حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در آستانه سیزدهم آبان در نطق میان دستور
خود در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی امریکا در سال
59 تصریح کرد، لانه جاسوسی فکری امریکا در انتخابات دهم و با حضور چهل
میلیونی مردم تسخیر شد.
به گزارش رجانیوز، وی در ادامه با اشاره
به تدارک امریکا برای جنگ علیه ایران در جریان تسخیر لانه جاسوسی تصریح
کرد امریکا پس از شکست در انتخابات دهم نیز به دنبال انتقام از ملت ایران
و البته اینبار با هزینه های گزاف در اینترنت است و حوزه جنگ نرم است.
متن کامل این نطق مهم که با احسنت تعداد زیادی از نمایندگان و اعتراض برخی اعضای فراکسیون اقلیت همراه شد، در ادامه آمده است:
فردا روز سیزده آبان، سالروز سه واقعه
تاریخ ساز کشتار خونین دانش آموزان، تبعید امام راحل و تسخیر و تعطیلی
سفارت امریکاست. اما آیا واقعا فعالیت سفارت امریکا در کشور ما تعطیل شده
است.
روز قدس و 13 آبان را باید از جمله
مناسبت هایی دانست که شخصیت ها، احزاب و جریانات سیاسی در سایه نحوه
برخورد با آن، نمایی از چهره حقیقی شان را به نمایش می گذارند. سوگمندانه
باید گفت که نحوه برخورد سران یک جریان سیاسی در روز قدس امسال تا حدودی
بیانگر بیماری فکری آنها بود و اکنون در آستانه 13 آبان، با حذف نام
امریکا و اکراه از ذکر دخالت ها و جنایت های آن و در مقابل تاختن به
نیروهای انقلاب و یاران ولایت، نیمه دیگرچهره نفاق جدید در حال نمایان شدن
است.
13 آبان را سالروز تسخیرلانه جاسوسی
امریکا می دانیم. روزی که در پرتو آن اسناد جاسوسی امریکایی ها و همسویی
تعدادی از فعالان واداده سیاسی با سیاست های امریکا نمایان شد. لانه
جاسوسی تسخیر شد اما آیا سفارت امریکا در ایران هم تعطیل شد؟! بررسی حوادث
دهه دوم و سوم انقلاب که پس از ارتحال امام امت رقم خورد، نشان می دهد که
متاسفانه برخی اندک اندک، دانسته و نادانسته تبدیل شدند به کارکنان همان
سفارتخانه ای که روزگاری تسخیرش کرده بودند.
واقعیت ها را نمی توان انکار کرد، آیا
سفیران در سفارتخانه ها مأموریتی جز این دارند که منافع اربابان خود را در
حوادث و رخدادهای سیاسی و اجتماعی کشور میزبان تامین کنند؟ با این حساب
آیا موضع گیری ها، بیانیه ها و سخنان برخی شخصیت ها و احزاب سیاسی در سال
های اخیر و بهویژه در روزهای اخیر را چیزی جز انجام ماموریت یک سفیر
کارآزموده می توان دانست؟ آیا بازتاب این مواضع ذلیلانه در قالب تیترها و
تحلیل برخی وب سایت های اینترنتی، شبکه های ماهواره ای و روزنامه های
داخلی را چیزی جز بندهای ماموریتی یک سفارتخانه مجهز می توان دانست؟
اکنون با مرور مواضع و جهت گیری برخی از
این شخصیت ها به این نتیجه تلخ می رسیم که آنچه در 13 آبان 1358 تسخیر و
دستگیر شد، ساختمان ها و برخی عوامل جاسوس امریکا بود. این اتفاق هر چند
ضربه سختی به امریکا زد اما سال ها بعد این امریکایی ها بودند که توانستند
از دیوار فکری جماعتی بالا بروند که برخی از آنها روزگاری خود را پیروان
خط امام می دانستند.
اشغال جاسوسخانه امریکا و کنار زدن پرده
از چهره کریه آن به حق انقلاب دوم نام گرفت، با این حساب قطعا کنار زدن
پرده از چهره نفاق جدید در انتخابات دهم را باید انقلاب سوم نامید. آن روز
وقتی ساختمان سفارت امریکا تسخیر شد، امریکایی ها با حمله نظامی مستقیم در
طبس، جنگ سخت را کلید زدند و امروز وقتی سفارت فکری امریکا در انتخابات
دهم با حضور چهل میلیونی مردم و رای 85 درصدی به قانون اساسی و مدیریت
ولایت فقیه فرو پاشید، امریکایی ها با تزریق میلیاردها دلار در صفحات وب و
سایت های خبری و روزنامه های زنجیره ای، جنگ نرم را کلید می زنند.
به دنبال اشغال ساختمان سفارت امریکا بود
که شعار مرگ بر شوروی بزرگنمایی شد که امام امت این اقدام را ترفندی از
سوی ایادی داخلی امریکا برای فراموشی جنایات نظام سلطه در داخل کشور
دانستند و امروز نیز با تسخیر سفارت فکری امریکا در انتخابات دهم ریاست
جمهوری، شعار مرگ برروسیه مد می شود تا شکست مفتضحانه عناصر واداده سیاسی
در برابر امریکا و دخالت های استکبار در حوادث پس از انتخابات دهم فراموش
شود، در حالی که شعار اصلی ما نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی بود و
خواهد بود، بنابراین از نظر ما تفاوتی بین امریکا روسیه و انگلیس نمی
بینیم اما امریکا سمبل نظام سلطه است و با مرگ او همه نظام سلطه فرو خواهد
پاشید.
اما چه شد که طراحان دیروز اشغال ساختمان
سفارت امریکا، امروزخود تبدیل به سفیران فکری امریکا شده اند تا جایی که
برای فروپاشی نظام اسلامی همه امید جریان سلطه به عطسه آنهاست؟ راز این
دگردیسی تلخ را جز در ریشه دواندن فساد اقتصادی بزرگ مردان این جریان
سیاسی نباید جست. وقتی فساد اقتصادی و مدیریت اشرافی درمیان مدیران و
شخصیت های سیاسی لانه کرد، به دنبالش فساد اعتقادی، فساد سیاسی و فساد
اخلاقی نیز جوانه خواهد زد.
به همین دلیل است که همه، بهویژه ما
مدعیان اصولگرایی و از جمله دولت عدالت محور و رییسجمهور محترم برای یک
لحظه هم نباید در مبارزه با فساد اقتصادی تردید کنیم و حتی برای یک روز هم
نباید افرادی با پیشینه فساد اقتصادی را در کنار خود تحمل کنیم که خداوند
سبحان عاشق چشم و ابروی ما نیست و مردم حزب الله، این یاوران حقیقی امام و
رهبری با هیچ یک از ما -حتی اگر واژه هایی چون اصولگرایی وعدالت محوری را
آویزان خود کنیم-، عقد اخوت نبسته اند.
اکنون نیز عده ای که خط امام را ملک طلق
خود می دانند، تبدیل شده اند به سفیرانی که قدم به قدمشان تامین کننده
منافع امریکاست و بدون آن که خود بدانند یا بخواهند، برخی از احزاب و گروه
ها و نشریاتشان اندک اندک تبدیل شده اند به سفارت امریکا.
البته این برای بسیاری از شاگردان مکتب
امام قابل پیش بینی بود، می دانید از کی؟ از همان روز که چشمانتان را در
برابر فساد دوستان حزبی تان بستید، همان روز که برای رسیدن به قدرت و به
دست آوردن یک مشت رای، حاضر شدید دست در دستان نهضت آزادی بفشارید و چشم
بر نامه هشدارآمیز امام در باره سیلی این گروهک به اسلام و انقلاب ببندید،
همان روز که برای ضربه زدن به رهبری معظم انقلاب، حاضر شدید به رهبری دینی
و سیاسی شیخ ساده لوح و مطرود امام تن دهید، همان روز که به بهانه آزادی،
تمام ارزش های دینی را زیر سئوال بردید و دم از محاکمه خداوند زدید، همان
روز که افکار خمینی کبیر را پایان یافته دانستید و آدرسش را در موزه های
تاریخ دادید، همان روز که مرگ بر امریکا را افراطی برشمردید و از آتش
کشیدن پرچم نظام سلطه استغفار کردید و مراسم 13 آبان تان را از مراسم ملت
ایران جدا کردید، همان روز که شهادت را خشونت نامیدید و عاشورا را نتیجه
خشونت پیامبر در جنگ بدر دانستید و غیرت دینی را خشونت طلبی ترجمه کردید و
در برابر شعار توپ تانک بسیجی دیگراثر ندارد، نه تنها لب نگزیدید که سکوت
کردید و لبخند زدید، همان روز که ساز جامعه مدنی را با الگوی دمکراسی غربی
کوک کردید و در برابر شعار انحرافی جمهوری ایرانی فقط لبخند زدید، همان
روز که به جای نهج البلاغه از مارکس سخن گفتید و بر طبل قرائت های مختلف
از دین و تساهل و تسامح نواختید، همان روز که به دلیل ساده لوحی خودتان،
هشدار دلسوزان انقلاب را بیماری توهم توطئه دانستید و برای خوش خدمتی به
امریکایی ها با نظرسازی، آمار اشتیاق مردم به رابطه با امریکا را جعل
کردید و با استناد به همان نظرسازی در نامه ای وقیحانه از رهبری انقلاب
خواستید تا جام زهر رابطه با امریکا را سر بکشد، همان روز که در برابر
شعار نه غزه نه لبنان در روز قدس سکوت کردید و خلاصه همان روز که با تردید
و اجبار در جاده همراهی با ولایت فقیه گام نهادید.
حوادث روزهای آینده و نحوه برخورد برخی
از دوستان اصلاح طلب بویژه نمایندگان اصلاح طلب مجلس، ملاک خوبی برای عدم
اعتقاد آنها به اصلاحات امریکایی خواهد بود. توصیه ما این است که با صراحت
تمام در برابر انحرافات ایجاد شده در مناسبت هایی چون روز قدس و 13 آبان
واکنش نشان دهند. از یاد نبریم که امریکایی ها به یکباره از دیوار هویت
امثال خاتمی، موسوی و کروبی وهواداران کور حزبی آنها بالا نرفتند، بلکه
قدم به قدم مواضع و رفتارهای آنها تامین کننده منافع امریکا در داخل ایران
اسلامی شد تا جایی که امروز مرغان تخم طلای آنها نام گرفته اند. البته
توصیه ما به این سه نفر این است که تا دیر نشده، خود را عاقبت به خیر کنند
و نظام سلطه را به خودش واگذارند و به جاده ولایت و مردم برگردند و الا
سیلی ملت ایران زمین گیرشان خواهد کرد، همانطور که منافقین قدیم را زمین
گیر کرد.
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]