با پایان یافتن اعتبار اعضا منصوب در مجمع تشخیص مصلحت نظام، رهبر معظم انقلاب اسلامی در 24 اسفندماه سال 1390، درست 12 روز بعد از انتخابات 12 اسفند، اعضای حقوقی و حقیقی جدید را معرفی کردند. فهرست جدید اعضای مجمع و قرار گرفتن منتخبین رهبری برای فعالیت در یکی از عالی‌ترین مراکز مشورتی و تصمیم گیری، اهمیت بررسی ترکیب این اعضا و گمانه‌هایی در مورد چرایی انتخاب ایشان را بیشتر می کند.

برای فهم دقیق دلایل برگزیده شدن این افراد توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی لازم است که ابتدا به مواردی چون اهمیت و جایگاه مجمع تشخیص مصلحت در نظام تصمیم گیری کشور، شرایط سیاسی کشور، ... توجه شود.

اهمیت و جایگاه مجمع تشخیص مصلحت در نظام تصمیم گیری

مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله نهادهای انقلابی است که در ابتدا مبتنی بر مقتضیات نظام اسلامی شکل گرفت. در قانون اساسی مصوب سال 1358، چیزی تحت عنوان این نهاد در نظام تصمیم گیری کشور گنجانده نشده بود. اما به تدریج مسایلی پیش آمد که ضرورت شکل گیری آن را به تدریج پررنگ نمود..

داستان از این قرار بود که طبق قانون مجلس شورای اسلامی با ملاحظه ضرورتها، لوایح و طرحهایی را به تصویب می‌رساند که بعضا" وضعیت جدیدی را پایه گذاری می‌کرد، شورای نگهبان نیز گرچه همین هدفها را محترم می‌شمرد ولی این قبیل مصوبات را حسب وظایف قانونی خود خلاف شرع یا قانون اساسی تشخیص می‌داد و وظیفه.ای نیز برای مبنا قراردادن احکام ثانویه و حکومتی، ضرورتها و مصلحتها نداشت.

در چنین مواقعی شورای نگهبان به دلیل نوع و شیوه قانون گذاری در کشور، الزام داشت نظرات خود را به مجلس شورای اسلامی اعلام کند و مصوبه مجلسرا عودت دهد. تاکید مجلس شورای اسلامی بر مصوبه خود و عدم تامین نظر شورای نگهبان شرایطی را به وجود می‌آورد که ضرورت ایجاد یک نهاد فصل الخطاب برای تشخیص مصلحت اجتناب ناپذیر نشان می داد.

با وجود رهبری در راس نظام جمهوری اسلامی، تدوین کنندگان قانون اساسی در سال 1358 تشکیلات و جایگاه جداگانه ای برای حل اختلاف بین دو نهاد یاد شده پیش بینی نکرده بودند ولی تکرار اختلاف نظرها که رو به تزاید بود عملا" باعث ورود مقام رهبری به مباحث درونی یک قوه می‌گردید و حضور معظم له در مسیر مستقیم قانون گذاری را بطور محسوسی افزایش می‌داد و چنین روشی با دیدگاههای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران(ره) مبنی بر پرهیز از ورود مستقیم و گسترده در حوزه وظایف قوا تناسب نداشت (البته این مسئله با مدیریت بحرانها و حل معضلات اساسی که همواره به عهده مقام رهبری است، متفاوت است).

حضرت امام (ره) در تاریخ 17 بهمن 1366 هجری شمسی با صدور فرمانی، مجمع تشخیص مصلحت نظام را برای رسیدگی به این قبیل امور تاسیس فرمودند. این مجمع که در آغاز تاسیس، صرفا" بمنظور تشخیص مصلحت در موارد اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان تاسیس گردیده بود، هنگامی که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 مورد بازنگری قرار گرفت پس از بحث‌های مشروح درباره جایگاه مجمع تشخیص مصلحت، وظایف یازده‌گانه ای مستند به اصول 112، 111، 110 و 177 برعهده این مجمع قرار گرفت، تا بعنوان حلقه تکمیلی در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و در شرایط مختلف ایفای نقش نماید.

وظایف مجمع تشخیص مصلحت نظام

متن کامل مقاله در <<ادامه مطلب>>

مرحله دوم نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مبتنی بر تصمیم وزارت کشور در روز جمعه 15 اردیبهشت ماه سال جاری برگزار خواهد شد. این دور از انتخابات از جهات مختلفی حائز اهمیت است، که به برخی از موارد آن اشاره می‌گردد:

1- حضور در پای صندوقهای رای در مرحله دوم همچون مرحله اول می‌تواند نشان از اقتدار و پشتوانه مردمی نظام مردم سالار دینی باشد. در شرایطی که فشارهای بین المللی غرب برای غلبه بر ایستادگی جمهوری اسلامی روز به روز بیشتر شده و با حربه ارعاب و تحریم در تلاشند تا نظام اسلامی را به تغییر رفتار واردار نمایند، مسئولین نظام اسلامی برای ایستادگی بر آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع از منافع ملی بیش از پیش به حضور ملت در پای صندوقهای رای نیازمندند. حضور پرشور ملت در روز 15 اردیبهشت می‌تواند بار دیگر عمق استرات‍ژیک نظام اسلامی که تا اعماق قلوب ملت ایران ریشه دوانده است را به رخ دشمنان کشیده و آنان را از هرگونه توطئه افکنی مایوس نماید.

ادامه مطلب...

 حماسه روزهای پایانی سال 1390، بزرگتر از آن است که بازتابهای آن را تنها در اسفندماه سال گذشته دنبال نمود. به واقع این حرکت عظیم ملت در خلق انتخاباتی با مشارکت 65 درصدی درانتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی، تحت بیشترین فشارهای دشمنان انقلاب اسلامی اعم از کشورهای سلطه‌گر غربی و ایادی داخلی آنان، شبیه به زمین لرزه ای است که پس لرزهای آن را باید در سال 1391 دنبال نمود.

اولین پس لرزه‌های این حماسه بزرگ اعترافاتی است که توسط برخی از تحلیلگران منسوب به اردوگاه فتنه در ایام تعطیلات نوروزی ارائه شده است. به عنوان نمونه "عباس عبدی" که در انتخابات خرداد 88 از مشاورین ستاد انتخاباتی مهدی کروبی بود و از فعالین مطبوعاتی دوران دوم خرداد به حساب می‌آید، درگفتگویی تفضیلی با سایت "عصر ایران" به بررسی ابعاد مختلف انتخابات 12 اسفند پرداخت و در واکنش به تاثیر خط تحریم توسط اپوزیسیون گفت: «اگر انتخابات از سوی عده‌ای از گروههای سیاسی تحریم هم نمی شد، باز هم درصد مشارکت مردم همین درصد فعلی بود. یعنی کسی هم که در این انتخابات رای نداده است، نه به دلیل ترویج ایده تحریم از سوی گروههای مخالف حکومت، بلکه به دلیل عدم تمایل خودش به شرکت در انتخابات، در آن شرکت نکرده است.»

عباس عبدی فتنه سبز را حرکتی تمامت خواهانه دانست که در تلاش است تا همه افراد را در زیر مجموعه خود تعریف کرده به نحوی که اجباراً باید خواسته‌های این افراد را پذیرفت! به گفته عبدی این انحصارطلبی تا بدانجاست که این جریان حتی حاضر است تا بیانیه‌ای جعلی به نام زندانیان سیاسی صادر کرده و از نام آنها سوء استفاده کند! اکبر گنجی نیز در مقاله‌ای با عنوان «بازنگری تجربه 88 - 90»، به بازنگری عملکرد سه سال گذشته فتنه سبز پرداخته و با صراحت اعتراف می‌کند: «جنبش سبز که محصول مشارکت همگانی مخالفان بود، شکست خورد»

در مورد این اظهارات می‌توان به ملاحظات زیر توجه داشت:

ادامه مطلب...

فضای مجازی به ابزاری در خدمت سیاستهای قدرتهایی قرار گرفته که جز تجاوز و استثمار به چیز دیگری نمی‌اندیشند، اما امروزه این سیاستها را با ظاهری مزین شده به نامهای پرطمطراقی چون دموکراسی، حقوق بشر و صلح و دوستی دنبال می‌کنند. آخرین نمونه از این اقدامات عوام فریبانه در دنیای مجازی، اخباری است که تحت عنوان راه اندازی کمپین "ایرانیان ما شما را دوست داریم" در آغاز سال جدید بطور گسترده ای منتشر شده است. ظاهر ماجرا چنین است که دو طراح گرافیک ساکن سرزمینهای اشغالی صفحه ای در فیس‌بوک به نام "اسرائیل، ایران را دوست دارد"، به راه انداخته اند و در آن مدعی شده اند که «ایرانیان عزیز! ما شما را دوست داریم و کشور شما را بمباران نخواهیم کرد»!

این بازی جدید بلافاصله فاز دوم و اصلی خود را آغاز نمود و در مقابل کمپینی با عنوان "از ایران برای صلح و دموکراسی" توسط مخالفین نظام اسلامی راه اندازی شد که مدعی هستند "ما ایرانیان نیز عاشق مردم اسرائیل هستیم"!؟ در صفحه‌ی فیسبوکی این کمپین نیز عکس‌هایی از فعالان ضدانقلاب به اشتراک گذاشته شده که در ذیل آن خطاب به ساکنین مناطق اشغالی آمده که «ما بمب هسته‌ای نمی‌خواهیم؛ ما دموکراسی و صلح می‌خواهیم؛ ما دوست شما هستیم»!

در این میان فردی به نام "امیرحسین اعتمادی" که خود را مسئول روابط عمومی دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران! معرفی می‌کند، در مصاحبه ای اهداف این کمپین را اعلام می‌دارد که به خوبی اغراض دستهای پشت پرده این قبیل اقدامات را مشخص ساخته است. وی با صراحت از به رسمیت شناختن رژیمی به نام اسرائیل حمایت کرده و در اظهاراتی خائنانه جمهوری اسلامی را به عنوان یکی از عوامل اصلی بی ثبات سازی منطقه معرفی می‌کند!

این سوژه بلافاصله رسانه مورد استقبال رسانه های غربی قرار گرفت و به فرصتی تبدیل شد تا به این بهانه اتهاماتی را علیه جمهوری اسلامی مطرح نمایند! از جمله سیاستهای جمهوری اسلامی در موضوع انرژی هسته ای را جنگ طلبانه قلمداد کرده و آن را مورد هجمه قرار دهند. سایت بی.بی.سی فارسی نیز وارد معرکه شده و به تحلیل سوژه پرداخت و در داستان سرایی خیال‌پردازانه از پیوند عمیق تاریخی ملت ایران و اسرائیل سخن گفت!؟ این سایت در نهایت مدعی می شود که «برای اکثریت مطلق مردم اسرائیل مشکل، اظهارات و سیاست های تندروانه دولت کنونی ایران است، نه مردم آن کشور»!

در تحلیل این بازی سیاسی جدید در فضای مجازی باید به نکات زیر توجه داشت:

1- ملت ایران مبتنی برآموزه های انسانی - اسلامی خود هیچگاه به سوی هیچ مردم اشغالگری دست دوستی دراز نخواهد کرد! به واقع رژیم صهیونیستی نه تنها از رکن اساسی شکل گیری یک کشور که داشتن سرزمین باشد، رنج می‌برد، بلکه از رکن دوم و کلیدی داشتن یک ملت نیز بی بهره است، چرا که اغلب ساکنین امروزین سرزمینهای اشغالی، مهاجرانی هستند که از دیگر مناطق جهان با تطمیع به این منطقه آورده شده اند! به واقع این افراد خود بخشی از بازیگرانی هستند که در قبال دریافت پول، در شکل گیری و قدرت یافتن این غده سرطانی سهیم بوده اند، لذا نمی‌توان از نقش خائنانه آنها گذشت و آنها را افرادی بی‌گناه و صلح طلب خواند که به دیگر انسانها عشق می‌ورزند! اگر چنین است بهتراست که برای بازگشت صلح به خاورمیانه این افراد به سرزمینهای پدری خود بازگردند!

2- این حرکت تبلیغاتی بیش از آنکه به دنبال ایجاد صلح واقعی در منطقه و حمایت از حقوق مردم مظلوم فلسطین باشد، در تلاش است تا از ساکنین غاصب مناطق اشغالی و به تبع آن رژیم سیاسی برخاسته از اراده این افراد! چهره‌ای صلح طلب و مظلوم ارائه دهد که نه تنها به فلسطینی‌ها بلکه حتی به ملت ایران نیز عشق می‌ورزند! این در حالی است که روزانه تعدادی از کودکان فلسطینی یا بر اثر گلوله های مستقیم اشغالگران به شهادت می‌رسند و یا بر اثر کمبود دارو و امکانات اولیه زندگی، جان خود را از دست می‌دهند! و این افراد با حمایت همه جانبه سیاسی و اقتصادی از دولتمردانشان در این جنایت سهمیم‌اند!

3- نکته دیگر آنکه این قبیل فضاسازیهای سیاسی نه به قصد ایجاد صلح در منطقه، بلکه با هدف افزایش فشار تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی راه اندازی می شود. صحنه گردانان این نمایشنامه‌ها! اغلب کسانی هستند که توسط دستگاههای امنیتی غرب حمایت مالی شده و علیه نظام اسلامی تبلیغ می‌کنند. به واقع این ادعاها و شعارها بهانه ای است برای آنکه جمهوری اسلامی را به جنگ طلبی و اتخاذ سیاستهای تجاوزطلبانه متهم سازند! این درحالی است که رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین عامل بی‌ثبات سازی منطقه، از دهها کلاهک هسته ای برخوردار است و این مدعیان صلح طلبی در برابر آن سکوت کرده‌اند!

4 - سخن آخر آنکه ادعای احتمال حمله نظامی رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی بیشتر به طنزی سیاسی شبیه است، چرا که این رژیم از توان همه جانبه نظام اسلامی آگاه است و به خوبی می‌داند که کمترین خطایی در این زمینه با آنچنان واکنشی از جانب جمهوری اسلامی مواجه خواهد شد که بنیان این غده سرطانی را برای همیشه نابود خواهد کرد.

ادامه مطلب...

 آغاز سال نو و فرا رسیدن بهار طبیعت، سرآغاز تحولات سیاسی نیز هست و مدتهاست که بازیگران عرصه سیاست در ابتدای سال با اعلام نظر و صدور پیام نوروزی نظرات خود را در باب مسایل مهم سیاسی در سال جدید اعلام می‌دارند.

نوروز سال 1391 نیز برای ملت ایران با پیامهای نوروزی از سوی شخصیتهای سیاسی و مذهبی همراه بود که در راس آن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داشت. معظم له در این پیام مهم با محور قرار دادن یکی دیگر از نیازهای اساسی کشور، مساله "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" را به عنوان شعار سال جدید اعلام نمود تا توجهات و ارادتها و تصمیم گیریها را به این سوی جهت دهند.

صدور پیام های نوروزی تنها به شخصیتهای مورد اعتماد ملت ختم نمی‌شود، بلکه این سرآغاز، فرصتی برای شیادانی در عرصه سیاست نیز هست که به بهانه طراوت و شادمانی طبیعت و ملت ایران، اغراض سیاسی خود را در قالب صدور پیام دنبال کنند. در راس این فرصت طلبان سردمداران نظام سلطه قرار دارند که در سالهای اخیر برای ملت ایران پیام تبریک فرستاده‌اند. در سال جدید نیز اوباما با صدور پیامی که مخاطبینش به ظاهر بیشتر جوانان ایرانی بودند نوشت: «شما پایبند زنجیرهای گذشته نیستید» این در حالی است که جوانان ملت ایران به خوبی نشان داده اند که نه تنها از روحیه استکبارستیزی شان کاسته نشده، بلکه روز به روز روحیه استقلال طلبی و رسیدن به قله‌های رفیع در حوزه‌های مختلف را در وجود خویش تقویت کرده اند.

وی نظام اسلامی را متهم به عدم وجود "جریان آزاد اطلاعات و اندیشه ها" کرد و وعده داد که" دستور العمل های جدیدی را برای شرکت های آمریکایی جهت تسهیل نرم افزارها و خدماتی که استفاده مردم ایران از اینترنت را آسان تر می‌کنند، صادر می‌کند.» این در حالی است که این نرم افزارها و سایتهای استعماری، در فتنه 88 با تمام توان در خدمت فتنه گران داخلی قرارگرفت، اما ره به جایی نبرد و نشان داد که نظام اسلامی مستحکم تر از آن است که با فیس بوک و یوتیوب و توئیتر بتوان به جنگ آن آمد!

رئیس جمهور آمریکا که قصد داشت تا حمایت خود از فتنه گران سال 88 را همچنان با صراحت اعلام دارد در ادامه این پیام خود مدعی شد که تظاهرات در سراسر خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا شبیه اعتراض‌های سال 2009 در ایران بوده است! این در حالی است که بعد از گذشت بیش از دو سال از شکست فتنه 88 و یکسال از موفقیت نهضت های اسلامی خاورمیانه، به خوبی مشخص شده که هیچ نسبتی میان این دو رویداد وجود ندارد. فتنه گران اگر ادعاهایی نیز هنوز برای طرح داشتند، با شکست مفتضحانه از ملت ایران در انتخابات 12 اسفند سال 90 دیگر جرات طرح هیچ ادعایی را ندارند، لذا معلوم نیست که مشاوران آقای اوباما این پیام را در چه شرایط متوهمانه ای تنظیم کرده اند! هیلاری کلینتون نیز با صدور پیامی روند اظهارات اوباما را تکرار کرد و از حمایت از حقوق جهانی بشر و آزادی بیان سخن گفت.

ادامه مطلب...