با تشکر از دوستان بچه های قلم و نویسنده های وبلاگهای ارزشمند متعهدی که این موج وبلاگی را راه اندازی کردن
دیر زمانی  نیست که مردی آمد که گفته ها و اعمالش یکی بوده هرچند نتوانست مطلقا ریشه ظلم پنهان را بخشکاند اما توانست با همت و عزم راسخ خود خستگی و  تعلل را سیلی نقدی بزند و پاشنه همت و عزم استوار را برکشد و به میدان تلاش و جهاد آماده شود.
دستان سود جو دز هر جا از آستین ها بیرون آمده وخواستند با کار شکنی و رخنه و نفوذ خود نگذارند که محصول و ثمره این تلاش به دست صاحبان و ولی نعمتان این مرز و بوم میهن اسلامی برسد. اما به همت و عزم راسخ رئیس جمهور مکتبی و مخلص در راستای اهداف عدالت محوری ایشان برنامه های زیادی در کشور شروع و کار شد. و اینجا بود که دشمن احساس خطر بیشتری کرد و از مدتی پیش شروع به سم پاشی و بد اخلاقی نمود و به قولی خواستند ضعفهای کوچک راهبرد دولت را بزرگ جلوه داده تا بتوانند از آب گل آلود صید کنند. با در نظر گرفتن سطح نا بسامانی های فرهنگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بوجود آمده دولتهای هفتم و هشتم عملکرد دولت در طی مدت کوتاه 4 ساله خود  می بینیم که از سرعت و راندمان بالایی برخوردار می باشد. انصافا با در نظر گرفتن اجزای طرح ها و شتاب رو به جلو ورشکستگی اقتصاد جهانی بزرگترین خدمت دولت نهم مهار کنترل کردن اقتصاد  نوپای ایران و از به چالش کشیده شدن آن می باشد. کهبه حق جای صحبت و تقدیر فراوان دارد. البته از این نوع محسنات در امور دیگر نیز دیده شد مثل دسترسی به علوم و فنون پیشرفته  و اجرای طرح های ساکن و یا بسته از جمله غنی سازی / کشف دارو و راهای علمی در پزشکی /کشاورزی / تکنو لو ژی/.........

<<لم یشکر مخلوق لم یشکر خالق>> و این جمله زیبای آموزه دینی ما که برادرمان مرتضی مدیر پسورد قید کردند را بنده نیز ذکر میکنم . به پاس این همه عزت آفرینی و این همه عزم و همت والای رئیس جمهور دکتر محمود  احمدی نزاد
و اما بنا به درخواست دوستان خواهم گفت که چرا به دکتر احمد ی نژاد رای خواهم داد.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
زیرا در ایشان جوهره همت و تلاش و غروز ملی اسلامی را مشاهد کرده ام،در دوربان 2 در دانشگاه کلمبیای نیویورک و در همه محافلی که به نام نماینده  و رئیس قوه مجریه ملت قهرمان ایران اسلامی ظاهر شدند.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
به ایشان رای سبز و سر شار از احترام خود را خواهم داد چرا که با کسب افتخارات جهانی و عزت روز افزون برای ملت قهرمان دلهای منتظر مردم شهید پرور و مومن و عدالت خواه را شاد و سبز نمود.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
زیرا ایشان توانستند با عمل به سیره واقعی امام قدس سره گفتمان و اهداف امام را از بنیانگذاری یکی جامعه اسلامی به ورطه عمل بکشانند و فقط به حرف و یاد بود بسنده نکند.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
 زیرا دیدیم که راههای طولانی و سفر های سخت که بعضا چندین شبانه روز خواب و استراحت را از ایشان میگرفت  نتوانست وی را خسته کند. و همچنان این راه را مستدام پیگیری کردند حتی در این روزهای انتخاباتی ایشان از کار براری رضای خدا وندو مردم دست نکشیدند و مجدانه کارکرد و عمل کرد نهادهای دولتی را پیگیری میکنند  . اینگونه عمل کرد ها همان خواستگاه امام و راه ولی فقیه است که البته همان سیره ائمه (ع )می باشد.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
چرا که ایشا ن با پیگیری های مدام  توانستند مقتدر در تمام صحنه های سیاسی بین المللی بایستند و حرف مردم و مسئولین متعهد نظام را به گوش تمام عالم برسانند.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
زیرا ایشان با رعایت کامل اخلاق ،توانستند یک الگوی به تمام معنا ازیک رئیس جمهور بزرگ و مردمی و مسلمان و توانمند به انچه که گفتار وی بوده است در عمل ثابت کنند.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
چرا که ایشان  با باج گیری و زیاده  طلبی و سهم خواهی  و همچنین راند خواری دیگران هرگز  موافقت نکردند و تا جایی که توان داشتند هر چند با سختی ها و مشکلات با این نوع قضایا مخالفت نمودند. و ایستادند  چرا که ایشان خود را عضوی از این جمع مردم می دانند.
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
  چرا که سخان امام را در مورد صهیونسیت و هلو کاست و حقیقت شیطان بزرگ آمریکا را  بار دیگر به جهانیان بازگو کرد
به احمدی‌نژاد رای می‌دهم
زیرا با انتخاب ایشان میدانم تیری به قلب سیاه دشمنان نظام و انقلاب و میهن اسلامی خواهم زد. چرا که شیاطین غرب و صهیونیست  اعلام کردند که موافقند  هر کسی رئیس جمهور ایران  شود غیر از احمدی‌نژاد. و این یکی از نشانه هاست برای من و تو خواهر و برادر ایمانی که بشناسیم که چه چیزی دشمنان را می هراساند و چه کسی خار چشم دشمنان اسلام و ایران است.
و در چند کلمه باید گفت:
رای به احمدی نژاد رای به دینداری است به جای اباحه گری
رای به احمدی نژاد رای به خود کفایی است به جای وابستگی
رای به احمدی نژاد رای به عزت مداری است به جای ذلت پذیری
رای به احمدی نژاد رای بهدولت مردمی است به جای دولت حزبی
رای به احمدی نژاد رای به ولایت پذیری است به جای ولایت گریزی
رای به احمدی نژاد رای به عدالت جویی است به جای تقسیم ثروت بین آقا زاده ها
دو کلمه با  دیگر کاندیدا ها: برای سبز بودن به ریشه نیازمندید ولی می بینم با زیر پا نهادن عزت و اصالت ریشه خود را می خشکانید و با تارهای پارچه ای سبز، خود را به دیگران سبز عرضه می نماییدو یا دست به تبر شده بر تنه دیانت خود می زنید  تا با گرم کردن تنور دشمنان شاخ و برگ خشکیده خویش را گرم کنید  اما دریغ از این که در این میانه سوختن نصیب شاخه های شما خواهد شد. بازگردید تا هنوز وقت هست و حقیقت را باور کنید  و پلهای پشت سر خوبش را فرو نریزید شاید روزی راه بازگشت به دامان اسلام را در پیش گیرید.
لینک موج وبلاگی

بنده نیزهمه دوستان بزرگوار را دعوت به ادامه این موج میکنم

پایبند نبودن به آرمان های شهدا و فرهنگ شهادت است که این روزها  شاهد بسیاری از تهمت ها و تخریب ها هستیم و افرادی که به  فحاشی و زیر سوال بردن طرف های رقیب دست می زنند افرادی هستند که  به کردار واعمال خود یقین ندارند و برای پو شانیدن شخصیت خود دست به این گونه رفتارها می زنند. اگر به این مقدسات یقین می داشتند هیچ گاه برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری در نظام اسلامی لزومی به بد اخلاقی و تخریب نبود.
جایی که که رهبر معظم انقلاب مکرراً فرموده اند که این دولت بسیار ارزشمند و زنده کننده شعارها و آرمان های انقلاب و استکبار ستیز و حامی محرومان بوده ، و راه دولت را راه درست نامیده اند و همینطور دستاورد های این دولت را بی نظیر و مثال زدنی توصیف نمودند ، متاسفانه بعضی افراد به این دولت نسبتهایی نا روا دادند و این همه عملکرده را نادیده گرفته و برای رضایت خود سعی در وارانه جلوه دادن ارزشهای به دست آمده را داشتند و دارند و  این همه تذکرات مقام معظم رهبری را نادیده گرفته و برای خود بینی ها و قدرت طلبی ها ، اصول را زیر پا نهادند . اگر واقعاً کاندیداها برای رضای خدا به این عرصه وارد شده اند بیانات و نظرات رهبری را نادیده  نمی گرفتند و خدمات ارزنده و دستاوردهای تلاش این دولت را منفی و وارونه جلوه نمی دادند.
نفاق در گفتار و کردار در هر جا باعث فروپاشی خواهد بود بخصوص در معرفی کردن خود به دیگران و اکنون شاهد این هستیم که یک عده در بزرگ کردن خود و  همچنین در مردمی جلوه دادن خود دست به کارهایی غیر اخلاقی زده و با هر گروه ودسته هم نوایی و هم صدایی کرده علی الخصوص افرادی که تا به اکنون  کمر به قصد نابودی و بر اندازی  بسته اند و چه نازیباست وقتی مشاهده می کنیم نفاق آقایانی را که داعیه دیانت و روشنفکری ونبوغ علمی دارند . یک انسان متعادل هر گز دست به این چنین رفتاری نمی زند چرا که این فرد همواره دارای آرامش خیال  و امنیت فکری است. ولی در عوض فردی که دچار تشویش های ذهنی و کمبود های بازده کاری است با کم و یا وارونه جلوه دادن دستآورده های طرف مقابل و یا جبهه رقیب  سعی در کوچک و یا نا مطلوب نشان دادن بازده و راندمان کاری رقیب بدون سند و دلیل می نماید .
 حال در این مرحله از اوضاع سیاسی کشور در روزهای انتخابات دیده می شود آنهایی که امروز مدعی خدمت به مردم و نجات مملکت هستند هر کدام سالها در این کشور بر مصدر امور بوده اند و مردم هم با چهره آنها و هم با عملکردشان آشنا هستند ، با دست آویزی به خرجهای سنگین و تبلیغات فراروان از ناکرده های خود و بد جلوه دادن کرده ها و پیروزی های طرف مقابل  با ریخت و پاش های بسیار  تصویر خود را به رخ ملت می کشند و اینگونه اسراف کاری و خلاف قانون رفتار می کنند .
 اما باید این را خاطر نشان کرد که مردم با شعور و فهیم ایران اسلامی ، قطعاً واقعیت های جامعه را می بینند و خدمتگزاران واقعی خود را می شناسند وشنا خته اندو فریب شعارهای تکراری و حرفهای دروغ و تخریب گر و گزافه های ناشی از بی هویتی اشخاص را نمی خورند و می دانند چه کسانی مملکت را در چه برهه ای از زمان به بی عزتی  و بی اقتداری کشاندند و چه کسانی با شجاعت و درایت و با تمسک به اصول اصلی و به حق اسلامی  , عزت را برای این ملت به ارمغان آوردند. مردم با شهور ودرک بالای خود می بینند که چه کسی حق را می گوید و چه شخصی در پایمال کردن آزادی و ادعای آن به دروغ در دهه های گذشته ، خود سلب کننده آزادی های فردی و اجتماعی بوده است . مردم مومن و عزتمند ما ، رفتارهای آنها را در حافظه   و اذهان خود دارند  و می بینند که اکنون چه کسانی مدعی آزادی هستند و آزادی های موجود جامعه را که در آن هر گونه که بخواهند رفتار می کنند و هر چه از ناحق و افترا و دروغ  بخواهند می گویند . واینجا تنها عده ای از افراد  فرصت طلب  و افرادی که عدالت بر سرمایه های باد آورده آنان  می تواند نقش باز دارنده داشته باشد از این مدعیان جانبداری میکنند. کلام دیگر اینکه در روزهای داغ انتخاباتی آنچه که باید به آن پرداخت تنها یک معرفی ساده باید باشد و یک نوع پاسخگویی به عملکردهای قبلی ولی متاسفانه برای افراد ناقض قانون هیچگاه قانونمندی معنایی نداشته است و حتی در این فرصت  ، دست از شیطنت برنداشته ، به بلوا و شورش و ایجاد فضای نا امنی دست زده و برای گرفتن ماهی از این آب گل آلود  حتی به مقدسات و ارزشهایی که ادعای آن را دارند توهین کرده و رنگ و قداست را از این موضوعات شسته اند. در این میانه می بینیم حتی رنگها و نامهای مقدس در دست و در زیر پای لگد کوب می شوند . نمونه های از آن زیر انداز کردن پرچمهایی با نام ائمه(ع)  است در متینگ های  اخیر.
به هر حال احتمال اینکه باز هم از این نوع اعمال و این دست برخوردها  پیش بیاید خواهد بود  ولی با نظر به اصل قضیه میتوان برخورد صحیح و منطقی به این مسئله داشت.

برگزاری همایش سراسری حمایت وبلاگ نویسان از دکتر احمدی نژاد:

به لطف و رحمت الهی در این دوره از انقلاب اسلامی که همان عدالت خواهی و مهر ورزی است، توفیق یافتیم تا مجددا در صحنه فعالیت و انتخابات حاضر شده تا بار دیگر شعار "ما می توانیم" را زمزمه و "ما توانستیم" را به رخ مدعیان واهی ثابت کنیم

 چه شورانگیز است وصف یار و چه طرب افزاست روى یار و چه شیرین است دولت یار: اللهم إنا نرغب إلیک فی دولة کریمة تعز بها الإسلام وأهله و تذل بها النفاق وأهله وتجعلنا فیها من الدعاة إلى طاعتک والقادة إلى سبیلک وترزقنا بها کرامة الدنیا والآخرة … یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند/گر من سوخته، یکدم بنشینم چه شود؟ زمان:

 یکشنبه 10 خرداد 1388 از ساعت 17 الی 19 مکان : سالن سید الشهدا (ع) – میدان هفتم تیر – ابتدای خیابان مفتح جنوبی. http://www.dolatyar.ir/

 

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

400)width=400;">

انالله و اناالیه راجعون، 

 آیت‌الله العظمی بهجت یکی از مراجع تقلید جهان تشیع، امروز به علت عارضه قلبی در بیمارستان حضرت ولی عصر(عج) شهر قم به ملکوت اعلی پیوست. 

400)width=400;"> 
زندگی نامه آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی در سایت فارس

 آیت الله العظمی محمد بهجت فومنی در اواخر سال 1334 ه.ق. در خانواده‌ای دیندار و تقوا پیشه، در شهر مذهبی فومن واقع دراستان گیلان، چشم به جهان گشود.
هنوز 16 ماه از عمرش نگذشته بود که مادرش را از دست داد و از اوان کودکی طعم تلخ یتیمی را چشید.
درباره نام آیت الله بهجت خاطره ای شیرین از یکی از نزدیکان آقا نقل شده است که ذکر آن در اینجا جالب می‌نماید، و آن اینکه:
پدر آیت الله بهجت در سن 16-17 سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می افتد و حالش بد می شود به گونه ای که امید زنده ماندن او از بین می رود وی می گفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: " با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است. "
تا اینکه با آن حالت خوابش می برد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان می کند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می شود و حالش رو به بهبودی می رود و بالاخره کاملاً شفا می یابد.

چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می گیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد می برد.
بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سومین را خدا به او می دهد، اسمش را " محمد حسین " می گذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می کند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود می افتد، و وی را " محمد تقی " نام می نهد، ولی وی در کودکی در حوض آب می افتد و از دنیا می رود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره " محمد تقی " نام می گذارد، و بدینسان نام آیت الله بهجت مشخص می گردد.
کربلایی محمود بهجت، پدر آیت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم می پرداخت و اسناد مهم و قباله ها به گواهی ایشان می رسید. وی اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شعر می سرود، مرثیه های جانگدازی که اکنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است.
باری آیت الله بهجت در کودکی تحت تربیت پدری چنین که دلسوخته اهل بیت علیهم السلام به ویژه سید الشهداء علیه السلام بود، و نیز با شرکت در مجالس حسینی و بهره مندی از انوار آن بار آمد. از همان کودکی از بازیهای کودکانه پرهیز می کرد و آثار نبوغ و انوار ایمان در چهره اش نمایان بود، و عشق فوق العاده به کسب علم و دانش در رفتارش جلوه گر.