برای قصاص‌گیری اهل بیت رسول‌الله پای کار آمده باشند.

    همه کسانی که این روزها دغدغه این را دارند که کاری کنید که مسئول مربوطه خود را تکانی بده و ما را لای گونی‌های برنج گوشت لب توپ هم که شده بفرست به سرزمین‌های اشغالی، این شور و عشق از یک فرمانده‌ای است که آن روزها جمعیتی را برای یک مبارزه واقعی و میدانی بسیج کرد و پای کار آورد.

    اما احمد جان! بد نیست چیزهایی را به عنوان خاطره بگوییم. اگر قاطعانه شهید شده بودی می گفتم که مطلعی برای‌ اینکه شهید شاهد و ناظر است، اما به این اعتقاد هستم که این پرونده بسته نشده و می شود امیدوار بود که شما در یکی از زندان‌های اسرائیلی هستی چون اسرائیلی‌ها اینگونه‌اند که عجله‌ای برای سوزاندن اطلاعات ندارند. زود پرونده را نبندیم. آنها مثل ما عجله ندارند. چهار دهه یک پرونده را نگه می دارند و آن را به موقع خرج می کنند. شاید مقدر شده تا این داستان در یک ابهامی بماند تا امروز در این جلسه بیایم و شما را با حال وهوا و مدل تفکراتی این مرد آشنا کنم. شاید قرار است مثل خانم فاطمه‌زهرا(س) بی نام و نشان بماند. شاید جزء دعاهایش بود. مثل چمران که در وصیت‌نامه‌اش آمده بود که دوست دارم برای خدا آنگونه بسوزم که حتی تکه زمینی را از شما اشغال نکنم.

    سقف پرواز اینها کجاست؟ ما می‌پرسیم قبر متری چند؟ اما آنها این‌طور نگاه می‌کردند.

    اما احمد جان تو در این فتنه هشت ماهه اخیر نبودی؛ آن روز که در هواپیما یک نفر به استقبال ما آمد که دست برقضا سفیر ما هم بود، آن‌ها علی‌رغم اینکه مؤسسه فلسطین به نامشان شد و مدت زیادی نمک آن را خوردند اما عجیب بود در جریان فتنه، یکی از علمدارهای فتنه شدند، الله اکبر...

    این قوم جهاد کرده آخر سر باخت/ ولی سر پی زر و زیور باخت/ این دوره دور بی تمکینی است/ در اصغر اگر نباخت در اکبر باخت

    اما احمد جان! امروز اگر تو بودی، حرف امام و حضرت آقا -در رأس اهداف مسئولین نظام- این بود: "دفاع از فلسطین عمق استراتژیک نظام جمهوری اسلامی است"، این بازی نیست که آرد و روغن ارسال کنیم، فلسطین به عنوان عمق مسئله استراتژیک جمهوری اسلامی است. اگر امام هم این را نمی گفت جزء سنن تاریخی است، همه یهودی‌ها و مسیحی‌ها به این اعتقاد دارند ما هم اعتقاد داریم که تکلیف در نبرد آخرالزمان قرار است در مسئله آزادسازی قدس روشن شود.

    اما احمد جان خوب شد نبودی و کاش هیچ‌وقت نشنوی و به گوش‌ات نرسد که خط نبرد ما رسیده به خیابان جمهوری اسلامی که فرماندهی معظم کل قوا هم از پشت خانه خود صداهای منحوس را می‌شنید. باورت نمی‌شود. اگر تو بودی قطعاً جرأت نمی‌کردند به رهبر توهین کنند. این روزها دکتر و مهندس اینقدر زیاد شدند ولی تمام آنها مدل زندگی و تفکر شما را دیوانگی محض می‌دانند و بر این باورند نه تنها این مدل جایی ندارد بلکه بنا نیست مدل تو را حتی در کتاب‌های خودمان بشناسانند.

    سه دهه در کتاب‌های ما پطرس هلندی را به خورد ما بدهند، بعد بگویند این داستان سرکاری بوده و از اساس کذب است. اما مثل اینکه قرار نیست داستان تو و قجه‌ای‌ها و وزوایی‌ها و چراغی‌ها و کریمی‌ها در کتاب‌های درسی فرزندان من بیاید. چطور شود مراسمی در جنوب شهر برگزار شود و جمعیتی که همیشه چشم انتظار و همیشه پای کارند این حرف‌ها را طور دیگر بشنوند.

    ولی اگر تو بودی قطعاً نمی‌گذاشتی رفقایت که این روزها که رفاه‌طلب و محافظه‌کار شدند این معامله کاری ها را انجام دهند. یک روز به دامِ باغِ بالا دربند/ یک روز به آسیای پایین خرسند/ این گونه نشستیم و نشد هیچ عیان/ ما را که فروخت، در چه بازار و به چند؟!

    اگر تو بودی قطعاً تشکل بسیج جهانی اسلام و نه بسیج سمپاش و بنا و صافکار و نقاش می رفتید به سمت اینکه آرمان حضرت روح الله و ایضا آرمان حضرت آقا را در جهت تشکیل ارتش 20 میلیونی تحقق ببخشید. می‌رفتید به آن سمتی که بتوان نهضت جهانی اسلامی را تشکیل داد.

    اگر تو بودی مثل ما عمل نمی‌کردی که امروز به خاطر کوچک‌ترین مسائل مثل دانشگاه آزاد اسلامی، جماعتی که سه دهه کرسی ثروت و قدرت را در دست داشتند، حاضر نمی شوند این‌ها را واگذار کنند و یا مسائل کوچک‌تر آن مثل حجاب در گیر و بندهای ابتدایی باشیم، چه رسد به مسائل جهان اسلام. خدا نکند که دوباره حرف تیر و ترکشی بیاید. در حد همین که آذوقه‌ای برسانیم، کافی است منتظر نشستیم که ببینیم آیا بالاخره کشتی آذوقه را می‌فرستیم و آیا آن را می زنند یا نمی زنند!

    احمد جان امروز جمهوری اسلامی مثل تو و محسن وزوایی ندارد که بدون هماهنگی لانه جاسوسی را تسخیر کنند و بعد به امام پیغام بدهند که آقا جان ما گرفتیم، چه دستوری می‌فرمایید؟

    احمد جان امروز همه می خواهند از آقا خرج کنند، آقا هم برایشان طراحی کند، هم عملیات. آقا خودش بیاید داخل خط و مثل یک بسیجی بجنگد. مثل همین موردی که در این هشت ماه فتنه شد.

    احمد جان اگر بودی امروز جبهه در اروپا و خاورمیانه بود، نه در خانه خودمان!

    اما احمد عزیز:

    ما سنگین‌تر از این حرف‌ها هستیم؛ قبلا گفتم من این دغدغه را ندارم که چرا اینجا نیستی! اگر روزی پای خود را در فرودگاه بگذاری اولین کاری که می‌کنی، یک سیلی به گوش من می‌زنی! تا این وضعیت را می‌بینی سرت گیج می‌رود. اما تو بمان برای اینکه سرباز واقعی آقا هستی. شاید یک روزی احمد جان جریانی مثل سال 2000 پیش بیاید و در اثر یک واقعه تاریخی، قفل زندان‌هایی مثل خیام باز شود و جماعتی بیایند و تو را از زندان بیرون بکشند که تو به درد همان سرباز واقعی آقا امام زمان(عج) یعنی یکی از همان 313 نفر می خوری.

    ترسم آن روز که از قله فرود آید مرد/ سیصدو سیزده آدم نتوان پیدا کرد/ ترسم آن روز که مردان سرانجام آیند/ این جماعت همه با بقچه حمام آیند

    احمد جان ترس ما از این است اگر تو بودی، ادامه نبرد را پیوسته در شعار و گوش ما زمزمه می‌کردی. همان شعار حضرت روح الله را که فرمود: "القدس! هو غدة السرطانیة و یجد ان تزول" همان طور که در روزهای آخر هم می‌گفتی: آهای بچه‌ها! مدام که قدس ما در اختیار یهود، مکه و مدینه در اختیار منافقین و کربلا و نجف در اختیار کفار است، نبرد ادامه دارد.

    آن سفر کرده که صد قافله دل در ره اوست/ هر کجا هست خدایا به سلامت دارش/ اللهم فک کل اسیر



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    با لطف و عنایت خداوند متعال و همت وبلاگ نویسان فعال ارزشی ، دومین همایش و گردهمایی 8 ماه نبرد سایبر افسران جنگ نرم توسط وبلاگ نویسان و فعالین عرصه نت برگزار خواهد شد.همایش فوق با عنوان همایش بزرگ " فصلی تازه در بصیرت " از سلسله همایش های هشت ماه نبرد سایبری در روز دوشنبه 31 خرداد 89 از ساعت 17 تا نماز مغرب و عشا در آدرس شهرری ، خیابان فدائیان اسلام ، روبروی بلوار امام حسین (ع) ، کانون سمیه برگزار می گردد.
    با توجه به لزوم یکپارچگی و منسجم شدن فعالین ارزشی اینترنت از تمامی عزیزانی که قصد شرکت در این همایش را دارند درخواست می گردد فرم ذیل را تکمیل نموده و شماره رهگیری خود را در روز همایش همراه داشته باشند. کد رهگیری فوق شناسه شما جهت دعوت در دوره ها و همایش های مختلف افسران جنگ نرم فعال در حوزه سایبر می باشد.
    جهت کسب اطلاعات بیشتر به لینک http://www.netiran.info/group.php?group_id=70 مراجعه نمایید.



    نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    <      1   2   3   4   5   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی