سفارش تبلیغ
صبا ویژن







دل آشوب»
90/7/19 10:56 ص

یکسال است دلم آشوب است...

ذیقعده است... سفر حج پارسال، با همه خاطرات و اتفاقاتش، یک یادگار برایم گذاشت که یکسال است گرفتارش هستم...

ایام تشریق برای انجام طواف تمتع با مشقت بسیار از منا خودمان را به مسجد الحرام رسانده بودیم. فشار جمعیت آدم را از پامیانداخت، به هر ترتیب اعمال تمام شد. روبروی رکن حجر روی زمین ولو شدم و به دیواره ی سفید روبروی کعبه تکیه زدم. کمی آنطرف تر دو خانم ایرانی -که بعدا معلوم شد خواهرند- با دیدن من مشغول پچ پچ شدند. فهمیدم که احتمالا دوباره باید درباره دیروز، امروز، فردا اظهار نظر بشنوم... با این حال و حوصله!

کمی بغ کردم و خودم را بی توجه نشان دادم؛ دو خانم ایرانی زودتر از آنچه فکر میکردم جلوی صورتم قرار گرفتند و سر صحبت را باز کردند. گفتند که برادری داشته اند که در سن و سال من به شهادت رسیده  و از نظر چهره شباهت بسیاری به من داشته است. مادر پیری دارند که هر وقت برنامه ما شروع میشده جلوی تلویزیون می نشسته و خیره خیره اشک می ریخته است. میگفتند در تمام این ماهها کارشان این بوده که وقتی برنامه شروع می شده با اعلام مادر خانه ساکت می شود تا مراسم گریه برای دلتنگی ها 25 ساله شان آغاز شود.

من بهت زده بودم. حرفی برای گفتن نداشتم. گفتم به مادر سلام برسانید. چند ثانیه بیشتر طول نکشید که به ذهنم رسید آدرس بگیرم و برای دست بوسی خدمت آن مادر شهید برسم. دیر جنبیدم. دو خواهد میان انبوه جمعیت طواف کننده ناپدید شدند.

یکسال است که مکررا این خاطره در ذهنم زنده می شود و هربار از دفعه قبل بیشتر بهم میریزم. ما که عرضه هیچ خدمتی به خانواده شهدا را نداشته ایم، شاید با زیارت این مادر شهید، دست کم دل او را شاد کرده  و عنایت شهید بزرگوارشان را جلب کرده باشیم.

یکسال است که دلم آشوب است. دیشب بی مقدمه و بی بهانه نیمه های شب دوباره پریشان این خاطره شدم. گفتم شاید این وبلاگ راهی برای پیدا کردن آن مادر شهید پیدا کند...



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    میزگرد، نقد و آسیب‌شناسی وضعیت صداوسیما با حضور برجی و یامین‌پور؛
    ناگفته‌های تأسف‌بار از پوشش خبری جنگ عراق، افغانستان و

    لبنان/ منتقد را حذف می‌کنند/ اتاق فکرها کاریکاتوری است

    روانشناس‌ها مثال خوبی دارند که دلم می‌خواهد به آن دقت کنید. می‌گویند یک روز روان‌شناس‌ها جمع شدند و عده‌ای را آوردند و گفتند این آجرها را بگذارید روی هم و بعد هم گفتند حالا خرابش کنید. آنها این کار را کردند. بعد گفتند بروید و عده دیگری را آوردند و گفتند ده دلار می‌دهیم که این آجرها را بگذارید روی هم و بعد خرابش کنید. آنها آجرها را گذاشتند روی هم و بعد خراب کردند و ده دلارشان را گرفتند و رفتند. بعد عده دیگری را آوردند و گفتند 100 دلار بگیرید این کار را بکنید. آن وقت هر سه گروه را آوردند و از آنها پرسیدند: «چرا این کار بیهوده را برای چه انجام دادید؟ چرا یک مشت آجر را روی هم چیدید و بعد هم خراب کردید؟»

    نتیجه بسیار جالب است! گروه اول که مفت و مجانی این کار بی‌معنی را انجام داده بودند، به‌شدت از کار خود دفاع کردند! چرا؟ چون توجیه منطقی و عاقلانه برای کارشان وجود نداشت و می‌دانستند کار بیهوده و احمقانه‌ای را انجام داده‌اند و لذا از کارشان دفاع می‌کردند، اما آنهایی که پول گرفته بودند، گفتند پول گرفتیم و انجام دادیم. آن گروهی که پول نگرفته بودند، هی استدلال می‌کردند که این ورزش است و می‌شود تمرین کرد و... وقتی یک کار احمقانه صورت می‌گیرد، شما باید کلی دنبالش راه بیفتی و از آن دفاع کنی.

    الان یک سال است که سازمان دارد دائماً از کارهایش دفاع می‌کند. سریال ساختمان پزشکان پخش می‌کند، بلافاصله می‌آید و از آن تقدیر می‌کند. خنده‌بازار درست می‌کند، پشت سرش می‌آید تقدیر می‌کند، از این قشر تقدیر می‌کند، از آن قشر تقدیر می‌کند، بعد بیانیه می‌دهد و می‌گوید ما می‌خواهیم این کار را بکنیم، ابلاغیه می‌دهد. یعنی معلوم است که سیاست‌ها، سیاست‌های احمقانه‌ای است. هم آنها می‌دانند و هم مردم که دلیل ندارد آجرها را روی هم بگذاری و خراب کنی، آن هم مفت و هی دنبال این می‌دوند که از ظرفیت رسانه،‌ برای تبلیغات خودشان استفاده کنند.

    وضعیت آشفته صداوسیما از حیث مدیریت، تولید و انتقال پیام آن‌قدر بغرنج شده که برخی معتقدند این رسانه قافیه را در کارزار رسانه‌ای و جنگ نرم کاملاً باخته است و عملاً‌ نیز نه تنها برنامه‌ای برای اصلاح این روند وجود ندارد، بلکه مدیران سیاسی و غیر فرهنگی این رسانه با اصرار بر اشتباهات‌شان، دائماً ذائقه مخاطب را نازل می‌کنند. ضعف نظارت در قبال بودجه سالینه هزار میلیارد تومانی و انواع درآمدهای جانبی و نبود قانون جامع اداره صداوسیما نیز بر ادامه این روند دامن می‌زند.

    رجانیوز در میزگردی با حضور رضا برجی و وحید یامین‌پور به تفصیل به آسیب شناسی، نقد و راهکارهای برون رفت رادیو تلویزیون ایران که با بودجه بیت المال اداره می‌شود، پرداخت.

    هر جا جنگ و نا آرامی هست رضا برجی را هم می‌شود آنجا دید. خودش می‌گوید در 40 جنگ با دوربینش حضور داشته است وهمه آنها راضبط کرده است. حرف‌هایش همان شیرینی فریم‌هایش را دارد. جوان بوده که پایش به جنگ باز می شود ودر میانه جنگ با مرادش شهید  سید مرتضی آوینی آشنا می شود؛ از او که سخن می گوید، از خود بیخود می‌شود، از مرتضی شنیدنش را به وقت دیگری وامی گذاریم. دلش از صدا وسیما و خصوصا خبر نگارانش خون است.

    وحید یامین‌پور نیز دانشجوی دوره دکترای حقوق است که چند سال در صداوسیما تولید برنامه کرده و برنامه موفق دیروز امروز فردا را که نقش مهمی در روشنگری داشت،‌ در دوره فتنه روی آنتن برد و اکنون نیز به‌طور جدی در نوشته‌ها و گفته‌هایش به اصلاح صداوسیما اصرار دارد.

    متن کامل این میزگرد خواندنی در سه بخش منتشر شد:

    بخش اول: آقا مرتضی از اینکه به‌جای مستند سراغ فیلم داستانی رفتم ناراحت شد/ مدیران صداوسیما نگهبانان خواب‌رفته انبار تجهیزات که باید محاکمه شوند

    بخش دوم: ناگفته‌هایی از نحوه فضاحت‌بار پوشش خبری جنگ عراق، افغانستان و لبنان/ مدیران صداوسیما دوشکا را به روی خودی‌ها گرفته‌اند

    بخش سوم: صداوسیما این‌قدر از ارزش‌ها تنازل کرده که بی‌صفت شده/ منتقد را حذف می‌کنند/ اتاق فکرها کاریکاتوری است

    در ادامه مهم‌ترین مباحث مطرح شده در این میزگرد را می‌خوانید:

    رضا برجی با یادآوری سال‌های 64، 65 که در صدا و سیما بوده و جنگ را هم تجربه کرده است، گفت: باید بررسی کرد که خون دل‌های مرتضی آوینی چه بود و چرا می‌گفت تلویزیون در مورد جنگ به‌جای تبلیغ، ضد تبلیغ می‌کند.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    بی بی جیغ!

    چگونه BBC -حرفه ای ترین رسانه ی دنیا- افول می کند؟

    مستند بی بی سی را دیدم. کار بزرگمهر شرف الدین، سردبیر سابق چلچراغ و نویسنده رادیو و تلویزیون ایران. چرا برایم مهم است که چه کسی کار را ساخته است؟ پاسخ دقیقاً به وضعیت روانی گردانندگان امروز بی بی سی مرتبط است.
    من فعالیت بی بی سی فارسی را در حدود 3 سال اخیر به سه دوره تقسیم می کنم:
     دوره اول: از بدو تاسیس تا انتخابات ریاست جمهوری 88؛ دورانی حدودا شش ماهه که بخش فارسی بی بی سی نشانه های پروفشنال یک رسانه ی باسابقه را در خود دارد. جذاب است و ظاهرا بی موضع. تم اصل آن را فرهنگ عمومی و دلبستگی های رایج طبقات متوسط شهری شکل می دهد: موسیقی، سینما، ورزش، مستند های علمی، حرف های روشنفکرانه، ژست های نخبگانی و لبخند... مقابله با چنین رسانه ای از توان تمام رسانه های ایدئولوژیک خارج است. مخاطب را خلع سلاح می کند و رقیب هیچ دلیل روشنی برای تخطئه و مواجهه با آن ندارد.
    دوره دوم بی بی سی از آغاز اغتشاشات تا پایان سال 88 را در بر می گیرد. بی بی سی کم کم به یک رسانه ی سیاسی با موضعگیری های روشن ضد جمهوری اسلامی بدل می شود. رنگ فرهنگی اش کمرنگ می شود و لحن های ملایم و لبخندها جایشان را به ضرب آهنگ شتابنده ی موضعگیری های پیاپی می دهند. بی بی سی در این دوران نه ماهه، کاملا در دایره ی مطالبات یک طیف سیاسی معترض و معاند با نظام قرار می گیرد. هویت این شبکه دولتی انگلیس به سرعت تغییر می یابد و حتی بخش های هنری هم در سایه مواضع سیاسی شبکه معنا می یابند. ولی بی بی سی در این نه ماه همچنان بی بی سی است. یعنی یک شبکه رسانه ای حرفه ای که تند ترین مواضع سیاسی اش را با رعایت تمام ظرافت های ارتباطی منتقل می کند. نشانه های عقل ارتباطی و فهم رسانه ای هنوز هویداست و همین دقت رسانه ایست که بارها رسانه های ما را به دردسر و واکنش متقابل وا می دارد.
    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    ...مشکل از گیرنده ی شماست! 

    راستش مانده ام که با مخاطبان متفاوت و متکثر وبلاگ چطور باید حرف بزنم. حرمت روابط مجازی حکم می کند که مطالب پر از ملاحظه و مراعات باشد، ولی آنوقت دیگر هیچ مطلب صریحی نمی توان نوشت. راه دومش اینکه دائم بعد از تحریر  بنویسم و نیات و انگیزه ها و مقصود اصلی را روشن کنم. این هم یک راهش است دیگر...
    این چند نکته کوتاه بجای چند یادداشت و مقاله منتشر میشود. سرعت تحولات و کمبود وقت آخر عاقبتش همین کوتاه نویسی هاست. حالا این چند تا را داشته باشید:

    1. هم بخاطر حساسیت ویژه شخصی ام به هنر های نمایشی، هم بخاطر گذراندن ده سال از جوانی ام در صدا وسیما و هم بخاطر عمق اثرگذاری این مدیوم در دورانی که در آن به سر می بریم، طبعا بسیاری از یادداشت هایم راجع به سینما و رسانه است و خواهد بود. هرجا لازم بوده تقدیری هم کرده ام هرچند تعریفی و تقدیری خیلی کم است و صد البته خود مدیران صدا و سیما به تقدیر از خود جدّ و جهد ویژه ای دارند! اما تذکر یک نکته ضروری است. شدت و حدّت انتقاداتم در همه شرایط رخ نمی دهد. چه بسیار که مجبور می شوم عندالضروره و پیش برخی عوام ماهواره پسند اندر فضایل صدا و سیمای خودمان سخنرانی کنم تا همراهی من در انتقاد از رسانه به اصطلاح ملّی آنها را در گرایش به ماهواره مصمم تر نکند. فکرش را بکنید... یکی مثل من دارد از سریال های تلویزیون و مراتب رعایت اخلاق و حرمت ها در آنها برای دیگران صحبت می کند! این بام و دو هوا را چاره ای نیست.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    بحمدالله هفته نامه "9 دی" بعد از سه ماه توقیف منتشر شد... این اولین یادداشتم در نخستین شماره از سری جدید: 

    واقعاً وضع اینقدر خراب است؟!
    چگونه جریان اصیل انقلاب به حاشیه می روند؟

    1. «وضع خراب است»؛ «مردم عوض شده اند»؛ «چیزی از انقلاب نمانده است»؛ «مردم از آرمان ها بریده اند»، این جملات و جملاتی شبیه به آنها را هر ازگاهی از زبان برخی شخصیت ها می شنویم. غالباً این جملات استدلالی درپی ندارد و حداکثر به دریافت حضوری اشخاص احاله می شود. شاید مهمترین زمینه ی تایید این احساس، نابسامانی در پوشش در اماکن عمومی و خیابان ها باشد. به عبارتی عمده ی استدلال بر «بدتر شدن اوضاع نسبت به قبل» از همین رویت و احساس عمومی نشأت می گیرد.

    2. مقام معظم رهبری در چند سخنرانی در موضع قضاوت درباره وضعیت فرهنگی و ارزشی کشور به خصوص جوانان و دانشجویان، با نگاهی امیدوارانه امروز را بهتر از گذشته دانسته اند و بر پایداری و وفاداری مردم به آرمان ها و حتی عمیقتر شدن این وفاداری تاکید کرده اند. به طور مثال: «این استقامت تحسین برانگیز از نسل قدیم به نسل کنونی منتقل شده است به گونه ای که جوانان پرنشاط و صادق دانشجو، که دوران پیروزی انقلاب و زمان امام خمینی(ره) را درک نکرده اند، در جلسه امروز همان آرمانها و مطالباتی را مطرح می کنند که نسل اول انقلاب به آن معتقد بوده است...احساسات جوانان امروز همان احساسات جوانان دوران انقلاب است اما عقلانیت شان بیشتر شده است و این مسئله بسیار با ارزش است.»(رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان- مرداد 1390)

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   21   22   23   24   25   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی