اینان با تحریف کتاب آسمانی تورات ، انواع افتراء و تهمت ها را به دین الهی بستند و حتی صهیونیست نژاد پرست که خور را صاحب اختیار همه انسانهای روی زمین پنداشته و ظلم و تجاوز را سیره خود قرار داده، دم از انتساب به دین موسی(ع) می زند.
آیا ممکن است به دین حضرت موسی (ع)از طریق اعتقاد و رفتار یهود و صهیونیست دسترسی پیدا کرد؟! صهیو نیستی که سنبل ظلم و تجاوز و جنایت و خیانت است.
به همین خاطر اعتقاد و رفتار پیراوان یک مرام و مسلک هیچ گاه نباید معیار شناخت آن مکتب قرار گیرد برای شناخت هر دین آسمانی مصون از تحریف و روش پیامبر آن دین ملاک و معیار است
اسلام و رفتار مسلمانان
در مورد شناخت اسلام هم نباید اعتقادات و رفتار مسلمانان و فرقه های گوناگون مذهبی معیار قرار بگیرد زیرا گر چه قرآن کریم که منبع اصلی معارف و احکام الهی است مصون از هر گونه تحریف می باشد به همین دلیل مبانی اعتقادی فِرق مسلمان به یکدیگر نزدیک و در بسیاری از موارد اصولی با هم یکی می باشند.
اما قرآن کریم که مصون از تحریف بوده ، مصون از تفصیر به رأی و برداشت های سوء و تحمیل پیش داوریهای نبوده است و علت عمده پیدایش فرقه های گوناگون هم همین تفسیر به رأی هاست به همین جهت در معارف الهی واسلامی ، اعتقاد و رفتار مسلمانان نمی تواند ملاک باشد. ملاک در شناخت اسلام، منابع اصلی آن یعنی<<قرآن و عترت>>است. و برای آشنایی با معارف اسلام باید از این سر چشمه زلال بهرمند شد.
ویژگی مهم اسلام
اگر به لحاظ تحریف کتابهای آسمانی برای افراد بررسی منبع اصلی یهود و نصاری غیر ممکن است، از امتیازات منحصر به فرد اسلام این است که منابع آن برای همیشه زنده و پویا ودر دسترس همگان است. یک انسان متفکر و بی غرض، بایدبرای داوری صحیح در مورد اسلام به منابع رجوع کند، نه به رفتار و کردار پیروان دین اسلام . زیرا بسیاری از اعتقادات و رفتارها ناشی از برداشتهای غلط و کج اندیشی افراد است که نباید به حساب اسلام گذاشته شود. بنا براین اگر در برخی از جوامع اسلامی محدودیت هایی خارج از چهار چوب دینی برای زنان ایجاد کرده اند و از فعالیت های سیاسی و اجتماعی مانند تصدی امور اجرایی و نمایندگی مجالس قانونگذاری،حتی شر کت در انتخابات و امثال آن محروم نموده اند؛اینگونه روشها هیچ ارتباطی به اسلام ندارد. بلکه ناشی از کوته بینی برخی از افراد است که باعث ایجاد زمینه برای اتهاماتی این چنین به اسلام شده اند.
این تنگ نظری ها باعث شده که گفته شود اسلام زن را از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم کرده است! در هر صورت یکی از علل متوجه شدن اینگونه تهمت ها به اسلام همین سوء برداشت ها و کوته نظری برخی از پیروان اسلام می باشد،که هیچ گونه ارتباطی به اسلام و قرآن نمی تواند داشته باشد.
غرب زدگی!
ب :منشأ دیگر این اتهامات نسبت به اسلام ، بروز و پیدایش مکتبهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر و حقوق زن می باشد که با شعارآزادی زن و احیای حقوق بشر و حقوق اجتماعی قدم به میدان گذاشته اند. فرهنگ مبتذل غرب ناشی از این گونه مرامهاست که در روابط اجتماعی برای زن و مرد هیچ گونه محدودیتی قابل نیست. بلکه هر نوع قید و بند و مقررات را منافی با آزادی انسان می پندارد. و به تعبیر دیگر در روابط اجتماعی آزادی مطلق را ترویج می کند. غافل از این که آزادی مطلق بد ترین نوع اسارت بلکه اسارت مطلق است.زیرا آزادی مطلق(که عملاًبرای همه اقشار ممکن نیست)باعث از دست دادن حیثیت و شخصیت و کرامت انسانی جامعه و زنان شده،و با شعارآزادی،زنان را در معرض فساد و هوسرانی بیگانگان قرار داده اند و جامعه وزنان را از کرامت انسانی تهی کرده اند.
اینان در نهایت موجب اسارت زنان در بند هوس مردان شده اند. اما باید با تأسف گفت که ابتذال به جایی رسیده که دیگر فساد و تباهی نه تنها ضد ارزش نمی دانند، بلکه فساد و ابتذال برای این فرهنگ ارزش محسوب می شود!
در هر صورت رواج این نوع طرز تفکر موجب سوء ظن و روانه کردن اتهامات گوناگون به اسلام و جامعه اسلامی شده ،که اسلام زنان را از آزادی و کرامت انسانی محروم نموده است!
اسلام و فعالیت های اجتماعی زن
لکن نه رفتار فرق مسلمین ملاک و مبنا است و نه آزادی مطلق غرب، ملاک ارزش و کرامت است. مانند دیگر ادیان آسمانی احیا گر شخصیت زن و حافظ کرامت انسانی اوست.اسلام زن را از قید وبندهای ((جاهلیت نو)) نجات داده و شخصیت واقعی او را احیا کرده و حقوق فردی؛ اجتماعی؛ اقتصادی سیاسی و فرهنگی اوراتأمین نموده است.
اسلام به زن مانند مرد استقلال اقتصادی داده که در مقدمه به برخی ازشواهد قرآن اشاره شد.اسلام برای زن همانند مردحقوق اجتماعی قائل است. و زن مانند مرد می تواند با رعایت مقررات اسلامی در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شر کت کند.بلکه در بسیاری از موارد شرکت زنان در جامعه و به عهده گرفتن مسئولیت های عمومی،مانند مردان واجب است. مانند تصدی امور بانوان در جامعه و امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از دین الهی و دفاع از حقوق ملت های مظلوم که از وظایف عمومی اسلام است که زن و مرد در قبال آن دارای مسئولیتی یکسان هستند.
این مبحث ادامه دارد
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]