مهجوریت فلسفه
فلسفه هم اگرچه در حوزهها رایج است،اما در حقیقت باید گفت که مهجور است.فلسفه باید در حوزهها رواج پیدا کند.فلسفه فقط این نیست که ما کتاب منظومه یا اسفار را بگیریم و از اول تا آخر بخوانیم؛ نه،تبحر در فلسفه به این معناست که ما بتوانیم از تمام افکار فلسفى موجود دنیا که به شکل ساعتنگارى پیش مىرود و ساعت به ساعت فکر فلسفى مطرح مىشود و از مادّه فلسفه موجود خودمان مطلع باشیم و در مقابل فلسفههاى غلط و انحرافى،خودمان رادر حال آمادهباش نگهداریم و احیاناً اگر نقطه مثبتى در آنها هست،از آن نقطه مثبت استفاده بکنیم.فلسفه ما اینطورى پیشرفت مىکند؛ و الا در حد شناخت افکار و کلامات بزرگان به این اندازه ارزشى ندارد.فلسفه باید ما را به معرفت کامل برساند.باید دید در وادى معرفت در سطح بشرى،چهکار دارد مىشود.بایستى پىدرپى کارهاى جدید،افکار جدید،روشها و متدهاى جدید در حوزه مطرح بشود.
همه نباید فقیه شوند!
در همین زمان خود ما،مرحوم علامه طباطبایى(رض) درحدى بود که اگر منحصر به فقاهت مىشد،یقیناً به مرجعیت تقلید مىرسید.ایشان از علماى زمان خودش،اگر بیشتر نبود،کمتر نبود؛ اما فقاهت را به کسانى سپرد که مشغول فقاهت بودند.آن زمان در قم مرحوم آیتاللّه بروجردى با آن عظمت،و اساتید بعد از آن بزرگوار،مشغول کار فقاهت بودند؛ اما ایشان آمد مشغول فلسفه گردید و رکنى شد،و بعد از آنکه در قم هیچ نشان قابل توجهى از فلسفه نبود،آن را احیا کرد؛ شاگردانى تربیت نمود،معارف فلسفه را راه انداخت و گسترش داد.البته قبل از ایشان امام فلسفه مىگفتند،لیکن در دایره محدودى و با شاگردان مخصوصى؛ اما ایشان گسترش داد،درس را وسیع کرد و عمرش را به فلسفه صرف نمود.حوزهها باید اینطور باشند.اینگونه نباشد که همه باید رشته فقاهت را بگیرند؛ نخیر،طلبه باید بداند که اگر رشته تاریخ یا تفسیر یا فلسفه یا کلام یا علوم قرآن یا بقیه علوم اسلامى را پیمود،ارزشى در انتظار اوست و ارزشگذارى مناسبى مىشود.(آغاز درس خارج فقه 31/06/70)
ادامه مطلب
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]