سفارش تبلیغ
صبا ویژن







از همان وقتی جامعه وعاظ تهران یک عضو خود را اخراج کرد و این عضو اخراجی با فریب و سوء استفاده از نام جامعه وعاظ تشکل جدیدی را راه انداخت همگان آن را نه جامعه وعاظ ولایی که جامعه وعاظ مشایی نامیدند. جمعیت واعظون ولایی (خودشان می گویند جمعیت  واعظین ولایی اما مجمع واعظون به وزن مجمع روحانیون را بنده مناسب تر می دانم) تشکلی بدون نام و نشان است که همه بزرگان اصولگرایی از جمله آیت الله مهدوی کنی،‏ آقای مصباحی مقدم، سالک،‏اکرمی و ... آن را به رسمیت نشناختند. به گفته دبیر کل این تشکل هفته ای 5میلیون تومان از طرف آقای مشایی به این جمعیت کمک می شود ادعایی که تاکنون تکذیب هم نشده است. در جلسات این جمعیت نیز افرادی از دفتر ریاست جمهوری (همان جایی که مشایی کار میکند و رییسش است) حضور دارند و اخبار آن را به طور کامل در خبرگزاری ایرنا پوشش می دهند!

اما حکم روز 23 مرداد آقای مشایی پرده ای دیگر از رابطه جمعیت واعظون ولایی با مشایی را برداشت. در این حکم آقای مشایی اعضای شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری را انتخاب کرده است و آقای امیری فر همان دبیر کل واعظون یکی از همین اعضاست! امیری فر همان فرد اخراجی از جامعه وعاظ تهران است با اقدامات نادرست انشعابی در بخش اصولگرایان به وجود آورد.

متن حکم مشایی را اینجا ببینید



  • کلمات کلیدی : مشایی، امیری فر

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    بعد از دو سریال تقریبا قوی فاصله ها و به خصوص زیر هشت سریالهای ماه مبارک برای بینندگانی گه اکنون در دیدن سریال و تحلیل آن حرفه ای شده اند زیاد دل چسب به نظر نمی رسد. در این بین شبکه 5 تنها شبکه ای است که به سراغ طنز رفته است و سریالی طنز به نام نون و  ریحون به آنتن فرستاده است. اما بعد از چهار قسمت مشخص شد هدف سازندگان این سریال بیان مطالبی سیاسی آن هم از جنس فتنه است. قسمت چهارم این سریال که شب گذشته 24 مرداد پخش شد کنایات و تصریحاتی داشت که این ادعا را ثابت میکند. مثلا در بخشی از این سریال هنگامی برای فروش کلیه از طرف می پرسند چپ یا راست می گوید چپ خوبه راست مهم نیست!! صحبتهای سمیرا و عباس که در خیال عباس در زندان با هم مکالمه می شد نیز از هیمن جنس بود افزون که چاشنی توهین و بی نزاکتی هم داشت. این صحنه به نوعی شاید انتقام گیری جریان فتنه بود! تمسخر دادگاههای فتنه گران و آشوب طلبان بعد از اینکه آرامش به جامعه باز گشته است و مردم مطالبه بر حقشان محاکمه جریان فتنه است چه دلیل دارد؟ متاسفانه اشکال نظارت پس از پخش در سیما سبب شده این گونه موارد زیاد در سیما دیده شود.

    سریال شبکه دو به نام ملکوت هم به نظر از جنس دموکراسی تو روز روشن است که باید منتظر موضع گیری علما و صاحب نظران در مور  آن باشیم.

    نفوذ جریان فتنه در هنر و به کاری ابزار هنر برای ادامه کارشان امری است که روز به روز مشهود می گردد و باید برای ان چاره ای کرد.



  • کلمات کلیدی : نون، ریحون

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    خوش آمدی به روزه در تابستان

    برکت به معنای خیر بسیار و دائمی است و اگر چیزی دارای خوبیهای زیاد و مستمر باشد آن را مبارک می نامند. ماه رمضان از این دست امور است که آن را مبارک نامیده اند. ورود به ماه میهمانی خدا را مومنان یک سال به انتظار می نشینند و با رسیدن شمیم خوش رمضان و به شکرانه این توفیق حضور به درگاه حضرت حق حمد و ثنا می گویند که بار دیگر در بهار قرآن تنفس می کنند. نفسهایی که به برکت این ماه در حکم تسبیح و تحمید است.
    طبق فرمایش نبوی در این ماه سراسر برکت اعمال مباح مومنین مانند خوابیدن و نفس کشیدن دارای اجر و ثواب است و هر عمل نیک و کردار عبادی ثوابی چندین برابر دارد، چنانچه خواندن یک آیه از قرآن معادل قرائت و ختم یک دور کامل قرآن است. اینهاست که مومنان را به شکرگزاری وا می دارد، چنانچه حضرت زین العابدین(ع) در دعای ورودیه خود در حلول رمضان به خداوند عرضه می دارد: «الْحَمْـدُ للهِ الذِى هَدَانَـا لِحَـمْدِهِ، وَ جَـعَلَـنَا مِـنْ أَهْلِهِ لِـنَکـونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشاکرِینَ وَ لِیَجْزِیَنَا عَلَى ذَلِک جَزَاءَ الْـمُحْسِنِیـنَ وَ الْحَمْـدُ لِلَهِ الذِى حَـبَانَا بِدِیـنِهِ، وَ اخْتَصـنَا بِمِلـتِهِ وَ سَبَـلَنَا فِـى سُبُلِ إِحْسَانِـهِ لِنَسْلُکـهَا بِمَنِهِ إِلَـى رِضْوَانِهِ، حَمْداً یَتَقَبلُهُ مِنَا، وَ یَرْضَى بِهِ عَنا وَ الْحَمْدُ لِلهِ الذِى جَعَلَ مِنْ تِـلْک السبُلِ شَهْـرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ؛ ستایش برای خداست که ما را به سپاس خود رهنمون گردید و بدان اهلیت بخشید تا از شکر گزاران احسان او باشیم و بر این کار، ما را پاداش نیکوکاران دهد. ستایش برای خداست که دین خود را به ما عطا فرمود، و ما را به آیین خود ویژه گردانید و به راه های احسان خویش پویا ساخت تا به فضل نعمت او به سوی خشنودی اش روانه شویم؛ ستایشی که آن را از ما قبول کند و به سبب آن از ما راضی شود. ستایش برای خداست که ماه خود، ماه رمضان را از جمله راه های احسان قرار داد.» (دعای44 صحیفه سجادیه) امام معصوم که معدن علم الهی است به درستی درک واقعی از مقام رمضان دارد، لذا این گونه زبان شکر در برابر می گشاید.
    اما رمضانی که در پیش روی ماست شکر و سپاس افزون تری را می طلبد، لذا برای این رمضان باید استقبال ویژه تری داشت، چه آنکه رمضان امسال و نیز چند سال آینده مصادف با گرمای تابستان شده و این امر بر برکات این ماه افزوده است. روزه گرفتن در گرما از اعمال نیکی است که در روایات بسیار از آن تمجید شده است. شیخ صدوق در ثواب الاعمال در ثواب روزه در گرما از امام صادق(ع) نقل می کند:«هر کسی که یک روز در گرما روزه بگیرد و تشنه شود، خدای عزوجل هزار فرشته را وکیل می کند که دست به صورت او بکشند و او را مژده دهند و زمانی که افطار کند، خدای متعال می فرماید، چقدر خوشبو هستی. فرشتگانم! گواه باشید که من قطعاً او را آمرزیدم.» آیا این عشق بازی خدا به بنده روزه دارش جای شکر و حمد ندارد؟
    مریم عذرا (س)که عمر خود را در عبادت و تهجد و تزهد سپری کرد و به بالاترین مدارج معنوی رسید بعد از آنکه توسط پسرش حضرت عیسی (ع) دفن شد در پاسخ به این سوال فرزندش که مادر آیا دوست داری به دنیا برگردی؟ جواب می دهد آری دوست دارم برگردم و در شبهای بسیار سرد نماز بگزارم و در روزهای بسیار گرم روزه بگیرم که پسرم راه خیلی مخوف و ترسناک است. «ناداها بعد مَا دُفِنَتْ فَقَالَ یَا أُماهُ هَلْ تُرِیدِینَ أَنْ تَرْجِعِى إِلَى الدنْیَا قَالَتْ نَعَمْ لِأُصَلىَ لله فِى لَیْلَةٍ شَدِیدَةِ الْبَـرْدِ وَ أَصُومَ یَوْمـاً شَدِیدَ الْـحَر یَا بُـنَى فَـإِن الطرِیقَ مَخُوفُ» این سخن از کسی هم چون مریم عذرا هم هشداری برای مومنان است و هم دستورالعملی که بدانند در این دنیا چگونه باید برای آخرت خود توشه بردارند و حال که در این دنیا هستند از فرصتهای اهدایی خداوند بهره کامل ببرند.
    در کتب روایی مانند وسایل الشیعه و یا مستدرک آن بابی با عنوان بَابُ اسْـتِحْبَابِ الصوْمِ فِـى الْحَر وَ احْتِمَالِ الظـمَإِ فِیهِ یعنی استحباب روزه در گرما و احتمال تشنگی وجود دارد که در ذیل آن روایاتی در این زمینه نقل شده است که در این نوشتار جرعه ای از این بحر مکتوب شده است.
    رسول خدا(ص) روزه در گرما را جهاد می داند «الصوم ف ی الحر ج هاد» و امام صادق(ع) آن را برترین جهاد معرفی می کند «أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصوْمُ فِى الْحَر»
    برای مومنان چه حلاوتی بالاتر از این که علاوه بر تمام ثمرات نیکویی که در ماه رمضان نصیبشان می گردد، اجر جهاد نیز به پای آنان نوشته شود. مومنانی که از عظمت و جایگاه والای جهاد نیز با خبرند می کوشند نام خود را به عنوان صائم مجاهد در پرونده کرام الکاتبین ثبت کنند. چه آنکه یکی از ابواب بهشت باب صائمین است و جهاد نیز بابی از ابواب جنت است. امیرالمومنین علی(ع) در فرمایشی هفت مورد را از علامات ایمان بر می شمرد که یکی از آنها «الصیَامُ فِى الْهَوَاجِر» - یعنی روزه در گرما- است و در کلامی دیگر در بیان صفت مومنان از جمله نشانه های آنها را «صوام الهواجر» - یعنی کسانی که در روزهای گرم زیاد روزه می گیرند- عنوان می کند که از جمله مواردی است که مومنان به آن شناخته می شوند.
    امام صادق(ع) در کنار کعبه در پاسخ به خواست فردی که از امام طلب ارشاد کردند از قول پدر بزرگوارشان فرمودند: «صُمْ یَوْماً شَدِیدَ الْحَر لِلنشُورِ وَ صَل رَکعَتَیْنِ فِى سَوَادِ اللیْلِ لِوَحْشَةِ الْقُبُورِ» تقریباً به این معنا که در روزهای بسیار گرم روزه بگیر تا تشنگی روز نشور و قیامت را به یاد آوری و در سیاهی شب نماز بگزار تا وحشت تنهایی قبر در خاطرت مجسم شود. اگر کسی تشنگی ناچیز این دنیا را در مدت اندکی تحمل کند درک مختصری از عطش روز محشر خواهد یافت و این سبب می گردد تا راهکاری بیابد از آن تشنگی در امان باشد و با جستجو در کلمات دانایان به آن روز یعنی اهل بیت عصمت راهکارهای مناسبی می یابد و علم پیدا می کند چه گناهانی سبب تشنگی در محشر و چه اعمال حسنه ای سبب رفع آن خواهد شد. چنانچه به طور نمونه رسول خدا (ص) فرمود: خوشا به حال کسانی که برای خدا گرسنه و تشنه شده اند. اینان در روز قیامت سیر می شوند و تشنگی و گرسنگی را درک نخواهند کرد. (وسائل الشیعه7: 299)
    شاید به همین دلایل است که امیرالمومنین(ع) که در عبادت و بندگی همتایی ندارد می فرماید من روزه در تابستان را دوست دارم و آن را در کنار پذیرایی از مهمان و صله رحم و جهاد در راه خدا قرار می دهد «حُببَ إِلَى الصوْمُ بِالصیِْ وَ قِرَى الضیِْ وَ الضرْبُ فِى سَبِیلِ الله بِالسیِْ» چرا که روزه در تابستان به خصوص در ماه رمضان راه را برای سلوک هموارتر می کند. از آنجایی که برای شیعیان و بلکه همه مسلمین کلام علی(ع) معیار و میزان است آنان نیز با عشق و علاقه بیشتری رمضان امسال را به آغوش می کشند چرا که این رمضان محبوب حضرت مولاست و اگر هیچ پاداش و ثواب و امر دیگری هم نبود همین مطلب کافی است تا مناسک رمضان امسال را عاشقانه تر انجام دهند چرا که بی شک امام زمانشان نیز همچون اجداد بزرگوارش روزه های امسال را بیشتر دوست دارد.

    ¤ مستدرک الوسائل، ج 7 ، صص 506-505

    مهدی عامری

    صبح صادق شماره 461 صفحه 6



  • کلمات کلیدی : روزه، تابستان

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    همایش ایرانیان خارج از کشور که به همت رحیم مشایی برگزار شد و مقاله حسین شریعتمداری در همان روز آغازین این همایش بار دیگر حرف مشایی را به زبانها انداخت! حاج حسین ادعا کرده امیراحمدی دلال رابطه ایران و آمریکا در هتل فلان در اتاق فلان جا خشک کرده است. به هر حال این همایش هم برگزار شد و معتمدترین فرد رییس جمهور همه کاره آن بود تا آنجا که سخنگوی وزارت امور خارجه از بی خبری‏اش در رابطه با مدعوین این همایش خبر داد!‏ رییس دفتر رییس جمهور و جانشین رییس جمهور در بخش ایراینیان خراج از کشور و رییس کمیسیون فرهنگی دولت و ... در این همایش خیلی مورد استقبال و خوش و بش دعوت کنندگان قرار گرفته بود. این روزها حرف مشایی در بحث جمعیت تازه به وجود آمده ای از طلاب با نام جمعیت واعظون ولایی کشور هم زیاد شنیده می شود که مخارجی در این گروه مجعول و غیر قانونی خرج میکند اما هر چه گفته می شود دکتر احمدی نژاد علاقه اش به مشایی بیشتر می شود!‏ پدر زن پسر رییس جمهور آن قدر مورد قبول احمدی نژاد است که دکتر حاضر نمی شود نقد هیچ کس حتی دلسوزترین افراد نسبت به رییس جمهور را گوش دهد. نمی دانم چرا یاد سعید  و بیتا می افتم باید صبر کنیم این فاصله ها تمام بشود تا ببینیم عاقبت این سعید و بیتا چه می شود شاید کمکی به منتقدین مشایی بکند... هر قدر این حاج محسن و بقیه در مجاب کردن سعید برای دوری از بیتا نا موفقند منتقدین مشایی هم همین حال را نسبت به احمدی نژاد و مشایی دارند...






  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    نامه سرگشاده محسن کدیور به رئیس مجلس خبرگان رهبری که به زعم خویش بررسی عملکرد دوران ولایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای است برگی دیگر بر پرونده سیاه و قطور فتنه گران افزود. دراین باره نکاتی چند قابل ذکر است:
    1-کدیور هشت- سروش صفر
    به نظر می رسد روشنفکران گریخته از دامان ملت در میدانی برای فحاشی و اهانت به مقدسات در حال رقابت شدید با یکدیگر هستند! چندی قبل و بعد از نماز جمعه تاریخی14  خرداد89  مقام معظم رهبری -که به حق بعد از حماسه
    22 خرداد و نه دی و22  بهمن88  باید آن را حماسه چهارم ملت دردوران فتنه نامید- نامه ای از سروش منتشر شد که سراسر اهانت و بی ادبی به ساحت رهبری معظم بود. قبل از آن نیز همین فرد نامه ای دیگر و باز سرشار از عبارات وهن آلود به مراجع عظام تقلید در قم نگاشته بود! جریان روشنفکری که قداره قلم را رها کرده و بی پروا و همنوا با رسانه های دشمن علیه ملت ایران میچرخانند این بار در نامه دیگری توسط کدیور عضو دیگر حلقه5  نفره خارج نشین جریان فتنه در فحاشی و اهانت سنگ تمام گذاشته است! شاید خارج نشینان و اربابان این جریان به آقای کدیور به خاطر پیروزی در این رقابت تنگا تنگ تبریک بگویند که گوی سبقت را از هم قطاران خود دراین امر ربوده است. پس از نامه موهن او به سید حسن خمینی این بار نامه دهها صفحه ای کدیور علیه نظام و رکن الهی ولایت فقیه عمق کینه این جریان به این اصل مترقی را نشان می دهد. حقد و کینه ای که در این یک سال بارها ازاین جماعت بروز داشته است.  اما تفاوت نامه نگاری های سروش و کدیور در اینجاست که سروش هتاکی های خود را در میان اشعار و عبارات ادبی می پیچد اما کدیور سعی میکند هجویات خویش علیه نظام را در زر ورق قانون و شرع تزئین نماید! صد البته بوی تعفن این لجن پراکنی با هیچ عطر و مشکی پاک شدنی نیست!
    2- سنگها بسته سگها باز
    هم کدیور هم سروش و هم بقیه این حلقه خارج نشین تاکید دارند در ایران اسلامی آزادی وجود ندارد و دلیل آن را هم اصل ولایت فقیه می دانند. با نگاهی به نامه نگاری ها و بیانیه نویسی ها و سخنان اخیر این افراد -که این روزها روند سقوطشان به ورطه ابتذال شدت بیشتری یافته است- به راحتی در میابیم منظور این به اصطلاح روشنفکران از آزادی چیست!! فضایی که در آن هر گونه توهین و فحاشی علیه همه چیز بدون هیچ مانعی وجود داشته باشد! فضایی که راحت بتوان در آن امام زمان(عج) را انکار کرد! به امام حسین(ع) و شعائر دینی حمله کرد! به امام راحل عظیم الشان اتهام خشونت و ... زد. انتخابات میلیونی مردم را زیر سوال برد. مردم فهیم و با بصیرت ایران را ساندیس خور و سیب زمینی خور نامید! علیه رئیس جمهوری منتخب همین ملت با هر ادبیاتی تاخت و ... حتی به نظر می آید اینان طالب گونه ای از آزادی هستند که حتی بتوان در کشوری بدون هیچ مزاحمتی براندازی کرد و کودتا راه انداخت اما حکومت دم بر نیاورد! فضایی که در آن سنگها بسته و سگها باز باشند. این گونه آزادی مورد نظر اینها حتی در ممالکی که این روزها در آنجا ارتزاق می کنند هم وجو ندارد و بلکه شاید از این نظر آنچه مورد انتقاد باید قرار گیرد کثرت آزادی ها و تسامحهای سیاسی و فرهنگی بسیار در ایران است!
    3- کدیور دیکتاور
    در سرتاسر نامه کدیور روح دیکتاتوری و استبداد و خود بزرگ بینی موج می زند! مخلص کلام کدیور این است آنچه من می گویم درست است و باید همه بپذیرند والا به خطا می روند! مثلا او انتخاب خبرگان در سال68  را زیر سئوال می برد و چون خودش می  پندارد باید به گونه ای دیگر این انتخاب رقم می خورد رای دهها فقیه بزرگوار آن مجلس به آیت الله خامنه ای را اشتباه و عوامانه و جو زده توصیف می کند ! آیا آقای کدیور -که با نظریات مشعشع خود پیرامون امامت و عصمت و .. نشان داده است چقدر فهم دینی دارد-
    می تواند صلاحیت علمی یک مرجع و فقیه را درک کند یا جمع معظمی ار فقهای با تقوای شهره در میان ملت؟ شاید به همین خاطر او برای اثبات این سخنش از مرحوم منتظری مایه می گذارد اما لازم است به آقای کدیور یادآوری شود سالها قبل از اینها استاد منتظری یعنی امام راحل(ره) به این شاگرد خود امر کرده بود« از آنجا که
    ساده لوح هستید و سریعا تحریک می شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید!»
    کدیور این جمع عظیم فقهای عظام را دارای خطا می داند اما یکی دو نفر از روحانیون هم عقیده را می ستاید و مدح می کند آیا این غیر از استبداد و دیکتاتوری روشنفکرانه است؟
    البته کدیور حتی نظر استاد خود مرحوم منتظری را وقتی با نظر خودش هماهنگ نیست مورد هجمه قرار می دهد. او در ابتدای نامه تاکید می کند اگر این نامه در مجلس خبرگان مورد بررسی قرا نگیرد نامه بعدی را به افکار عمومی خواهد نگاشت تا ملت خود تصمیم مناسبی اتخاذ کنند! به نظر او واقعا دچار نوعی خود شیفتگی و خودبزرگ بینی شده است و می پندارد افکار عمومی ایران منتظر اوامر و دستورات اوست! از این رو به خیال خود دست به چنین تهدید خطرناکی (بخوانید مضحک) می زند ! روشن است چنین تفکری به خاطر دوری از کشور و بی خبری از اوضاع درون ایران است چه آنکه تا کنون مردم ایران بار ها به بزرگتر از کدیور هم  اعتنایی نکرده اند!
    روح استبداد کدیور را آنجا نیز می توان دید که اعتراض چند روزه برخی علیه انتخابات را -که پس از روشن شدن دروغهای فتنه گران فروکش کرد-  بهانه ی تاکیدهای خود به نظام قرا می دهد اما جمعیتهای عظیم و میلیونی در سرتاسر کشور در  نهم دی و22  بهمن و نیز استقبالهای مردم استانهای مختلف از رهبری و رئیس جمهور را عامدانه و عالمانه ندید می گیرد. قلیل آشوبگران را مردم می نامد خیل میلیونی ملت را گماردگان حکومت! و این منش دیکتاتورهاست که جز آنچه خود می گویند و فکر می کنند را حق می دانند و بقیه را به چوب مخالفت با این عقیده می رانند!
    4- من ادعا می کنم پس هستم!
    او ادعا می کند نامه را علیه رهبر معظم انقلاب -امام خامنه ای - تنظیم کرده است اما به اذعان خود او دراین نامه و در بسیاری از مواضع دیگر او با اصل ولایت فقیه مخالف است و حتی دوران حضرت امام را نیز از نقد بی نصیب نمی گذارد. گرچه او ابتدای نامه سعی دارد القا کند بر مبنای قانون اساسی و شرع سخن می گوید اما با نگاهی به آنچه او در این نامه طولانی سرشار از اطناب ممل نگاشته است مشاهده می شود او به اصل ولایت فقیه بر اساس مبنای خود حمله کرده است به گونه ای که اگر شخص دیگری هم بر این منصب الهی قرار گیرد از اتهامات کدیور در امان نخواهد بود چنانچه خود او و یاران خارج نشینش بارها بر امام راحل نیز توهین نمودند افزون بر این در گذشته کدیور با فهم ناقصی که از دین دارد و می کوشدآن را با عقلانیت ابزاری دنیای مدرن تطبیق دهد سعی می کند به زعم خود تعریفی از نبی و امام و عصمت ارائه دهد که فرا بشری نباشد و منجر به دیکتاتوری نباشد ! چنین فردی مشخص است چه دیدگاهی نسبت به ولایت فقیه خواهد داشت. بدون شک کسی که قائل به عصمت ائمه نیست به راحتی مدعی معصیت همگان می شود! بدون شک امثال کدیور برای آنکه بتوانند تحت ظل اربابان خود همچنان به گذران زندگی و امرار معاش مشغول باشند ناچارند این گونه ساختارها را بشکنند تا هم رزقی کسب کنند و هم اینکه همچنان ابراز وجودی کرده باشند. همچون داستان برادر حسود حاتم طائی که به شهرت برادر خود رشک می برد و در تاریخ مشهور شده است که چطور خودش را مشهور کرد!
    5- نامه چند کیلویی اما بی وزن!
    اساسنامه جدید کدیور بر تطویل و فزونی است تا شاید با این مثنوی هفتاد من کاغذ خود نشان دهد مستندات فراوانی بر پندارهای خود ارائه کرده است. این در واقع خود نوعی مغالطه است چرا که در نگاه اول مخاطب نامه در برابر حجم زیاد آن ممکن است تحت تاثیر قرا گیرد اما هنگامی که به نامه وارد می شویم مشاهده می شود بخش عظیمی از این نامه لفاظی و تکرار ادعاهای مطروحه در همان نامه است! اگر کسی وقت اضافه داشته باشد و موارد تکراری نامه را حذف کند مشخص می شود چه مقدار از این نامه قلم فرسایی و
    سیاهه انگاری است! می توان اهم مطالب این نامه را به چند بخش تقسیم نمود:
    یک- ادعاهای کذب و بدون استناد به این و آن بخصوص رهبر معظم انقلاب. مثلا فردی را که  بهخاطر توهین به رئیس قوه قضائیه و مجلس در زندان به سر می برد  منتقد رهبری می نامد که
     به دلیل انتقاد در زندان است! و یا جاسوسان و کودتاگرانی که خود بر جرمشان معترف هستند را بی گناهان در بند می نامد. هنوز در اذهان باقی است این جماعت چگونه از تروریستی که چندین نفر از هموطنان ما را در شیراز به شهادت رسانده بود دفاع کردند و اعدام او را متناقض با حقوق شهروندی و آزادی دانستند! مواردی را به عنوان اتهام به سران نظام نسبت می دهد که هیچ گونه سندی جز شایعه سازی رسانه های غربی در مورد آن وجود ندارد و البته کدیور هم آنها را ارائه
    نمی کند!
     اگر ادعای تقلب در انتخابات را که توسط  همین جماعت مدام تکرار می شد دوباره مرور شود شیوه اتهام زنی کدیور در این نامه به خوبی روشن می شود! ادعا پشت ادعا بدون بینه و بدون دلیل!
    دو- بیان شبهاتی تکراری مانند شبهه دور در انتخابات خبرگان، چرای وجود دادگاه ویژه روحانیت، مدت دار نبودن دوران رهبری، حکم حکومتی، نظارت استصوابی، ورود بانوان به مجلس خبرگان، ورود غیر فقها و تخصصهای مختلف به مجلس خبرگان که چند سال قبل توسط کروبی مطرح شد، اصل برائت درانتخابات و ... است که بارها و بارها توسط این جماعت و اذناب داخلی و ارباب خارجی آنها مطرح و جواب داده شده است.
    سه- بخشهایی از نامه هم اصلا مربوط به رهبری نیست و اهانت و افترا به سایر مسئولین نظام مانند رئیس جمهور، دبیر شورای نگهبان، رئیس و اعضای مجلس خبرگان، رئیس صدا و سیما، نمایندگان مجلس و  ... است. در این میان به سختی باید یک استدلال محکم و دلیل مبرم در این نامه پیدا کرد گشتم نبود نگرد نیست!
    چهار- کلمات حق برای بهره برداری باطل مانند بیان روایاتی در باب عدل، نصیحت امام مومنین و ... چرا که در ادامه همین سخنان از اینکه حقوق بهائیان در ایران نقض می شود ابراز ناراحتی شده است!
    از نهضت آزادی به عنوان حزبی خوشنام یاد می شود در حالی که امام راحل به درخواست وزیر کشور وقت آقای محتشمی پور آنها را از
    هر گونه فعالیت سیاسی در کشور منع کردند و خطر آنها را برای ملت بیشتر  از منافقین دانستند.  از فرقه های انحرافی و انگشت شمار به بهانه مراعات عدالت حمایت می شود اما به ظلمی که فتنه گران به جنبش25  میلیونی ملت -بلکه40میلیونی- روا داشته اند سخنی به میان نمی آید!
    6-از عصبانیت بمیر
       در دوران هشت ماهه فتنه از22  خرداد تا22  بهمن آن چیزی که نقشه چندین ساله دشمنان داخلی و خارجی ملت را نقش بر آب کرد درایت و هوشمندی رهبری آگاه و فرهیخته و با بصیرت بود. چنانچه در این سالها همواره این ولایت بوده است در خط مقدم هجمه های دشمنان اسلام و انقلاب بر آنها تاخته است. قامت راست و استوار این پیر فرزانه همواره همراه با امدادهایی از غیب و دستان یداللهی امام زمان در برابر خیل دشمنی های فراوان شرق و غرب مانعی
    شکست ناپذیر بوده است. همین امر است که  این گونه دشمنان انقلاب و اسلام و ملت ایران را تا حد جنون عصبانی کرده است که چشم می بندند و دهان باز می کنند و حتی دیگر حاضر به گرفتن ژستهای روشنفکری نیستند بلکه در قامت یک ژورنالیست زرد نویس هر آنچه به ذهنشان خطور می دکند بر دهان می آورند و بر کاغذ می نگارند! رواج این گونه هرزنامه ها در اینترنت بی شک از سر همین عصبانیتها از ملت و رهبری است. ملتی که نهم دی را در دفاع از انقلاب رقم زد و
    14  خرداد عشق خود به رهبری را به رخ دشمن کشید. ملتی که در هر تجمع میلیونی فریادشان درخواست مجازات و محاکمه سران فتنه است. فریادهایی که گوشهای کر دیکتاتوران مخملی آنها نمی شنود. صم بکم عمی فهم لایعقلون و لایرجعون. فموتوا بغیضکم!


     

    سرمقاله روزنامه رسالت، شماره 7037

    مهدی عامری


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی