الزامات مقابله با گروهک انحرافی
این روزها هشدار بزرگان پیرامون گروهک انحرافی و خطرات متصور از ادامه حضور آنها در شریانهای اقتصادی و کرسیهای قدرت یکی از دغدغههای جدی دلسوزان نظام است. آنچه در این میان به تفصیل درباره آن سخن گفته شده است، بایدهای مقابله با این جریان انحرافی است. اما در این میان برخی نکات و “نبایدها” نیز ضروری به نظر میرسد.
اولین خطر قابل تصور در مسیر مقابله با فتنه جدید، خطر افتادن در آغوش کسانی است که مدعی هستند که با “بصیرت” چنین روزهایی را دیده بودند و از این رو با اصولگرایان در انتخابات دهم و حتی انتخابات نهم هم کلام نگشتهاند. این گروه همانها هستند که اگر کارنامه آنها مورد تدقیق قرار گیرد، خطاهای مکرری در “عدم ولایتپذیری” و “عدم تمکین در برابر دستورات رهبری” را در کارنامه اجرایی و سیاسی خود دارند و از قضا در موضوع مورد ادعای خویش، خود پرونده گناهان قطورتری را دارا میباشند. باید توجه داشت که فرصتطلبان به دنبال حق نیستند و تنها در پی ایجاد شکاف در میان اصولگرایان و حتی یارگیری برای زنده نمودن مرده خویش هستند و از این کلمه حق مراد باطلی در سر میپرورانند.
خطر دیگر بیاعتمادی سرمایه اجتماعی حاصل شده در دوران حاکمیت گفتمان اصولگرایی است. عدهای در تلاشند با یکسان انگاری جریان انحراف با کل دولت و تعمیم تخلفات انجام شده به کلیه اقدامات دولت نهم و دهم، چنین وانمود سازند که اعتماد مردم به این گفتمان امری غلط بوده است. حال آنکه نباید فراموش ساخت که نفوذ عدهای خاص در صفوف یاران ولایتمدار سبب هشدارهای درون گفتمانی شده است و بخش عمدهای از عملکردهای رخ داده در شش سال اخیر توسط دولت، رکوردی جدید در خدمت، احیای ارزشهای انقلاب و صدور انقلاب اسلامی ایران را به ثمر نشاند. در این مسیر منحرفین برای خنثی نمودن تلاشهای دلسوزان ، این هشدارها را به جنگ قدرت برای انتخابات آینده مجلس مرتبط میسازند تا در سایه چنین اتهامی بتوانند با خیالی آسوده فضای انتخاباتی مطلوب را برای تداوم بقای خویش فراهم سازند. هر اقدامی که چنین بهانهای را به دست قدرت طلبان حقیقی بدهد، بیشک خطایی جدی است.
خطر سوم آلودن تلاشها برای اصلاح مسیر به روشهای غیر شرعی است. آنچه امام خامنهای در زمان فتنه ?? نیز به کرات بدان هشدار داده بودند و نیروهای وفادار به نظام را از آلوده شدن به غیبت، تهمت و هتک دیگران به بهانه دفاع از نظام بر حذر داشته بودند. در این مسیر باید تقید به موازین شرعی و التزام به قانون چراغ راه مقابله با کسانی باشد که از قانونمداری و طریق شریعت فاصله گرفتهاند.
دیگر نگرانی فریب خوردن در برابر سیاسیکاری برخی مدعیان ولایتمداری است که از کلام تا عمل آنها فاصله بسیار است. کسانی که سخن نیکو گفتن را به خوبی آموختهاند تا آن را سپر اعمال پلید خویش سازند.
نکته آخر و مهمترین نکته آنکه نباید بازی تعریف شده توسط حریف، ما را از دغدغه اصلی خویش بازدارد. دو اولویت اصلی امروز ما “جهاد اقتصادی” در مسیر “عدالت و پیشرفت” و حمایت از فرصت بینظیر “بیداری اسلامی” است. اگرچه نباید از خطر ایجاد انحراف توسط جریان نفوذی غفلت نمود، اما نباید در انفعال افتاد و هدف اصلی در این مقطع حساس را به فراموشی سپرد.
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]